یکشنبه، دی ۲۷، ۱۳۸۸

سایت " ایران امروز" و دفاع از قتل عام بهائیان!


اکبر تک دهقان
27 دی 1388- 17 ژانویه 2010

کشتار بهائیان در ایران، یکی از ابزارهای مؤثر سلطه گری طبقات حاکمه را تشکیل داده است. حکومت اسلامی در این زمینه، تنها جنایتکار تاریخ سده های اخیر نیست، بلکه خود، از سنت دوران قاجاریه، صدارت اعظمی میرزا تقی خان امیرکبیر بویژه، تأثیر گرفته است. اگر از امیرکبیر که بورژوازی مفلوک و بی قهرمان ایران، هنوز ریاکارانه به او آویزان میشود، بعنوان مبتکر جنایت علیه مردم بهایی ایران نام ببریم، این بهیچوجه اغراق در بیان حقایق تاریخی نیست.

در نشانی زیر*1 در نوشته ای بدون امضاء- یعنی موضع سایت و به این اعتبار گرایشی از سازمان " اکثریت"- بتاریخ 10 ژانویه 2010، آشکارا از وحشیگری رژیم ایل قاجار علیه بهائیان در دوره ناصرالدین شاه، تحت عنوان اقداماتی برای " حفظ آرامش و امنیت کشور"، نام برده شده، حتی در کمال وقاحت در تأیید این نسل کشی، از منابع بهایی نیز نقل قول شده است! سایت نزدیک به سازمان اکثریت، از این بربرمنشی علیه مردم پیشرو ایران دوره فوق، با عبارت: " برخی از خدمات ماندگار امیرکبیر" نام برده است. نویسنده سایت مزبور، کلیشه رایج رژیمهای سرکوبگر در توجیه جنایات علیه بخشی از جامعه را، با توسل به عبارت " حفظ امنیت کشور" تکرار میکند.

تاریخ نویسی جعلی اسلامی- سلطنتی، از امیرکبیر یک قهرمان مقدس، که گویا کسی نباید علیه او چیزی بگوید، ساخته است. در حالیکه، اقدامات رفرمیستی او در چهارچوب یک نظام استبدادی، بدلیل بی اعتقادی او به مردم و حقوق آنها، نه فقط بجایی نرسید، بلکه به نابودی اولین جنبش مدرن بورژازی شهری در سالهای فوق نیز، منجر گردید. امیرکبیر هر میزان که مدافع نوسازی بورژوایی جامعه بوده باشد، اما در برابر مردم، به سیاست سرکوب وحشیانه متوسل گشته، و به نیابت از استبداد حاکم، راه تحولات انقلابی را بست. در صورتی که تأیید حداقل پوشیده اهداف جنبش پیشرو بهائیان، یعنی نفی دستگاه مذهب حاکم و ایجاد یک دولت مدرن از نوع غربی، میتوانست اقدامات اصلاح طلبانه او را، از پشتیبانی توده ای نیز برخوردار سازد. وابستگی امیرکبیر به دستگاه مذهب اسلام و توهم او به امکان رفرم دستگاه سلطنت، هم یک جنبش توده ای را نابود کرد، هم انجام رفرم از بالا را غیرممکن ساخت، و در انتها، سر او را هم بر باد داد. این شیوه " سیاست ورزی" بورژوا- فئودالیسم درباری، تثبیت سلطه قرون وسطایی ایل قاجار تا 50 سال بعدی را در پی داشت.

جنبش بهائیان علیرغم هر سرنوشتی که بعدها پیدا کرد، اولین قیام توده ای علیه استبداد فئودالی، و یکی از سرچشمه های مهم انقلاب مشروطیت بود. امیرکبیر از موضع خلف بعدی خود مهدی بازرگان، کمر به خدمت طبقات حاکمه بسته، جنایات آنها را توجیه، و خود جهت جلب اطمینان، پیشبرنده درنده خویی های آنها علیه مردم شد؛ با این تصور، که از این طریق، ظرفیتهای دستگاه دولتی را بکار گرفته، دست به تغییرات اقتصادی- اجتماعی مدرن بزند. شکست جریانات ملی بعدی، نظیر دولتهای بورژوا- فئودال مقطع پس از انقلاب مشروطیت، سرنگونی دولت مصدق، و سر بر آوردن دیکتاتوری فاشیستی اسلامی، همه در عین حال، نشان از بیهودگی و بی نتیجه بودن چنین سیاستی است؛ و این از اواسط قرن نوزدهم تا اوائل قرن بیست و یکم!

تأیید جنایتکارانه تبهکاری رژیم ایل قاجار علیه یک جنبش مردمی، از سوی نزدیکان به سازمان " اکثریت"، در شرایطی صورت میگیرد، که حکومت اسلامی با بیرحمی فوق تصوری، شهروندان بهایی را، طی 30 سال از هر حق اولیه ای محروم ساخته، و بطور سیستماتیک، دست به نابودی جامعه بهایی ایران زده است. جا دارد که چنین برخورد غیرانسانی توسط سایت " ایران امروز"، از سوی افکار عمومی دموکراتیک ایرانیان در خارج، با صراحت محکوم و طرد شود.
--------------------------------------
توضیحات
*1-
http://www.iran-emrooz.net/index.php?/news1/20588

بنقل از منبع بالا:

" اقدام دیگر امیركبیر در حفظ آرامش و امنیت كشور، قلع و قمع كردن بابی‌ها، یعنی پیروان میرزا علی محمد شیرازی ملقب به باب بود. چنان كه در این زمینه، در كتابی منصوب به بهائی‌ها به نام " ظهور الحق" آمده است:

« امیركبیر با قهاریت کامل به اطفاء انوار این امر و اعدام بابیه پرداخت. »
بابیه در مازندران ( قلعه طبرسی ) به سركردگی ملاحسین بشرویه‌ای، و ملا محمدعلی قدولس در زنجان به سركردگی ملا محمدعلی حجت، و در تبریز به سركردگی سید یحیی دارابی، آشوب‌ها و فتنه‌هایی برپا كرده بودند، كه امیركبیر موفق شد همه آن‌ها را سركوب كند، و رهبر آن‌ها یعنی میرزا علی محمد شیرازی ( باب) را از بین ببرد."
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر