یکشنبه، دی ۲۸، ۱۳۹۳

روشنفکر مرفه خارج از کشوری و قضاوت پیرامون مردم اسیر ایران


"روشنفکر جهان سوم همانند جامعه‌اش عقب‌مانده است!"

اختر قاسمی



در مورد "جامعه" خیر، در مورد "روشنفکر" اما حق با شما است!


بویژه اگر این "روشنفکران" کسانی باشند، که پس از 36 سال زندگی در غرب "متمدن"، هنوز مستقیم و غیرمستقیم، سنگ رژیم وحشی ساواک را بعنوان یک رژیم گویا متمدن، به سینه میزنند!

بویژه اگر این "روشنفکران" کسانی باشند، که علیرغم اعتراف صریح مقامات قدرتهای امپریالیستی به انجام یک کودتای جنایتکارانه علیه دولت ملی مردم ایران، دولت محمد مصدق، هنوز از "ماجرای 28 مرداد" نام برده، مصدق و حزب توده و مردم را مقصر اعلام میکنند!

بویژه اگر این "روشنفکران" کسانی باشند، که از 8 سال جنگ تجاوزکارانه رژیم اسلامی، با هدف سودجویی شخصی، تقویت موقعیت ارتش و بازسازی دوباره آن به این شیوه جنایتکارانه حمایت کرده، با دلالی نفت و اسلحه و کالا، قتل صدها هزار انسان در دو طرف، ویرانی ساختارهای صنعتی دو کشور، نابودی سازمانهای سیاسی و کشتار هزاران زندانی سیاسی در ایران را تسهیل کردند!

بویژه اگر این "روشنفکران" کسانی باشند، که نزد هر الدنگ و بی شخصیت و راسیست آمریکایی و آلمانی و فرانسوی و هلندی، علیه مردم ایران "زر" میزنند، و باورهای ساده مذهبی توده مردم را عامل وضعیت فلاکت باری جا میزنند، که خود آنها، رژیمهای جانی آنها و اربابان بین المللی شان مسئولیت مستقیم در آن دارند!

بویژه اگر این "روشنفکران"، کسانی باشند، که در خارج از کشور، پناهندگان سیاسی چپ و معمولی ایرانی را نزد همسایه و همکار غربی خود، مفتخور و سوء استفاده چی معرفی میکنند!

بویژه اگر این "روشنفکران" کسانی باشند، که چاپلوسی افراطی پیشه کرده، خود را به سطح "ملیجک" برای آلمانی و فرانسوی و هلندی  خودخواه و دروغگو و راهزن بین المللی تنزل میدهند و آنها را با جوک و متلک "ایرانی" و نشان دادن "جای" دوست و دشمن، شنگول نگه میدارند!

بویژه اگر این "روشنفکران" کسانی باشند، که در خارج از کشور، برای نمونه در آلمان، نزد راست ها و راسیست ها، خود را نه شهروند "ایرانی"، بلکه بشیوه ای مسخره و ضدملی، بعنوان "پرزر"، و کشور را نه "ایران"، بلکه با عنوان موهوم و بی ارزش و جعلی "پرزین" معرفی کرده، احساس "فرزند کورش" بودن به آنها دست داده، سر در زیر برف فرو برده و مثل خر کیف میکنند!

بویژه اگر این "روشنفکران" کسانی باشند، که در مسافرتهای خود به ایران، مدام به مردم درمانده سرکوفت بزنند و خود را "متمدن" و صاحب درک دموکراتیک، و مردم بیچاره و گروگان یک حکومت آدمخوار را غیرمتمدن و "امل" و "داهاتی" معرفی کرده، در آنها "احساس گناه" و بدهکاری تولید کنند!

بویژه اگر این "روشنفکران"، مشتی ابله و ناقص العقل باشند، که فکر کنند، مردم ایران، بویژه با توجه به تجربه قیام بهمن سال 57، حال بدون هیچ حزب و رهبری و برنامه و سازمانیافتگی سیاسی حتی، با وجود جنگ داخلی ویرانگرانه در سوریه و عراق و افغانستان و تبلیغات "فدرالیسم" و جدایی طلبی توسط مشتی جاه طلب مرتجع، باید خواب نما و دیوانه شده، بیکباره به خیابان بریزند تا رژیم سرنگون کنند!

بویژه اگر این "روشنفکران" کسانی باشند، که در مقابل چشمان آنها، غرب "متمدن" لعنتی، با سرنگونی دولتی قانونی توسط باندهای فاشیستی جیره خوار کشورهای "دموکراتیک"، جنگی داخلی را به مردم اوکراین تحمیل میکند، و این روشنفکران ضدمردمی، در "یورو نیوز" فارسی پهلوی چی، "دویچه وله" فارسی همجنس آن، "بی بی سی" فارسی، "رادیو فردا" و "صدای آمریکا"، دولت روسیه و مردم شرق اوکراین را لعن و نفرین میکنند!

بویژه اگر این "روشنفکران" کسانی باشند، که همین امروز هم، با کمترین تکان سیاسی مردم در ایران، دچار "خوف" و وحشت شده، در هراس از دست دادن امتیازات زندگی در غرب، مردم را به "عدم خشونت" و تسلیم "مسالمت آمیز" فرا خوانده، دستورات دولتها و احزاب "متمدن" غربی را در مورد ممنوع بودن انقلاب در ایران، مو به مو اجرا میکنند!

... و بویژه اگر این "روشنفکران" کسانی باشند، که از سوی دنیای "متمدن" خانم اختر قاسمی، بعنوان طرف ساخت و پاخت و توطئه گری علیه ملت دستچین شده، در سال 1357، بختک پروژه مشترک خود یعنی "حکومت مطلقه ولی فقیه" را بر سینه مردم آزادیخواه ایران حاکم کنند- مردمی که بر خلاف معرفی خانم اختر قاسمی، در سال 1905 و همزمان با اولین انقلاب روسیه، برای دستیابی به حقوق شهروندی و تأسیس مجلس شورای ملی، دست به انقلاب زدند!

جمشید

--------------------

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر