شنبه، تیر ۰۱، ۱۳۹۲

اعدام سعید سلطانپور و نقش مدعیان امروزی "حقوق بشر" در آن!




اکبر تک دهقان
1 تیر 1392- 22 ژوئن 2013

سعید سلطانپور هنرمند پیشرو، عضو هیئت دبیران کانون نویسنده گان ایران، کمونیست شجاع و زندانی سیاسی مقاوم در دو رژیم دیکتاتوری تروریستی، در اوایل بامداد روز 31 خرداد سال 1360، همراه با اولین موج بزرگ بازداشت شده گان آغاز ترور اسلامی، پس از تحمل شکنجه های طاقت فرسا و ضمن دفاع آشکار از مواضع سیاسی خود در بیدادگاه محمدی گیلانی، در زندان اوین به جوخه اعدام سپرده شد. بازداشت او ربطی به حوادث روز 30 خرداد نداشته، جانیان حاکم صرفاً از سر نفرت از فعالیتهای هنری و سیاسی و انتقام کشی از رفتار او در زندان رژیم سلطنتی در موضوع فتوای آخوندها علیه کمونیستها از یک طرف و از طرف دیگر در چهارچوب طرح جدید دادستانی انقلاب اسلامی رژیم مبنی بر تعیین "اشد مجازات" برای رهبران سازمانهای سیاسی انجام گرفت. اعدام جنایتکارانه سعید سلطانپور و ارعاب ایجاد شده ناشی از آن بتصور رژیم اسلامی، میبایستی جهت آتی تحولات سیاسی در کشور را به مردم، نیروهای مبارز، و روشنفکران و هنرمندان نشان میداد.

سعید سلطانپور در مراسم جشن عروسی خود در روز 27 فروردین سال 1360، در روز روشن و سهل و ساده بازداشت شد. کمیته مرکزی سازمان چریکهای فدایی خلق ایران- اقلیت که رفیق سعید عضو هیئت تحریریه نشریه "کار" آن بود، از آنجا که شناختی از حساسیت شرایط نداشت، دچار سهل انگاری شده، او را از برگزاری یک مراسم عروسی کم و بیش علنی منع نمیکند. سعید سلطانپور و نگاه اجتماعی و هنری او به اوضاع سیاسی، نمیتوانست در شرایط رو به وقوع قتل عامهای دسته جمعی، مبناء کافی برای برخورد متناسب با وضعیت امنیتی سریعاً در حال تغییر قرار گیرد.

تاکنون هیچ یک از اعضاء جان سالم بدر برده کمیته مرکزی سازمان، نظیر حیدر تبریزی، عباس توکل و مهدی سامع، و عناصر آشنا با سعید نظیر همسر سابق او، همچنین مسعود فتحی، یدی شیشوانی، پرویز نویدی، محسن یلفانی و دیگران نیر، اطلاعات  دقیقی و یا حتی هیچ اطلاعاتی در باره چند و چون مراسم عروسی و بازداشت سعید سلطانپور منتشر نکرده اند. در جشن عروسی رفیق سعید همچنین بدلیل روابط هنوز موجود او با برخی افراد وابسته به سازمان "اکثریت" و حضور مهمانانی از آن میان نیز، نمیتوان بی مسئولیتی احتمالی چنین افرادی در مطلع شدن دستگاه امنیتی رژیم اسلامی از تاریخ مراسم جشن عروسی و یا رفتار چاپلوسانه آنها در برابر پاسداران رژیم را نادیده گرفت. بهرحال بدون وجود اطلاعاتی مشخص، که دستیابی به آنها برای مأموران رژیم علی القاعده نمیتوانست بسادگی ممکن باشد، چنین تهاجمی به مراسم فوق صورت نمیگرفت.

مستندات متعدد بعدی حاکی از آن است، که اطلاع از مشکوک بودن فضای اطراف ساختمان و خیابانها، سپس بازداشت و انتقال سعید سلطانپور، حتی ساعاتی به طول انجامیده است. در این فاصله نیز، هیچ اقدامی برای فرار او و یا اطلاع به بخشهای دانشجویی و دانش آموزی سازمان در تهران، برای ایجاد حداقلی از مزاحمت در انتقال او توسط مأموران دستگیری انجام نگرفته است. کمیته مرکزی بی در و پیکر سازمان که برخی از اعضاء آن هنوز میان "اقلیت" و "اکثریت" در نوسان بودند، بمعنای کامل کلمه دچار بی مسئولیتی شده، به حادثه ای در این سطح از اهمیت، با لاابالیگری محض برخورد کرده است. بنا به روایتی از منبعی غیر سازمان فدایی- اقلیت، برخی از وابستگان سازمان که در مراسم جشن حضور داشته اند، ضمن وعده انتشار سریع خبر بازداشت او در اولین شماره نشریه کار، یعنی در بهترین حالت یک هفته بعد، به سعید توصیه کرده اند، به دستور پاسداران عمل کرده، بهمراه آنها برود. آیا اعضایی از کمیته مرکزی سازمان و یا جریان "اکثریت" هم در مراسم جشن حضور داشته، او را به رفتن بهمراه پاسداران تشویق نموده اند، تا خود از خطر بازداشت نجات یابند؟! اشرف دهقانی در بحثی پیرامون لحظه دستگیری سعید سلطانپور، به ممانعت از فرار او تحت عنوان عدم لزوم "چریک بازی"؟! توسط یکی از مهمانان "اکثریتی" حاضر در جشن عروسی اشاره میکند. *1

امروزه جناحی از سرکوبگران افراطی دهه 60 در خارج از کشور، مدعی کشف دموکراسی و تغییر رفتار با مردم شده، به اصلاح طلبی روی آورده اند. این گروه از به اصطلاح اصلاح طلبان که در مقطع بازداشت و اعدام سعید سلطانپور، در موقعیتهای مؤثر سیاسی و امنیتی قرار داشته اند، نباید از جریان دستگیری و قتل سعید سلطانپور بی اطلاع بوده باشند. آیا بنیانگذاران سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات رژیم اسلامی نظیر محسن سازگارا، سعید حجاریان، علیرضا علوی تبار، عباس عبدی، اکبر گنجی، عطاء الله مهاجرانی، موسوی خوئینی ها و دیگران، هیچ اطلاعاتی از موضوع چگونگی بازداشت و قتل سعید سلطانپور ندارند؟ اگر فرمان اعدام او از مجاری سیاسی مهمی صادر شده باشد که بسیار محتمل است، پس بایستی این گروه از "اصلاح طلبان" و عناصر امنیتی، در صدور حکم دستگیری و تشکیل بیدادگاه محاکمه او در روز 30 خرداد هم نقش داشته باشند. آنها باید از این موضوع مطلع بوده باشند، چرا سعید سلطانپور که ظاهراً در ارتباط با مسائل غیرسیاسی بازداشت میشود، تا روز اعدام خود، در سلول انفرادی نگهداری میشود؟ بجز اینکه، طبق نقشه معاونت نخست وزیری تحت سرپرستی محسن سازگارا، بهزاد نبوی و دیگران، طراحی شده در روزهای 9 و 11 بهمن ماه سال 1359، سعید سلطانپور باید پیشاپیش بازداشت و اعدام میشد؟

در ماده 3 طرح "جلسات هماهنگی مقابله با احزاب و گروههای ضد انقلاب" معاونت نخست وزیری و تحت مسئولیت محسن سازگارا بتاریخ 9 بهمن سال 1359، این صحنه گردان کنونی "جلسات هماهنگی"آلترناتیوسازی امپریالیستی در استکهلم و بروکسل و پراگ، چنین آمده است:

"3- قبل از اعلام مهلت پانزده روزه سپاه و کمیته تحت سرپرستی برادر تهرانی معاون اطلاعاتی نخست‌وزیر، کلیه سران گروه های متخاصم مسلح بالفعل شناسایی و دستگیر شوند و مهلت در زندان خواهند داشت تا رسماً اعلام نمایند که دیگر دست به اسلحه نخواهند برد."  

حال اگر به بندی از طرح سرکوب یعنی: "دسته چهارم از احزاب سیاسی کشور، گروههای "متخاصم بالفعل": این گروهها، مشمول مرحله اول سیاست سرکوب میگردند"، که شامل سازمان چریکهای فدایی خلق- اقلیت نیز میگردد توجه کنیم، در اینصورت علت بازداشت سعید سلطانپور در فروردین سال 1360 روشن میشود. پس میتوان با حدس قریب به یقین از این سخن گفت، که سعید سلطانپور براساس طرح نهاد دولتی تحت مسئولیت محسن سازگارا، در فاصله فروردین تا لحظه اعدام خود، در سلول انفرادی زندان اوین تحت فشار و یا تهدید قرار میگیرد، تا "رسماً اعلام نماید که دیگر دست به اسلحه نخواهد برد". پیش از این هم، در اطلاعیه های سازمان در دوره های گذشته به این موضوع اشاره شده بود، که محمدی گیلانی از سعید سلطانپور خواستار اعلام "توبه" میشود، که او با شدت و هیجان به او پاسخ داده، تسلیم شدن به رژیم ترور را رد میکند.

تصمیم معاونت نخست وزیری در سال 1359 اتخاذ شده، و هنوز مستقیماً به موضوع خلع بنی صدر از پست ریاست جمهوری رژیم اسلامی، و تحولات و تشنجات پس از روز 30 خرداد سال 1360 مربوط نیست. از این رو، بازداشت و اعدام سعید سلطانپور، در وحله اول به مضمون و ترتیبات مصوبه دولتی بالا برمیگردد. اگر امروز محسن سازگارا، فرمان اعدام سعید سلطانپور را متوجه تصمیمات "خودسرانه" لاجوردی و محمدی گیلانی کند، مسئولیت بازداشت، شکنجه و قرار محاکمه او در روز 30 خرداد را اما نمیتواند از طرح معاونت نخست وزیری در بهمن ماه سال قبل، یعنی از مسئولیت شخصی خود، جدا نماید.

------------------------------
توضیحات

- در وبسایت زیر مقاله ای از این نگارنده تحت عنوان: "دستگیری و اعدام سعید سلطانپور و مسئولیت دیگران"، بتاریخ نگارش 11 تیر 1385- 2 ژوئیه 2006 و همراه با آن همچنین، بازنویسی کامل مقاله خانم سرور علی محمدی تحت عنوان "روایتی دیگر از دستگیری شاعری مبارز"، موجود است:

http://www.iransos.com/etelayeh/07.06/dast%20giri%20va%20E'dame%20saied%20soltanpour%20va%20masouliiate%20digaran.htm

لازم به توضیح است، که مطلب مفصل فوق تا به امروز، کاملترین بحث پیرامون بازداشت و اعدام سعید سلطانپور باقی مانده است.

این مطلب سپس یکسال بعد با هدف تصحیح و تکمیل آن، از نشانی اصلی زیر حذف گشته، یادداشتی جایگزین آن شد. وعده داده شده اما تحقق پیدا نکرد و دسترسی به سایت فوق هم بدلیل بروز یک معضل فنی غیرممکن گشته، فعالیت اینترنتی نویسنده هم بدلایل دیگری متوقف شد.

در مقاله بالا، یک اشتباه فنی وجود دارد که چگونگی بروز آن در پایین توضیح داده میشود. اشتباه فوق اما در محتوای بحث بی تأثیر است.

*1- برخورد اشرف دهقانی، عکس العمل یکی از وابستگان سابق یا کنونی سازمان "اکثریت"، یعنی خانم سرور علی محمدی را بدنبال آورده، که طی مقاله ای تحت عنوان "روايتي ديگر از دستگيری شاعر مبارز"، در سال 1382 در شماره 84 مجله آرش چاپ پاریس منتشر میگردد.

نگارنده این سطور، اول بار از طریق یک وبسایت ادبی باکیفیت، با موضوع مقاله خانم سرور علی محمدی در شکل: [روايتي ديگر از دستگيري شاعر مبارز، به نقل از "سرور علی محمدی"، برگرفته از ماهنامۀ آرش چاپ فرانسه، شماره 84.]،  بتاریخ اصلی احتمالاً خرداد 1382، آشنا شد.

در وبسایت ادبی مزبور در سال 1385 و یا پیش از آن، تکه ای از مقاله ذکر شده سرور علی محمدی نقل شده، در ذیل آن نیز منبع مقاله یعنی نشریه آرش شماره 48 چاپ پاریس و در میان پرانتز در کنار نام "سرور علی محمدی"، اضافه (همسر سعید سلطانپور) قید شده بود، که امروز دیگر موجود نیست. همچنین نشانی وبسایت مجله آرش در شبکه اینترنت نیز حذف شده است.
نگارنده در اینجا  با اینکه مطلب سرور علی محمدی را بطور کامل از وبسایت آرش پیاده، به فرمات مناسب ورد تبدیل کرده، و با دقت مطالعه کرده بود، در مراحل اولیه، تصوری بجز نظر وبسایت ادبی ذکر شده کسب نکرد. تنها در آخرین کنترل، این شک و شبهه قوت گرفت، که خانم سرور علی محمدی در نحوه انتقال مطلب، گنگ و بعضاً خودستایانه عمل کرده، و این برداشت را بدست میدهد، که ایشان همسر سعید سلطانپور بوده اند.

پاسخ سوالی از سوی من از مسئول وبسایت ادبی مورد بحث، نتیجه ای جز اینکه خود او هم از محتوای متن موجود در مجله آرش به این برداشت رسیده است، بدست نداد. خواننده دیگری که با یکی از دوستان سعید سلطانپور آشنایی داشت، ضمن مطالعه مقاله خانم سرور علی محمدی، به همین نظر رسیده بود! عاقبت مقاله "دستگیری و اعدام سعید سلطانپور و مسئولیت دیگران"، با وجود شک و شبهه نگارنده در این نکته، تصحیحات نهایی را از سر گذرانده، در وبلاگ جمهوری شورایی و چندین وبسایت دیگر درج گردید.

تردید نگارنده اما پس از انتشار مطلب بالا کاهش پیدا نکرد، بلکه بیشتر شد. عاقبت یک تماس دیگر با یکی از اعضاء سابق سازمان چریکهای فدایی خلق ایران- اقلیت، روشن ساخت، سرور علی محمدی همسر سابق سعید سلطانپور نیست.

دقت بعدی در نوشته سرور علی محمدی نشان داد، او برای رد اتهام اشرف دهقانی به سازمان "اکثریت"، دست به القاء داشتن رابطه ای بسیار نزدیک با سعید سلطانپور زده، تا پشتوانه محکمی برای بحث خود دست و پا کند. او اما در این تصویرسازی بعدی بسیار اغراق نموده، و آن را به خواننده بی خبر از بیوگرافی شخصی خود هم منتقل ساخته است.

این توضیح جدا از رفع اشتباه این نگارنده، همچنین باید بمنزله نوعی انتقاد به نحوه برخورد خانم سرور علی محمدی درک شود. خانم علی محمدی، نظیر برخی از نویسنده گان، بشدت مبهم و پراکنده، و گویا برای خواننده گانی کاملاً آشنا نوشته است. او باید  این واقعیت را در نظر میگرفت، که بدلیل اهمیت موضوع، افراد دیگری هم مقاله او را خواهند خواند.

اصلاح اشتباه بازگفته، تأثیری در اصل محتوای مقاله ذکر شده این نگارنده، یعنی: "دستگیری و اعدام سعید سلطانپور و مسئولیت دیگران"، بتاریخ اصلی 11 تیر 1385- 2 ژوئیه 2006، نمیدهد. تنها خواننده متن باید در چند مورد نادر که این اشتباه را رویت میکند، آن را بصلاحدید خود تغییر دهد. نویسنده در انتشار دوم مقاله، این اشکال فنی و عوارض احتمالی ناشی از آن را رفع خواهد کرد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر