شنبه، بهمن ۲۱، ۱۳۹۱

ایران 1357: توافق سری "نهضت آزادی" با قدرتهای غربی برای استقرار یک نظام ضد کمونیستی!

 

اکبر تک دهقان
21 بهمن 1391- 9 فوریه 2013

 
اسناد و شواهد تاکنون علنی شده، حاکی از آن است، که اکثریت لیبرالهای متشکل، با تجربه و سازمانیافته در "جبهه ملی" ایران و قدرتهای اصلی غربی، در توطئه ای مشترک و با دقت طراحی شده، با هدف نابودی نیروی چپ ایران و جلوگیری از ایجاد یک نظام دموکراتیک، در سال 1357، رژیم دیکتاتوری فاشیستی اسلامی را در ایران مستقر ساختند.  

---------- 

از سرنگونی رژیم دیکتاتوری پلیسی و کودتایی پهلوی در روز 22 بهمن 1357، 34 دیگر سپری گشت. انقلاب بهمن که از روز 19 بهمن سال 1349 و با عملیات نظامی در سیاهکل آغاز شد، از طریق شکستن فضای خفقان، توده ای شدن تدریجی اعتراضات و پیوستن هر چه بیشتر بخشهای بزرگی از اقشار دیگر جامعه، به یک انقلاب توده ای ارتقاء یافت. این مبارزات در 26 مهر سال 1357 به اعتصاب سیاسی و وسیع کارگران صنایع نفت در سراسر کشور منجر شده، و در ادامه خود به قیام مسلحانه در روزهای 21 و 22 بهمن انجامید. بدین ترتیب، انقلاب ضد سلطنتی در اولین مرحله از پیشروی خود به پیروزی دست یافت.*1

در دوران اوج گیری مبارزات مردم بویژه در سال 1357، طی مذاکرات و بندوبستهای پشت پرده و از بالای سر مردم، قدرت جانشینی برای رژیم پهلوی شکل گرفت. این آلترناتیو، از سوی "نهضت آزادی" [جناحی از جبهه ملی] و دولتهای غربی متحد رژیم پهلوی ایجاد شده، در عین حال، همکاری فرماندهان ارتش نیز جلب میگردد. هدف از این توافق، تأسیس یک دولت مذهبی ضد کمونیست افراطی بود، که قادر شود، نیروی چپ جامعه را با سرکوب شدید از میدان رقابتهای سیاسی خارج ساخته، از شرکت دموکراتیک مردم در تعیین سرنوشت خود ممانعت کند.

انقلاب بهمن، انقلابی برای آزادی و عدالت، در برابر قدرت مهلکی که از اتحاد "نهضت آزادی" و دولتهای آمریکا، آلمان، انگلستان و فرانسه و نظام اداری - نظامی رژیم پهلوی از یک طرف، و دستگاه عظیم تحمیق مذهبی و ضد زن، بازاریان و بخش بزرگی از کسبه خرد شهری از طرف دیگر، شکل گرفته بود، قادر به ایستاده گی نشده، در حمام خون سال 1360 درهم شکست. قتل عام گسترده زندانیان سیاسی در سال 1367، بمثابه نابودی آخرین سنگر بر جای مانده از این انقلاب بزرگ، موجب تثبیت اوضاع سیاسی بنفع سرمایه داران و قدرتهای بین المللی حامی آنان گشته، و روند بازسازی مجدد نظام دیکتاتوری ویژه سرمایه داری وابسته ایران را به انتها رساند.
 
در تحمیل این شکست بزرگ به مردم ایران- که در قرن بیستم و تاکنون، در تمام جهان غیرقابل مقایسه باقی مانده است-، دارودسته خیانتکار حزب توده و جریان شبه فاشیستی و خط امامی "اکثریت" نیز، نقش بارزی ایفا کردند. همچنین، تأثیر اشتباهات و رفتارهای کینه توزانه جریانات چپ جدید، از آن میان "سازمان پیکار"، "کومه له" و "راه کارگر"، بمنظور تضعیف سازمان چریکهای فدایی خلق ایران، ایجاد انشعاب در آن و دامن زدن به پراکنده گی در صفوف چپ نیز، غیرقابل انکار است. تهاجمات ظاهراً "تئوریک" این جریانات به سازمان و در نفی مبارزات ضد سلطنتی آن- بجای استفاده از شرایط بسیار مثبت، که در نتیجه فداکاریهای چریکهای فدایی خلق ایجاد شده بود-، مداوماً به تقویت مواضع حزب توده در جامعه و در درون سازمان فدایی منجر گردید.

هدف جناح پیشرو جامعه ایران از توسل به این انقلاب بزرگ- که باید وظایف معوقه همه انقلابات و جنبشهای دموکراتیک شکست خورده در تاریخ معاصر کشور را به سرانجام میرساند-، پی ریزی یک نظام جمهوری، برقراری آزادی و عدالت اجتماعی، تأمین استقلال کشور و خاتمه سلطه سرمایه انحصاری امپریالیستی بر اقتصاد کشور بود.

عزت الله سحابی [درگذشت: 1390]*2 از رهبران اصلی جریان ضد کمونیست افراطی "نهضت آزادی" و از اعضاء ارگان توطئه گر و ضد ملی "شورای انقلاب اسلامی ایران"*3، طی مصاحبه ای با وبسایت "بازتاب" در اردیبهشت سال 1385- که به جناح سپاه پاسداران و رفسنجانی نزدیک است-، با صراحت به توطئه بزرگ "نهضت آزادی"، که زندگی میلیونها نفر از مردم ایران را تباه کرد، اشاره میکند:

"... من‌ هم‌ وقتي‌ به‌ فرانسه‌ رفتم‌ تا امام‌ خميني‌ را ببينم‌، در اولين‌ جلسه‌اي‌ كه‌ پيش‌ امام‌ خميني‌ رفتم‌، پس از احساسات‌ و تشريفات‌ و ديده‌بوسي‌ چون‌ امام‌ خميني‌ من‌ را در زندان‌ عشرت‌آباد ديده‌ بود و سابقه‌ من‌ را داشت‌، غير از معرفي‌ آقاي‌ مطهري‌ و بازرگان‌، به‌ ما محبت‌ كرد. بعد گفتم‌ ما اميدواريم‌ كه‌ انقلاب‌ با رهبري‌ شما پيروز شود... ولي‌ ما دو نگراني‌ داريم‌؛ يكي‌ اين كه‌ چرا آقاي‌ طالقاني‌، جزو شوراي‌ انقلاب‌ نباشد، و دوم‌ آن كه‌ ما آن‌قدرها تشكيلاتي‌ نيستيم‌، ولي‌ نيروهاي‌ چپ‌ و ماركسيستي،‌ سابقه‌ تشكيلاتي‌ و حمايت‌هاي‌ جهاني‌ دارند و شاه‌ نيز پشت‌ آنان است‌؛ بنابراين،‌ احتمال‌ دارد كارهايي‌ بكنند و بخواهند، جريانات‌ را از دست‌ شما بگيرند و..." [ تأکیدات از: وبسایت جمهوری شورایی]

به نقل از: "شوراي‌ انقلاب،‌ از تولد تا انحلال‌، گفت ‌وگو با عزت‌الله سحابي"، وبسایت "بازتاب"، ۲۰ ارديبهشت ۱۳۸۵


عزت الله سحابی در این نقل قول داوطلبانه خود، حتی به خمینی تلقین میکند، که حمایت شاه نیز پشت نیروهای چپ و مارکسیست است!! این به چه معنا است؟ یعنی رژیم پهلوی در سال 1357، از سازمان چریکهای فدایی خلق ایران حمایت میکرد؟!! عزت الله سحابی خود میدانست، این یک دروغ گوبلزی است. اما او برای غلظت بخشیدن هرچه بیشتر به ضد کمونیسم خمینی، یعنی تشجیع هرچه بیشتر او به دشمنی با کمونیستها در انقلاب بهمن، در گفتگوی شخصی  با سرکرده خود، حتی رژیم پهلوی را حامی چپ ایران و در یک جبهه علیه خمینی معرفی میکند. از این طریق او میخواهد هرچه بیشتر در میان بازاریان، خرده بورژوازی شهری و بخشی از روستاییان، که به جریان خمینی نزدیک بودند، نسبت به جریانات چپ نفرت و هول و هراس ایجاد کند.

نه فقط عبارت بالا، بلکه موارد بسیار زیادی از سیاستهای جریان "نهضت آزادی" حتی در مقطع مبارزات دانشجویی سالهای گذشته، بروشنی نادرستی تئوریهای ارتجاعی در ارتباط با ریشه یابی علت واقعی ضد کمونیسم و ضد دموکراتیسم افراطی رژیم اسلامی را نشان میدهند. براساس قضاوتهای سطحی، گویا ماهیت شدیداً ضد دموکراتیک این رژیم، تنها به اسلام و محتوای آموزشهای قرآن مربوط است. تجارب متعددی از نوع بالا اما نشان میدهند، بربرمنشی این رژیم پلید و حتی بخش مهمی از ضد کمونیسم افراطی آن، به تمایلات و ماهیت ضد دموکراتیک جریان لیبرال در ایران، بطور خاص "نهضت آزادی" مربوط میگردد- بویژه اینکه، هیچیک از اعضاء اصلی این جریان، خود، چهره های متعصب مذهبی نیستند!

همچنین ابراهیم یزدی، دبیرکل کنونی این جریان، بنقل از منبع زیر میگوید:
 
« چیزی که آنها [نماینده گانی از طرف دولت آمریکا] می خواستند بدانند، نقطه نظرات رهبری انقلاب در مورد مسائل کلیدی از جمله روابط با غرب بود، که آن هم تببین شد، که ما با غرب دعوا نداریم و استقلال خودمان را می خواهیم ، حاضریم نفت بفروشیم ... از آنجا که طبیعت انقلاب ایران، اسلامی و ضد کمونیستی بود، آنها نگرانی از این بابت نداشتند، بلکه می خواستند بدانند که آیا رژیمی که می آید، توانایی مقابله با کمونیسم را دارد یا نه؟» [تأکیدات از: وبسایت جمهوری شورایی]*4

--------------------------
توضیحات

*1- برای آشنایی بیشتر با روند آغاز و سرانجام انقلاب بهمن، مطالعه این مقاله که بعنوان انتشار سوم در نشانی زیر موجود است، توصیه میگردد:

انقلاب بهمن؛ نضج یابی، اوج گیری و شکست آن! انتشار سوم: 4 بهمن 1388- 24 ژانویه 2010


*2- عزت الله سحابی، هنوز در سال 2011، بروز "انحرافات" در پروژه ضد بشری دارودسته تبهکار خود یعنی تأسیس حکومت اسلامی در ایران انتهای قرن بیستم را، تازه پس از مرگ خمینی در سال 1367 معرفی میکند. از نظر او همه جنایات رژیم اسلامی طی 10 سال قبل از آن، قتل عام دهها هزار زندانی سیاسی، تهاجم جنایتکارانه به مردم کردستان و ترکمن صحرا، جنگ 8 ساله و مرگ و معلولیت یک میلیون انسان تنها در ایران و ویرانی بیش از 7 هزار شهر و روستا، هنوز مسائل مهمی نبوده، اوضاع مردم و کشور، عادی و خوب بوده است. سوال و پاسخ زیر، از سایت اصلاح طلب "سهام نیوز" نقل میگردد:

سوال: فکر می کنید اولین انحرافات در اصول انقلاب از چه زمانی آغاز شد . به گونه ای که امروز ما دچار تغییر اصولی انقلاب شدیم ؟

عزت الله سحابی: "بعد از فوت مرحوم امام خمینی و تغییر رهبری این انحرافات آغاز شد. یک نفره نبود. با آن مجلس تجدید نظر قانون اساسی در آن زمان این انحرافات شروع شد . قانون اساسی ۶۸ یک انحراف تمام عیار ۱۸۰ درجه نسبت به انقلاب است. این قانون اساسی را بدون عرضه به مردم یکجا گذاشتند به رفراندوم. و مردم اصلا نفهمیدند که به چه چیزی آری گفتند و به چه نه گفتند، این قانون اساسی منشا تمام این انحرافات شد."

http://sahamnews.org/1389/11/16150/  سحام نیوز – ۵ فوریه ۲۰۱۱، عزت الله سحابی: بعد از فوت مرحوم امام خمینی انحرافات انقلاب آغاز شد

او در همین مصاحبه، تاریخ پیدایش فکر ضد بشری "جمهوری اسلامی" در ایران پس از 17 شهریور سال 1357 را هم، به ترتیب زیر مشخص میکند:

عزت الله سحابی: "جمهوری اسلامی اصطلاح و شعاری بود که شخص امام خمینی این شعار را ابداع کرد و دوستان ما آقای بنی صدر و قطب زاده و دکتر یزدی و حبیبی که در پاریس با امام بودند می گفتند بگوییم بعد از ۱۷ شهریور شعار استقلال ؛ ازادی و حکومت اسلامی باشد.

اما آقای خمینی گفتند: نه! "نگویید حکومت اسلامی، بگویید جمهوری اسلامی. این معنای متفاوتی دارد. جمهوری با حکومت اسلامی تفاوت دارد." اینها [جناح خامنه ای] امروز [سال 2011 مد نظر است] با راهنمایی ها و فشارهای مصباح یزدی اصرار دارند بگویند حکومت اسلامی. آقای خمینی مخالف بود و می گفت جمهوری اسلامی و این هم معنا دارد و [او گفت]: الان فرصت توضیح مفصل نیست".

همین نقل قول خود در عین حال سندی است، که جریان "نهضت آزادی"، در طرح شعار حکومت اسلامی، حتی از شخص خمینی هم راست تر و افراطی تر عمل کرده، حاضر به نقل "جمهوری" در کنار عنوان "اسلامی" نبود! البته شکی نیست که خمینی هم بشیوه فریبکارانه ای تلاش میکرده محتوای هدف ضدانسانی خود را تحت عنوان "جمهوری" پنهان کند، و عبارت "الان فرصت توضیح مفصل نیست" هم، به همین پنهانکاری دلالت میکند.

*3- اعضاء اولیه "شورای انقلاب اسلامی ایران"- که در دی ماه 1357 تأسیس و طی سال 1358 تکمیل شد-، به شرح زیر نقل شده اند. این ارگان در عین حال، یک ارگان قانونگذاری موقتی بود.
 
مرتضی مطهری، محمد حسینی بهشتی، محمد جواد باهنر، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، عبدالکریم موسوی اردبیلی، علی خامنه ای، محمد رضا مهدوی کنی، مهدی بازرگان (نهضت آزادی)، احمد صدرحاج سید جوادی (نهضت آزادی)، یدالله سحابی (نهضت آزادی) محمود طالقانی (نهضت آزادی)، مصطفی کتیرائی (نهضت آزادی)، سرلشکر محمد ولی قره نی (نزدیک به نهضت آزادی، و رئیس ستاد ارتش از روز 23 بهمن 1357)، سرتیپ علی اصغر مسعودی (نهضت آزادی).

با خروج بعضی از اعضاء بدلیل بعهده گرفتن مشاغل دولتی، افراد زیر به این ارگان اضافه شدند:

حسن حبیبی (نهضت آزادی، حزب جمهوری اسلامی)، عزت الله سحابی (نهضت آزادی)، عباس شیبانی (نهضت آزادی)، ابوالحسن بنی صدر (نهضت آزادی) و صادق قطب زاده (نهضت آزادی). پس از مدتی بدلایل مرگ و یا انتقال به امور اجرایی، افراد زیر به این ارگان اضافه شدند: میرحسین موسوی (حزب جمهوری اسلامی)، احمد جلالی (حزب جمهوری اسلامی)، حبیب الله پیمان (جنبش مسلمانان مبارز- کاظم سامی-، نزدیک به نهضت آزادی).

آخرین اعضاء "شورای انقلاب اسلامی"- که در آخرین نشست آن در روز 26 تیر 1359 شرکت داشتند-، شامل افراد زیر میگردند:

محمد حسینی بهشتی، علی خامنه ای، عبدالکریم موسوی اردبیلی، محمد جواد باهنر، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، حسن حبیبی، عباس شیبانی، ابراهیم یزدی (نهضت آزادی)، حسینعلی منتظری، مهدی بازرگان، عزت الله سحابی، صادق قطب زاده، علی اکبر معین فر (نهضت آزادی) و ابوالحسن بنی صدر.

پس از مرگ محمود طالقانی در شهریور 1358، که بدنبال ترور رئیس این ارگان مرتضی مطهری در اردیبهشت سال 1358 ریاست آن را بعهده گرفته بود، ابوالحسن بنی صدر تا پایان فعالیت "شورای انقلاب اسلامی" در تیرماه 1359، ریاست این ارگان را بعهده داشت.

*4- دو نقل قول متن، از آرشیو وبسایت جمهوری شورایی و در زیر نویس مقاله : موج دوم طرح رفراندوم، 22 تیر 1385- 13 ژوئیه 2006، در نشانی زیر قابل دریافت است:
 
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در صورت امکان، شما میتوانید از تداوم این فعالیت با کیفیت بهتر و  کمیت بیشتر، حمایت مالی کنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر