چهارشنبه، مرداد ۱۵، ۱۳۹۳

مبارزه علیه دیکتاتوری؛ یا توطئه گری علیه مردم و کشور؟!



ببینید این فرد چپ نما که حدود 30 سال است در سوپرمارکتهای اروپا خرید میکند، و بکمک حزب صادرات و صنایع نظامی سوئد (حزب لیبرال سوئد)، یک دکان رسانه ای ضدکمونیستی و اصلاح طلب هم براه انداخته است، چه آشی برای مردم بدبخت و ناامید و پراکنده و افسرده و عزادار و بیمار  و معتاد و بیکار و فرسوده و مستأصل ایران پخته است! ببینید چنین فردی که تنها مایه ننگ تاریخ چپ انقلابی ایران است، چگونه از قتل و غارت دارودسته آدمخوار "داعش" در عراق و سوریه به وجد آمده، شرایط را برای تبدیل ایران به جهنم یوگوسلاوی خود آماده می بیند!

نویسنده از "رشد تاریخی ملل ساکن ایران" دم میزند. در اینجا "ملل" دیگر چیست و مفهوم اقتصادی- اجتماعی آن بطور مشخص در داخل یک کشور، آنهم از نوع کشور واحد ایران کدام است؟ "ساکن ایران" و "رشد تاریخی" یعنی چه؟ این فریبکار گستاخ از مردم ایران بعنوان "کارگران ملل مختلف"؟!! نام می برد!

اثری در این پرت و پلا از اینکه ملت ایران و کشوری بنام ایران وجود دارند، نیست. "ایران" تنها یک جغرافیا است که در آن ملل اختراعی این فرد بی وجدان "ساکن" هستند؟! مواجب بگیر "دول معظم"، حتی از "استقلال" استانها سخن میگوید، که میتوانند "بدون قید و شرط تصمیم بگیرند که در صورت تمایل جدا شوند"! و اینهمه: بکمک جملات بی روح در یادنامه ای پوک و بی محتوا و غیرصادقانه و شعارگونه از حمید اشرف و جعل تصویر او!  

شاید هم همه این بافته ها هیچ است و تنها مصرف داخلی دارد. یعنی این تبلیغات هولناک، کلکی برای ترساندن مردم، دعوت به عدم شرکت در مبارزه علیه این رژیم جانی و بالابردن "نرخ سرنگونی" آن بدلیل وجود "خطر" ادعایی فروپاشی کشور، از این طریق، حفظ بقاء گیاهی خود در خارج و ادامه خرید بی دردسر از سوپرمارکتهای شهر است. در هر حالتی، جز تداوم تبهکاری افسارگسیخته کسانی که سازمان چریکهای فدایی خلق ایران- اقلیت را در روز 4 بهمن سال 1364 به انحلال و نابودی کشانده، به اعتماد مردم به چپ انقلابی ایران لگد زده، قتل عام کامل زندانیان سیاسی را بطور واقعی تسهیل ساخته، و در تثبیت نهایی این ماشین آدم کشی شریک شدند، مفهوم دیگری ندارد.

صفحه 4 چیزی مجازی و بی خواننده و درهم برهم و بی خط و بی محتوا بنام "کار کمونیستی شماره 132"!


"دوستی و اتحاد ما کارگران ملل  مختلف در نبرد مشترك ما بر علیه سرمایه داري حاصل میشود نه در نفی حقوق دمکراتیک یکدیگر. برای همین است که برنامه ما با در نظرگرفتن رشد تاریخی ملل ساکن ایران تشکیل فدراتیو شورائی راهم شکلی از استقلال و هم شکلی از گذار به وحدت آزادنه و کامل پشینهاد میکند .در جمهوري فدراتیو شورائی همه ملیتها حق دارند بدون قید و شرط تصمیم بگیرند که در صورت تمایل در نهادهاي فدرال شورائی شرکت کنند و یا جدا شوند . فدراتیو شورائی شکلی از اتحاد است که خلقهاي داراي حق تعیین سرنوشت بطور دواطلبانه به آن می پیوندند . فدراتیو شورائی درست نتیجه و برگردان درخواست ها و مطلبات و مبارزات طبقه کارگر و زحمتکشان ملیتهاي مختلف است و آن قوانین ، فرم ها و اشکالی را ثبت میکند که خود کارگران و زحمتکشان در جریان مبارزه و انقلاب بوجود میاورند . نمونه هائی که اشکال نطفه اي آن را در انقلاب مشروطیت و تکامل یافته تر آن را در قیام بهمن شاهد بودیم و اگر در آن موقع سطح رشد و تکامل جامعه و صف بندیهاي طبقاتی مانع از آن شد که این تلاشها به استقرار اشکال حکومتی طبقه کارگر منجر نگردد ، امروز با طرح و حل این مسائل باید امکانات نظري و عملی آنرا فراهم نمائیم. "

 (غلطهای دستوری و املائی و چاپی را هم، به روال معمول این "سازمان"، باید خواننده تصحیح کند!)

--------------------


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر