دوشنبه، آذر ۲۴، ۱۳۹۳

اعتراض به فرامین سازمان پ.ک.ک (PKK) خطاب به مردم ایران!


اکبر تک دهقان
24 آذر 1393- 15 دسامبر 2014

جریان "پژاک/پ.ک.ک (PJAK/PKK)"، همانگونه که در آخرین نشست کمیته مرکزی آن اعلام کرده است،*1 اقدامات عملی برای راه انداختن حکومتگری قومی تحت عنوان "خودمدیریتی" خود در استانهای غرب ایران را آغاز میکند. 

در تاریخ 10 دسامبر 2014- 19 آذر 1393، جریانی تحت عنوان "فرماندهی قرارگاه مرکزی یگان های مدافع شرق کردستان"، بطور خلاصه: "ی.ر.ک YRK"، اطلاعیه ای پیرامون سیاستهای رژیم اسلامی در منطقه خود خوانده این جریان یعنی: "شرق کردستان"، در سایت "خبرگزاری فرات"، نزدیک به "حزب کارگران کردستان (PKK)"، منتشر کرده است. مطلب منتشره، نه اصل اطلاعیه، بلکه نقل غیرمستقیم آن از سوی "خبرگزاری" فوق یا نهادی دیگر بوده، منبعی برای دریافت کامل اطلاعیه هم معرفی نشده، و تاریخ و محل صدور آن نیز روشن نیست.*2

اطلاعیه مزبور براساس قرائن تاکنونی، متعلق به جریان "پژاک" سابق و "جامعه دموکراتیک و آزاد شرق کُردستان- کودار" امروز، یا هر دو هم اینک موجود، است. سازمان "پژاک" در امریه خود، ضمن طرح نکاتی بی ربط و دلبخواهی در موضوع علل و ماهیت سیاستهای سرکوبگرانه رژیم اسلامی، دست به صدور دستورات سیاسی و قضایی برای مردم ایران و تهدید شهروندان استانهای غرب کشور به "بازداشت و محاکمه" توسط این سازمان زده است!

نویسنده اطلاعیه "پژاک"، که گویا وقعی به شعور مخاطب خود نمیگذارد، مدعی میشود، "رژیم ایران از شرایط زمستانی به عنوان فرصتی برای تسریع در روند احداث پایگاههای نظامی در روستاهای مریوان ، اورمیه ، جوانرو و شاهو و دالاهو استفاده میکند." معلوم نیست، براساس چه شواهدی چنین ادعایی مطرح گشته، و رژیم اسلامی که بدون هیچ مزاحمت جدی بر همه مناطق غرب کشور مسلط است، چه نیازی به پناه بردن به "زمستان"، برای تأسیس پایگاههای کنترل و سرکوب خود در این مناطق دارد؟! "پژاک" سپس این اقدام احتمالی رژیم اسلامی را "تعاملی خطرناک"؟! نامیده، و به "یاد آوری آنکه کردها در چهار بخش کردستان عموما در حال مقاومت برای دفاع از اتحاد ملی و آزادی و کرامت خویش هستند"، میپردازد. سایت خبرگزاری فرات، که باید اصل اطلاعیه را رؤیت نموده باشد، اضافه میکند: "این بیانیه مبارزه و مقاومت کوبانی و شنگال و حضور نیروهای گریلا در مناطق مختلف کردستان را نشانه ای تغییر شرایط گذشته توصیف می کند ولی تأکید دارد با این وجود هنوز رژیم ایران از منافع کوچک خود منصرف نشده و سیاست هایی اشغالگرانه در عرصه های گوناگون اعمال می کند."؟! سیاستهایی اشغالگرانه در عرصه های گوناگون ... ؟؟!!

ادعای نویسنده اطلاعیه، مبنی بر اعمال "سیاستهای اشغالگرانه" رژیم اسلامی در استانهای غرب کشور، ربطی به واقعیت ندارد- نویسنده گویا هنوز مطلع نیست که در جهان، کشوری بنام "ایران" وجود دارد، که اتفاقاً نظیر هر کشوری، دارای مناطق غربی و شرقی و شمالی و جنوبی است، که رژیمی در سرکوب و جنایت فوق حرفه ای، 36 سال است، همه زوایای آن را، کردستان و کوه و دره و مناطق مرزی که جای خود دارد، کنترل میکند!

سیاستها و اقدامات رژیم اسلامی، از روز استقرار جنایتکارانه آن توسط "نهضت آزادی"، نیروهای "ملی-مذهبی" و با حمایت فعالانه قدرتهای امپریالیستی، که امروزه "پژاک" از آنها سلاح و بمباران هوایی طلب میکند، همواره سیاستی سرکوبگرانه و ضدمردمی نسبت به همه مردم ایران بوده است. جانیان حاکم، در بربرمنشی علیه شهروندان کشور، هیچ تفاوتی میان یک بندرعباسی و مازندرانی و اهوازی و تبریزی و مریوانی و قوچانی و زاهدانی قائل نشده، به این اعتبار، نمیتوان از سیاستی جداگانه و گویا "اشغالگرانه" در استانهای غرب کشور، سخن گفت. اطلاعیه نویس "پژاک"، حضور آدمکشان اسلامی در کرمان و اصفهان و بوشهر را موضوعی عادی و احتمالاً منطقی، اما استقرار همین دسته جات ضدمردمی را در استانهای کردستان و آذربایجان غربی، بعنوان "سیاستهایی اشغالگرانه" معرفی میکند!

اطلاق عنوان "اشغالگرانه" به حضور نیروهای ارتش منظم حکومت اسلامی در استانهای غرب کشور، از درکی نادرست، و تلقیات دلبخواهی و عشیره ای این سازمان ناشی شده است. رژیم اسلامی در ایران، رژیم طبقات حاکمه و صاحب امتیاز کشور ایران سرمایه داری، با هر زبان و مذهب و محل سکونت است، و استقرار واحدهای مسلح رسمی و کارکنان ثابت دستگاههای دولتی آن در هیچ بخشی از کشور، اقدامی "اشغالگرانه" نیست! اتفاقاً کشور عراق و نیروهای حاکم بر آن، همچنین در شهرهای کردستان عراق، که جریان "پژاک" هم بشیوه فرصت طلبانه ای در آن ذینفع شده، مؤید حضور "اشغالگرانه" قدرتهای خارجی به معنای سیاسی و نظامی آن است. با استدلال سطحی "پژاک"، معلوم نیست، چرا حضور ارتش آمریکا در مناطق مختلف ایالتهای متعدد آن، که بعضاً در آنها، انواع "اقلیت" های نژادی و زبانی ساکن هستند، اقدامی "اشغالگرانه" نیست؟! اما آنچه که در اینجا، در نقد کوتاه اطلاعیه این جریان گفته شد، هنوز چیزی از اصل ایراد وارده به موضع گیری سازمان "پژاک" بیان نکرده است.

خطابیه "پژاک" پس از ادعای بدون امکان اثبات، مبنی بر تأسیس پایگاه های نظامی جدید از سوی ارتش حکومت اسلامی در روستاهای اطراف شهرهای ذکر شده، بازهم بدون هیچ سند و مدرکی، "از تلاش رژیم ایران برای کشف محل استقرار نیروهای گریلا توسط افرادی که تحت نام شکارچی به مناطق کوهستانی اعزام می کند خبر" میدهد. پس، همه داستان خودساخته و یا اغراق شده گذشته، باید به این مسئله ختم میشد، که رژیم اسلامی، افرادی را تحت عنوان "شکارچی" به کوهها اعزام کرده، تا نیروهای مسلح این سازمان را شناسایی کنند!

رژیم اسلامی، بدبختانه، با قدرت بر همه ارکان جامعه، از آنجمله بر مناطق غرب کشور حکم می راند. این رژیم جانی با وجود اینهمه بودجه و امکانات بی حساب و کتاب، اخیراً هم بکارگیری پهپادها در فعالیتهای شناسایی هوایی، نیازی به استخدام "شکارچی" و اعزام آنها به کوهستانها ندارد. واحدهای اطلاعاتی همه ارگانهای نظامی و شبه نظامی آن، طی 36 سال سلطه گری خونین، همه راههای کسب اطلاعات و شناخت مناطق فرضی رفت و آمد نیروهای مخالف خود را بدقت می شناسند. مگر در مناطق غرب کشور، چه میزان مخفیگاه در کنار شهرها و روستاها وجود دارند، که هم امکان مخفی شدن تا انجام یک عمل نظامی و یا پس از آن را، هم تأمین تدارکات و آب و غذا، و هم عقب نشینی بموقع را برای "نیروهای گریلا" امکانپذیر کنند؟! از سال 1367 تاکنون، تقریباً هیچ عملیات نظامی از سوی جناحهای مختلف حزب دموکرات کردستان ایران و کومه له صورت نگرفته، و این مسلما، بر وسعت اطلاعات نیروهای امنیتی حکومت اسلامی و قدرت انجام و تأثیر عملیاتهای نظامی آن، افزوده است.

اطلاعیه "پژاک" پس از تعیین "شکارچی" از سوی ارگانهای سرکوب رژیم برای شکار افراد مسلح آن، دست به ابراز شاهکار اصلی خود زده، و در انتها اعلام میکند:

"ی.ر.ک به این دلیل حضور شکارچیان و شکار را در نواحی روستائی مریوان ، اورمیه ، جوانرو ، شاهو و دالاهو ممنوع اعلام کرده و می گوید با توجه به تدابیر امنیتی اتخاذ شده افراد خاطی بازداشت و محاکمه می شوند."

درست خوانده اید! "پژاک" یا "پ.ک.ک"، عمل "شکار" حیوانات را در نواحی روستایی 4 شهر از سه استان غرب کشور، یعنی از ارومیه تا دالاهو، "ممنوع اعلام کرده،"، و مردم ساکن شهرها و روستاهای مناطق فوق را هم پیشاپیش "خاطی" اعلام نموده، تهدید به "بازداشت و محاکمه" آنها میکند؟!

اینکه آیا "شکار" حیوانات، اقدامی پسندیده یا ناپسند است، مسلماً موضوع اطلاعیه "پژاک" و نقد آن در اینجا نیست! تصمیمات مردم ساکن یک منطقه، پیرامون مجاز بودن و یا غیرمجاز بودن  شکار هم، موضوع بحث در اینجا نیست. بلکه موضوع این است، که  یک سازمان سیاسی، که خود شعبه ای از یک سازمان سیاسی در یک کشور دیگر است، برای مردم ایران، که اسیر سلطه گری ضد انسانی یک رژیم بربرمنش هستند، قانون وضع کرده، شهروندان کشور را در صورت تخطی از فرامین خود، تهدید به "بازداشت و محاکمه" میکند!

اقدام ارباب منشانه و غیردموکراتیک "پژاک/پ.ک.ک"، در تهدید و تحکم به مردم تحت گروگان رژیم اسلامی، بهیچوجه اقدامی ابتداء به ساکن نیست- قبل از همه، چنین برخوردی از ماهیت غیردموکراتیک این جریان ناشی میگردد. برای این سازمان، مردم ایران در غرب کشور، موضوعی بنام "خلقمان" یعنی رعیت "مان" محسوب شده، این حزب نیز بطور اتوماتیک، "حزبمان" یعنی مالک این "خلق" فرض شده، و یک زندانی سیاسی ترکیه ای در جزیره امرالی در دریای مدیترانه، که تاکنون چندین بار هم ضمن تغییر مواضع سیاسی خود، پرت و پلا و بعضاً عجیب و غریب گفته، به موقعیتی آسمانی ارتقاء داده شده، بعنوان "رهبرمان"، به مردم مهاباد و ارومیه و سنندج و کرمانشاه، تحمیل میشود. روشن است، در چهارچوب چنین دیدگاه دیکتاتور منشانه ای، وضع قوانین برای مردم و تهدید آنها به مجازات، باید امری عادی تلقی گردد.

برخورد جریان بالا در اینجا، یادآور اقدامات سرکوبگرانه و بعضاً وحشیانه "پ.ک.ک (PKK)" در کشور ترکیه و یا در کشورهای اروپایی است. این سازمان بی اطلاع از زندگی غیرنظامی و بی اعتناء به حقوق مردم، براساس شواهد مسلم و اطلاعات مکرر، طی سالها، دست به ترور و قتل روستاییان کرد در ترکیه، حتی قتل معلمان ترک مدارس روستایی، صرفاً به ظن همکاری آنها با ارتش و یا پلیس ترکیه، میزد. عناصر این جریان، در موارد دیگری، سربازان غیرمسلح ترک را، در لباس غیرنظامی و در حال بازگشت از مرخصی، حتی تا بیش از 10 نفر در یک مورد، به بیرون از اتوبوس کشانده، به گلوله بسته و بعضاً نیمه جان، در همان محل رها میکردند. سازمان پ.ک.ک (PKK) همچنین در موارد متعددی، جداشده گان از این سازمان را تنها به دلیل مخالفت جدی سیاسی با روشهای حاکم بر آن به قتل رسانده و یا تهدید به مرگ کرده، در چندین مورد دیگر نیز، با پرتاب نارنجک و مواد آتشزا به سوی محل کسب و کار شهروندان ترکیه در کشورهای اروپایی، از آن میان در آلمان، آنها را به قتل میرساند. جریان مذکور در دهه 90 میلادی، در چندین تهاجم تروریستی محض، توریستهای عمدتاً کم درآمد اروپایی را در سواحل شهرهای تفریحی ترکیه مورد تهاجم قرار داد، که موجب کشته، زخمی و معلول شدن دهها نفر گردید. این سازمان همچنین در مواردی، به گروگان گیری توریستها و کوهنوردان و گردشگران اقدام میکرد. برخورد سرکوبگرانه این گروه امروز با مردم ایران در غرب کشور را، باید بمثابه حلقه ای از زنجیره رفتارهای ضد دموکراتیک برشمرده و موارد ناشناس مانده بحساب آورد- حتی اگر چنین سیاستی، با عنوان فریبنده و دلبخواهی "خودمدیریتی توده ها" آذین شده، با استفاده نابجا از شرایط مقاومت مردم و رزمندگان در شهر کوبانی مطرح گردد.

در پاسخ به صدور دستورات ارباب منشانه این گروه غیرمسئول، باید متذکر شد:

1- یک حزب سیاسی در اپوزیسیون، نمیتواند، در یک قضاوت کلی و بدون هیچ دلیل و مدرکی، مردمی را که از سر تفریح و یا نیاز به "شکار"، به کوهها و اطراف شهرها و روستاهای خود میروند، به عناصر سرکوبگر رژیم منتسب کرده، آنها را جاسوس و عامل حکومت بنامد.

2- یک حزب سیاسی، که رهبر آن در کشور ترکیه زندانی است، و خط و مشی آن نیز ناشی از تاریخ سیاسی معاصر همان کشور بوده،  عناصر آن هم اینک در کشور عراق زندگی میکنند، و هر از گاهی با پول و اسلحه این دولت منطقه ای و یا آن قدرت جهانی، دست به انجام عملیات ایذایی بی دلیل و زیانبار در داخل ایران میزند، حقی برای قانونگذاری آمرانه برای مردم و کشور ایران ندارد- حتی در شرایط مبارزه این سازمان با سلطه یک رژیم ددمنش بر این کشور!

3- یک حزب سیاسی، نمیتواند، خاطیان فرضی را به اعمال "مجازات" تهدید کند! چنین اقدامی، تنها از قدرتی ساخته است، که جزئی از شرایط زندگی مردم بوده و از سوی اکثریت ساکنین محل، حق انجام قضاوت حقوقی و اعمال مجازات مصوب، از طریق یک مکانیزم دموکراتیک، به آن محول شده باشد- شرایط و موقعیت "اتحادیه میهنی کردستان عراق- یه که تی"، در حوزه تحت نفوذ آن در مناطق کوهستانی اطراف شهر سلیمانیه عراق در دهه 80 میلادی، نمونه ای واقعی در این رابطه است.

4- "پژاک/پ.ک.ک"، سازمانی متعلق به جامعه ایران نبوده، ریشه در تاریخ سیاسی معاصر کشور نداشته، با جنبشهای انقلابی و طبقات اجتماعی در جامعه ایران، منافع، علائق، فرهنگ، روحیات، عادات، و احساسات مشترک ندارد. چه بسا وقت آن است، که این سازمان به این موضوع بپردازد، که ضروری است، فعالیت سیاسی در ایران را به احزاب خوب و بد اپوزیسیون ایرانی واگذار کرده، خود را بر مسائل ترکیه و یا سوریه متمرکز نماید.

تحکم "پژاک/پ.ک.ک" در موضوع بالا اما، فقط با ماهیت سیاسی غیردموکراتیک و تاریخ گذشته این جریان، که مسئله ای کلی است، قابل توضیح نیست. بلکه باید چنین اقدامی را در سایه شرایط سیاسی ویژه کنونی منطقه، و چاپلوسی محافل ورشکسته و آبروباخته ایرانی در خارج از کشور برای این سازمان در موضوع "خودمدیریتی" قومی آن در شهرها و روستاهای خالی از سکنه شمال سوریه هم، درک کرد. "پژاک/پ.ک.ک"، به چنین رفتار نادرستی روی نمی آورد، اگر افراد و جریاناتی نظیر محفل رسانه ای "راه کارگر"، برای سیاستهای صرفاً با انگیزه های قومی این سازمان، در درون جهنم جنگ داخلی سوریه و نابودی زندگی میلیونها مردم، هورا نمی کشیدند، و خود را به سطح "هوادار" یک گروه بی اطلاع از چهارچوب اقتصادی- اجتماعی جوامع کنونی، تنزل نمی دادند. کسی که امروز، به الگوهای سیاسی "پ.ک.ک" روی می آورد، در اولین گام، همه تجارب تاریخ سیاسی معاصر ایران، و مبارزات مردم و سازمانهای سیاسی دموکراتیک کشور خود را، انکار کرده، به هیچ و پوچ مبدل میسازد.

برای جامعه ایران و بیش از صدسال کشاکش میان جنبشهای دموکراتیک مردم و دیکتاتوریهای تروریستی پهلوی و اسلامی، حکومتگری فامیلی بشیوه "پژاک/پ.ک.ک"، نه فقط هیچ دستاورد مثبتی بهمراه نخواهد داشت، بلکه از یک جنبه سرنوشت ساز حتی، یعنی سوق دادن کشور به باطلاق جنگهای قومی، بمراتب غیرانسانی تر و هولناک تر از وضعیت فعلی خواهد گشت. مردم ایران بعد از 36 سال تحمل بربرمنشی رژیم اسلامی، مطمئنناً به تنها چیزی که بهیچوجه نیازی ندارند، "سیاست ورزی" و اداره کشور از نوع "پ.ک.ک (PKK)" است!
--------------------  
توضیحات

- فونت درشت و خط کشی از وبلاگ "بازسازی" است.

*1- در مطلب زیر، پیرامون مصوبه کمیته مرکزی این سازمان بحث میشود:

محکومیت دخالت زیانبار جریان PKK در اوضاع حساس غرب ایران!
28 اکتبر 2014- 6 آبان 1393

*2- هشدار ی.ر.ک: حکومت ایران به احداث پایگاههای نظامی جدید در کردستان پایان دهد
خبرگزاری فرات  10.12.2014

در همین رابطه در این وبلاگ:

تصویری از جهنم "خودمدیریتی" محفل راه کارگر!
7 آذر ۱۳۹۳
مردم ایران، «نیروهای چپ ترک، کرد و فارس»، نمی شناسند!
23 مهر ۱۳۹۳
نگاهی به سیاست کنونی پژاک
29 تیر 1388 – 20 ژوئیه 2009
ستمدیده گان فراموش شده!
21 شهریور ۱۳۸۸
گفتگو با پدر زینب جلالیان
12 دسامبر2009- 21 آذر 1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر