در هفتههای گذشته با نزدیک شدن عید نوروز
و بر زمینه تأثیرات مقاومت «زن-زندگی-آزادی»،
مراسم های متعددی در اطراف شهرهای
استان کردستان برگزار شدند.*۱
مردم به رقص و پایکوبی پرداختند وشادی
خود را هم در نوزایی طبیعت و هم در ضدیت
با دیکتاتوری مذهبی که هیچگونه جشن مردمی
را تحمل نمی کند به نمایش گذاشتند.
جشن
های ساده مردم در اساس دارای محتوای سیاسی-
قومی
نبودند، اما محافل سیاسی بویژه حزب دموکرات
کردستان/پژاک/کومله
و حواشی متعصب آنها در شبکههای اجتماعی،
آنها را موضوعی «کردی»
و«نوروز
۲۷۲۵ کردی»*۲
معرفی کرده و به آنها محتوایی قومی تزریق
کردند.
قومی
سازی جشن های عید نوروز اما همه اقدامهای
خودستایانه توسط قومگرایان «کرد»
را
تشکیل نمیداد، بلکه آنها همزمان، قدرت
نمایی در برابر ترک زبانان آذربایجان
غربی را هم دنبال میکردند.*۳
بتدریج
برگزاری این مراسم ها به شهرهای استان
آذربایجان غربی، مهاباد و اشنویه و بوکان
و ارومیه رسیدند.
در
اینجا در همه اخبار منتشره از «مهاباد
کردستان»
از«
بوکان
در کردستان»*۴
و«نظیر
سایر شهرهای کردستان»
و
نظایر آن نامبرده میشدند.
امری
روشن بود که این تصادفی و «خودجوش»
نیست
بلکه درجهای از سازماندهی در آن سهیم
بوده، و حزب دموکرات کردستان/پژاک/
کومله
در آن دست داشته و آنها به سمت ایجاد ارعاب
علیه ترک زبانان، تازه کردن زخم های کهنه
و ابراز قدرت قومی در مرکز استان میروند.
در
روزهای پایانی سال گذشته، در شهر ارومیه
دو درخواست برای برگزاری مراسم نوروز به
مسئولین شهری ارائه میشوند:
درخواستی
از سوی قومگرایان «کرد»
برای
اول فروردین که مورد پذیرش واقع میشود
و درخواستی از سوی شهروندان ترک زبان که
به بهانه «ایام
ضربت خوردن»
رد
میشود.
طبق
گزارشهای منتشره، مراسم قومگرایان
«کرد»
در
روز ۱ فروردین زیر عکس های بزرگی از خمینی
و خامنه ای و بخشا با پوشیدن لباسهای
خاکی پیشمرگان و در داخل شهر ارومیه برگزار
میشود.
در
طی اجرای این تجمع، بطور پراکنده توسط
گروه هایی از مردم ارومیه در خیابان محل
جشن، به دلیل رد مراسم برای ترک زبانان
اما قبول تجمع برای کردزبانان، اعتراض
صورت میگیرد.
آنچه
که مورد توجه شهروندان ترک زبان واقع
میشود نه خود جشن نوروز، بلکه انتشار
وسیع اطلاعاتی مبنی بر «ارومیه
کردستان»
و
«ورمی
کردستان»
بودند.
حزب
دموکرات کردستان در سالهای گذشته دست به
تغییر نام شهرهای غرب کشور میزند.
از
آن جمله: شهر «ورمی»
بجای
ارومیه و «استان
ارومیه»
بجای
استان آذربایجان غربی و موارد متعدد
دیگر.*۵
خلاصه
کنیم:
در
ارومیه چه اتفاقی افتاد؟
شهروندان ترک زبان که
امکان برگزاری مستقل جشن نوروز ۱۴۰۴ را
برخلاف قومگرایان «کرد»
نداشتند،
دست به یک «ابتکار»
زده
و در روز ۲ فروردین وارد مراسم عزاداری
رمضان شدند که از سوی چهرههای حکومتی و
تحت عنوان اعتراض به هنجارشکنی و رقصیدن
طی جشن نوروز در روزهای «ضربت
خوردن»،
ترتیب داده شده بود.
تجمع
حکومتی عزاداری مذهبی و معترض به جشن
نوروز، به شهادت موارد همیشگی، نمیتوانست
بیش از ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر را شامل شود.
اما
شهروندان ترک زبان/قومگرایان
«ترک»
از
این فرصت استفاده کرده، در جمعیت دهها
هزار نفری وارد این راهپیمایی شدند.
در
کنار شعارهای رایج در این نوع تجمعات
دولتی، جمعیت معترض به قومگرایان «کرد»
نیز
یک شعار خاص خود را چندین بار تکرار کردند:
«آذربایجان
وار اولسون، ایسته مین کور اولسون!»
فقط
همین یک اتفاق افتاده و همه هوچیگریهای
دسته جات ارتجاعی و محفل بازان بی ریشه
خارج از کشوری، که حاوی لحن تحقیرآمیز
علیه ترک زبانان ارومیه است دروغ و تحریف
محض است.
این
شعار همانقدر میتواند غلط باشد که شعار
«ارومیه
کردستان»
توسط
قومگرایان «کرد»؛
و نه بیش از آن.
مراسم
قومگرایان «کرد»
در
روز اول فروردین، در داخل شهر و با مجوز
قانونی اعطاء شده به یک قاچاقچی مشهور و
همکار رژیم، در محل معینی از قبل تعیین
شده و زیر عکس های بزرگ خمینی و خامنه ای
برگزار میشود، در حالیکه برای همین مراسم
در هیچ کجای کشور مجوزی صادر نمیشود!*۶
در واقع قومگرایان «کرد»
بر
خلاف ظاهر مثلاً مبارزه جویانه جشن نوروز
ادعایی خود، به یک همدستی چندش آور با
ماموران رژیم ترور متوسل شده اند تا به
کمک مسئولین «آریایی»
رژیم
اسلامی، علیه همشهریان ترک زبان خود قدرت
نمایی کنند.*۷
در
اینجا دو موضوع
وجود دارند:
۱-
تظاهرات
مربوط به عزاداری رمضان در روز۲
فروردین که چهرههای حکومتی تحت عنوان
اعتراض به «هنجارشکنی»
و
رقصیدن طی مراسم نوروز شهروندان
کردزبان/قومگرایان
«کرد»
به
راه انداختند که بطور مستقل نمیتوانست
از ۳۰۰ نفر شرکت کننده فراتر برود،
۲-
شرکت
ترک زبانان/قومگرایان
«ترک»
و
معترض به تحریکات قومگرایان «کرد»
در
این تجمع حکومتی، فقط به این دلیل بود که
درخواست قبلی آنها برای برگزاری مراسم
چهارشنبه سوری/عید
پذیرفته نشده بود.
همه
جریانات مدافع قومگرایان «کرد»،
از جمله دسته موهوم «اقلیت»،
اشباح سرگردان حکمت چی، حزب دموکرات
کردستان، انشعابات بی انتهای کومله، راه
کارگر (شالگونی)،
رادیوهای غربی، سلطنت طلبان و «جبهه
پایداری»
چیان،
با بی صداقتی محض این جزئيات و تفاوت ها
را مخدوش ساخته اند.
هدف
آنها ارائه چهره ای «مدرن»
و
«شاد»
و
«متمدن»
از
قومگرایان «کرد»
بود
که امروز در ائتلاف با امپریالیسم آمریکا
و جانور کف بدهان و درنده ای بنام نتانیاهو
قرار دارند.
حزب
دموکرات کردستان دوره اخیر که جز یک حزب نژادگرا،
خون پرست و باستان پرست نیست، وابستگان
آن در شبکههای اجتماعی، و رسانه های
مثلاً بیطرف فارسی و یا مدعی «چپ»
در
خارج، به شیوه ای راسیستی علیه ترک زبانان
ارومیه وارد عمل شده و موضوع را حدودا
اینگونه بازتاب دادند:
کردها
با شجاعت و شور و علیرغم مخالفت ارگان های
رژیم اسلامی، جشن و سرور نوروزی را با
روحیه مبارزاتی و ضد رژیمی برگزار کرده
و زنان کاملاً برابر با مردان رقصیده اند،
اما رژیم اسلامی و «پانترک»
ها
بدلیل نفرت از شادی و حضور زنان، دست به
مخالفت زده و با «چماق»
کشی
متوسل به انجام تظاهرات مذهبی شده و آنها
را تهدید کرده اند!!
این
روایت صددرصد تحریف و دروغ است؛ و چماقی
هم در کار نبوده است!
چوب
های حمل شده نام خاص «شاخسه
ئی»
دارند،
تولید یکسان و یکدست صنعتی بوده و همواره
هم به همین ترتیب طی سده ها در عزاداری
های ماه رمضان در آذربایجان حمل میشوند
و نقش نمایش شمشیر را دارند و به چماق کشی
علیه کسی مربوط نیستند!*۸
حزب
دموکرات کردستان ایران طی دهه گذشته یک
دگردیسی آشکار و غیرقابل انکار از
ایدوئولوژی سیاسی سوسیال دموکراتیک به
ایدوئولوژی سیاسی قومی افراطی و آشکارا
راسیستی و فاشیستی را پشت سر گذاشته است.
مقاله
ضمیمه «خون
مشترک»
در
انتهای این مطلب، عمق دگردیسی ارتجاعی
حزب دموکرات کردستان را با صراحت کامل و
مستند بنمایش میگذارد.*۹
اکبر تک دهقان
۸ فروردین ۱۴۰۴- ۲۷ مارس ۲۰۲۵
----------------
توضیحات
*۱-حزب
دموکرات کردستان/انشعابات
کومله/پژاک/پ
ک ک از مقاومت ضد حجاب اجباری زنان کشور
سوء استفاده سیاسی/قومی
کردند.
آنها
مدعی شدند که این جنبش از «کردستان»
بزرگ
فرضی آنها ناشی شده است!!
در
حالیکه حداقل ۵ سال اخیر زنان کشور بطور
فردی و علنی در سراسر کشور حجاب تحمیلی
را به دور می ریختند.
مهمترین
لحظه این جنبش اعتراضی، اقدام شهروند
شجاع ویدا موحد در میدان انقلاب تهران
در سال ۱۳۹۶ بود که روسری خود را بر چوب
بست و بر بالای سکوی تأسیسات برق شهر
ایستاد!
قومگرایان
«کرد»
در
استفاده از این جنبش که ربطی به آنها
نداشت، هم به تبلیغ وسیع برای استراتژی
حکومت قومی و هم به تسویه حساب با ترک
زبانان آذربایجان غربی فکر میکردند.
سال
ها است که شبکههای اجتماعی از انبوه
تفسیرها و فحاشی های قومگرایان «کرد»
علیه
ترک زبانان در موضوع آذربایجان غربی
انباشته است.
*۲-تقویم
های کنونی رابطه ای با به تخت نشستن
پادشاهان عصر بدویت ندارند بلکه به جنبش
های اجتماعی و تاریخ توسعه اقتصادی-اجتماعی
جوامع معینی مربوطه اند.
طی
این روند تاریخی، یک نیروی اجتماعی جدید
به بازیگر اصلی جوامع دوره خود مبدل شده،
چرخش تاریخی مهمی را موجب گشته و تجدید
ساختار جامعه طبقاتی، دولت، خانواده،
مالکیت خصوصی، مذهب و عرف حاکم بر زندگی
روزمره را تحت تأثیر قرار داده است.
تقویم
بین المللی میلادی و تقویم منطقه ای جلالی
دارای چنین مشخصه هایی هستند.
تقویم
«کردی»
حزب
دموکرات کردستان اما تقدیس خون و قبیله،
جعل «هویت
تاریخی»
دلبخواهی
با اهداف سیاسی-
قومی
و آوارکردن تاج و تخت و تاریخ شاهان بر سر
انسان فقیر کردزبان در جهان سرمایه داری
قرن بیست و یکم است!!
*۳-
قومگرایی
«کردی»
حاوی
ماهیتی روشنفکرانه و در زندگی روزمره
مردم در داخل کشور ریشه
ندارد.
این
طیف قومگرایان خارج از کشوری، طی چهار
دهه گذشته و بطور خاص از دهه ۹۰ میلادی،
از سوی حزب دموکرات کردستان، کومله و
انشعابات آنها و بعنوان فعالین سابق این
جریانات به خارج از کشور بویژه به اروپای
شمالی و آلمان اعزام شده و بعضا هم در محیط
فرهنگی راست افراطی/نژادی/کلنیالیستی
به تحصیلات آکادمیک دست یافته اند.
آنها
مبلغ نوعی قومگرایی «کردی»
با
پیشزمینه غلیظ سنتی و گرایشی افراطی به
اسرائیل و آمریکای دولت دونالد ترامپ
هستند.
این
طیف، بلحاظ سیاسی نئولیبرال/لیبرال
راست، بشدت ضد کمونیست و انگیزه ای به
تحولات دموکراتیک در ایران ندارند بلکه
موضوع مورد علاقه آنان منطقه ای فرضی در
خاورمیانه تحت عنوان «کردستان»
است.
برای
آنها نه «کردستان
ایران»
بلکه
«شرق
کردستان»
یا
«روژهلات»
در
چهاچوب
جغرافیای فرضی کردستان در خاورمیانه معنا
دارد.
قومگرایان
«کرد»،
کردستان ایران را منطقه اشغالی توسط کشور
«ایران»
معرفی
میکنند!
این
گروه از قومگرایان، نگاهی تحقیرآمیز
به مردم
ایران پرورده، و کشور و ملت ایران را کشور
و ملت «جعلی»
می
نامند!
بجای
«کشور
ایران»
آنها
معمولا از «جغرافیای
سیاسی»
و
یا جغرافیایی که به آن «ایران»
میگویند
نام می برند!
هر
سه جریان حزب دموکرات کردستان، کومله و
پژاک/پ
ک ک در این چهارچوب قرار دارند.
قومگرایی
«کردی»
عمدتا
نمایش جریانی نظیر گرایش همدستان محلی
استعمارگران اروپایی در کشورهای مستعمره
است و اصطلاحات و زبان سیاسی آن به فرهنگ
و اصطلاحات چهرههای افراطی دولت نتانیاهو
علیه فلسطین یان نزدیک است.
گروه
عبدالله مهتدی (کومله)
در
دهه۸۰ میلادی و در اوج تهاجم جناح افراطی
امپریالیسم تحت رونالد ریگان/مارگارت
تاچر، طی تبلیغات راست و کرکننده علیه
سازمان چریکهای فدایی خلق و اتحاد شوروی،
مبارزات ملل مستعمره در مستعمرات غرب را
هیچ و پوچ اعلام میکرد و آنها را فعالیتی
زیانبار که گویا منجر به استقرار «سرمایه
داری دولتی»
گشتند
معرفی میکرد!!
عناصر
لیبرال راست/نئولیبرال
قومگرایی «کردی»
در
محیط شبکههای اجتماعی، مشکلی با فحاشی
های چندش آور سلطنت طلبان ندارند، اما
انتقاد جدی حتی محتاطانه از طیف چپ ایران
را با سلب امکان انتقاد (بلاک)
پاسخ
میدهند!!
وابستگان
ظاهرا دانشگاهی قومگرایان «کرد»
نظیر
مینا خانی، همن سیدی، کاوه
قریشی و کامران متین که مهمانان
دائمی رسانههای غربی هستند به این گروه
بی اعتناء به منتقدین قومگرایان «کرد»
تعلق
دارند.
قومگرایی
«کردی»
در
چهارچوب استراتژی سیاسی و منافع غرب قرار
داشته، نیرویی وابسته به قدرت های غربی
بوده، و در محدوده منافع دولت اسرائیل در
خاورمیانه عمل میکند.
این
جریان رابطهای با توده های میلیونی مردم
ایران ندارد و متحد طیف چپ در مبارزات
انقلابی-
دموکراتیک
محسوب نمیشود.
تبلیغ
بیگانگی با کشور و ملت ایران، استراتژی
تاسیس حکومت «کردی»
و
الحاق آن به حکومت های نظیر آن در خاورمیانه،
به عناصر مبارزات دموکراتیک در ایران
تعلق ندارند.
عدم
حمایت از قومگرایی «کردی»،
همچنین نوع افراطی آن در ترکیه، آن حداقلی
است که باید از یک نیروی انقلابی-
دموکراتیک
ایرانی در خارج از کشور انتظار داشت.
بویژه
اینکه قومگرایان «کرد»،
نزدیکترین رابطه فکری و ایدوئولوژیک
را با ایدوئولوژی مبتنی بر خون و نژاد و
تاریخ باستان سلطنت طلبان دارند.
*۴-
در
زمستان سال ۲۰۲۳ عبدالله مهتدی در مصاحبهای
با تلویزیون اینترنتی «چشم
انداز»
شرکت
میکند.
او
در این مصاحبه، در کنار فحاشی به سازمان
چریکهای فدایی خلق مربوط به ۵۵ سال قبل و
تحقیر آن با عبارت «همان
موتور کوچک موتور بزرگ!!»،
تکرار تاریخ قلابی تاسیس کومله در سال
۱۳۴۸، و ذکر صاحب مقام بودن پدربزرگ پدر
بزرگ او در حکومت ناصر الدین شاه قاجار(!!)،
از محل تولد خود بوکان به عنوان شهری که
کردها در آن تنها نیستند بلکه ترک ها هم
ساکن آن هستند نام میبرد (اشاره
جنبی به ترک زبانان!).
او
از آذربایجان غربی بعنوان یکی از چهار
استان کردنشین نام میبرد که بازهم ضروری
و درست نیست.
او
اصلا چه نیازی به ذکر این موضوع و همچنین
«کرد»
و
«ترک»
در
این شهر طی یک مصاحبه در باره سیاست روز
دارد؟!
و
بدون اینکه سؤالی در این رابطه از او شده
باشد.
به
این دلیل که او دست به موضع گیری و تبلیغات
قومی میزند تا طرفداران خود در شبکههای
اجتماعی را همواره در موضوع آذربایجان
غربی در پست نگهبانی و موضع تهاجمی نگهداشته
و حفظ کند!
*۵-حزب
دموکرات کردستان در سالهای اخیر مشغول
تغییر نام شهرها و استان های غرب کشور
است:
-شهر
سنندج به «سنه»
تغییر
نام داده شده و استان کردستان تبدیل
به «استان
سنه»
شده
است.
استان/شهر
کرمانشاه نیز «کرماشان»
و
جزء «کردستان»
بزرگ
فرضی در خاورمیانه قرار داده شده است.
-
شهر
گیلان غرب به شهر گیەڵانی
غەرب
تغییر نام داده.
-استان
آذربایجان غربی به «استان
ارومیه»
و
شهر ارومیه به شهر «ورمی»
تغییر
نام داده است.
تبلیغ
همین نامگذاری جعلی در روزهای نزدیک به
نوروز ۱۴۰۴ یکی از عوامل اصلی نگرانی و
ترس شهروندان آذربایجان غربی در تشنجات
اخیر بوده است.
-نوروز
سال ۱۴۰۴ خورشیدی که به کشور ایران
مربوط است به «نوروز
کردی ۲۷۲۵»
مبدل
شده که نه به کشور ایران بلکه به منطقه
فرضی «کردستان»
بزرگ
در خاورمیانه مربوط میشود.
مردم
ایران «تاریخ
شاهنشاهی»
رژیم
ساواک را از طریق یک انقلاب به دور انداختند
و حزب دموکرات کردستان، ۴۶ سال بعد همان
تاریخ را با اضافه «کردی»
احیاء
میکند!
-
مناطق
کردزبان/کردنشین
ایران به «شرق
کردستان/روژهلات»
تغییر
نام داده که به شرق کردستان بزرگ فرضی
آن در خاورمیانه مربوط میشود.
همه
این موارد برای شهروندان ترک زبان در
آذربایجان غربی که به نظامات رسمی و
قانونی عادت کرده و در آن چهارچوب زندگی
و فکر می کنند غیرقابل قبول و نوعی ادعای
ارضی و تهدید و قلدری و «زیاده
خواهی»
محسوب
میشوند.
*۶-«بازی
رژیم با [کارت]
کوردها
نتیجه منفی داد.
رژیم
در سراسر ایران مانع جشن چهارشنبه و نوروز
شد ولی
وزارت کشور اجازه برگزاری جشن در اورمیه
را به کوردها داد و زندشتی قاچاقچی مشهور
و همکار رژیم با بسیج و آوردن کوردها به
اورمیه به جشن و پایکوبی پرداختند که
همراه بود با پرچم پژاک – پ ک ک و شعار
اورمیه کوردستان است
و وقتی مردم اورمیه فیلم اینها را دیدند
در روز ۲ فروردین دست به تظاهرات گسترده
زدند که گفته میشود بیش از ۱۰۰ هزار نفر
شرکت کرده که مصادف
با عزاداری رژیم در شهر بود و
رژیم که میخواهد با ورق کوردها در منطقه
بازی کند با اعتراض اهالی تورک اورمیه
روبرو شده و شروع به دستگیری گسترده زده.»
متن
بالا از منبع زیر و به شهروندان ترک زبان نزدیک است و حاوی اطلاعاتی قابل توجه است:
https://x.com/AYarahamadi/status/1904268786284339239
متن
زیر نیز تفاوتها و جزئیات مهمی در این
رابطه را بیان کرده است:
https://akhbar-rooz.com/1404/01/04/11885/
*۷-
صف
بندی های غیررایج در جامعه:
هم
اینک در موضوعات مربوط به قومیت ها صف
بندی های زیر در خطوط کلی وجود دارند:
-«جبهه
پایداری»
که
چهرههای عمده آن از احمدی نژاد و جلیلی
و حداد عادل تشکیل شده و هم اینک جناح مسلط
در طیف «اصول
گرایان»
را
میسازند.
از
این جریان میتوان به عنوان جریان «آریایی
حکومتی»
نام
برد!!
این
جناح از طیف قومگرایان نژادگرا و باستان
پرست «پارسی-آریایی»،
بویژه به دیکتاتوری رضاخان و «تمدن
های باشکوه»
آنان
نزدیک بوده و نزدیکان شان، به قومگرایان
«کرد»
در
ارومیه برخوردی مثبت داشتند.
جریان
«آریایی
حکومتی»،
جریان افراطی ضد ترک زبانان بوده و باید
مبتکران تحقیرها/جوک
ها و فحاشی های ضد ترکی طی دوران قبل و
پس از انقلاب به این تیپ/نیروی
اجتماعی هم مربوط باشد.
اکثر
وابستگان فحاش و گستاخ این باند درشبکه
های اجتماعی مستقیم/غیرمستقیم
از قومگرایان «کرد»
در
برابر شهروندان ترک زبان ارومیه ای حمایت
کردند.
-اصلاح
طلبان حکومتی و بویژه جناح مسعود پزشکیان
بطور سنتی به ترک زبانان/قومگرایان
«ترک»
در
آذربایجان نزدیک اند.
موضع
گیری های وابستگان آنان در حوادث ارومیه
عمدتا با سکوت، نگرانی و یا نوعی احتیاط
و توصیه به همزیستی مسالمت آمیز همراه
بودند.
*۸-رفتار
مزورانه و فریبکارانه در برخوردهای
قومگرایان «کرد»
خارج
از کشوری از حد وفور خارج است.
آنها
بشیوه غیرصادقانه ای ضمن انتشار عکس
عزاداران مذهبی ارومیه ای با چوب های سنتی
مخصوص مراسم های مذهبی که رابطهای با
«چماق»
ندارند
و در کنار آن، درج عکس پایکوبی شهروندان
کرد زبان، برای «تمدن»
ادعایی
خود شعار میدهند.
قومگرایان
مدعی «کرد»
شرم
نمیکنند که در کنار سلطنت طلبان جانی برای
قتل عام ۵۰ هزار فلسطینی توسط متحد و الگوی
خود اسرائیل هورا کشیدند و به بدیهیترین
ارزشهای «تمدن»
جهان
کنونی دهن کجی کردند و حال به یکباره و
در خصومت ورزی با شهروندان ترک زبان کشور از «تمدن»
دم
میزنند.
گزارش
«رادیو
فردا»
که
جریانی نزدیک به سلطنت طلبان است علیه شهروندان ترک
زبان در ارومیه.
این
گزارش مغرضانه و تحریف آمیز، توسط سایت
«اخبار
روز»
که
جریانی مدافع قومگرایان «کرد»
و
بویژه پژاک/پ
ک ک است بدون کم و کاست تکثیر و تبلیغ شده:
در
منبع زیر اعتراض به این نوع خبررسانی
«اخبار
روز»
و
روشن ساختن تفاوت وقایعی که اتفاق افتاده
با تبلیغات افراطی قومگرایان «کرد»
و
رسانههای حامی آنها:
https://akhbar-rooz.com/1404/01/04/11885/
چندین
منبع، از جمله در زیر، این موضوع، تفاوت ها با «چماق» و
دروغگویی قومگرایان «کرد»
و
همدستان آنها را روشن ساخته و نشان دادهاند
که بدست گرفتن چوب های یکدست و تولید
صنعتی «شاخسه
ئی»
ربطی
به موضوع چماق کشی نداشتند و یک سنت قدیمی
در عزاداریهای مذهبی در آذربایجان است:
https://x.com/i_am__sarah/status/1903623724324053085
سایت
«اخبار
روز»
(اکثریت/حزب
چپ)
از
یک سو مبلغ قومگرایی افراطی پژاک/پ
ک ک است و از سوی دیگر برای سلطنت طلبان
خبررسانی کرده، و خود را برای انتشار
گزارشهای اکسیونهای صرفاً تبلیغاتی
آنها در خارج هلاک میکند.
این
سایت با چاپ مقالات قومگرایانه ریوار
آبدانان از اعضاء جریان پژاک، اخیراً
حتی از زبان این شخص، آشکارا علیه شهروندان
ترک زبان کشور تحت عنوان «پانترک»
تبلیغ
میکند.
مسئولین
سایت «اخبار
روز»
به
جریان قومگرایی «گیلک»
در
شمال کشور نزدیک هستند.
این
جریان قومگرا در محیط اینترنت مهملات
سردسته پ ک ک عبدالله اوچالان را نعل به
نعل تبلیغ میکند و کشف «قومگرایی
گیلکی»
را
مدیون مطالعه اثر رئیس پ ک ک میداند!
درج
تبلیغات افراطی ریوار آبدانان و تبلیغ
برای پ ک ک از سوی «
ف
تابان»
مسئول
«اخبار
روز»،
از زاویه نوعی قدردانی از الگوی سیاسی
«قومگرایان
گیلکی»
هم
صورت میگیرد!
کسانی
که به زندگی صلح آمیز مردم و بویژه در
آذربایجان غربی باور دارند باید علیه
تبلیغات برای قومگرایی افراطی «کردی»
در
سایت «اخبار
روز»
موضع
گیری کنند.
آنها
میتوانند از طریق تفسیر ذیل چنین مهملات
قومی و یا از طریق ارسال شکایت به مسئول
این سایت اقدام کنند.
روشنفکر
خارج از کشوری مدعی تعلق به طیف «چپ»،
نباید بخود اجازه دهد که به یک باند تفنگچی
وقاچاقچی از ترکیه تریبون مجانی واگذار
کند تا آنها استان آذربایجان غربی را گام
به گام به انبار باروت نزاع های قومی آینده
تبدیل کنند.
در
مقاله زیر و نستبا جدید، ریوار آبدانان
عضو استخواندار پژاک/پ
ک ک و مهمان دائمی سایت «اخبار
روز»
دست
به تبلیغات گستاخانه علیه شهروندان ترک
زبان ایران تحت عنوان «پانترک»
میزند
و افکار عمومی را برای همین اتفاقات اخیر
در ارومیه آماده میکند:
https://akhbar-rooz.com/1403/10/23/5848/
*۹-
ظاهراً
حزب دموکرات کردستان یا جناح های افراطی
در آن، استراتژی سیاسی خود را بازتعریف
کرده:
امکان
درگیری مسلحانه بزرگ با مردم ترک زبان در
آذربایجان غربی با کمک پژاک، اقلیم کردستان
و کردهای سوریه!
این
سیاست بدون هیچ تردیدی موجب درگیری های
نظامی بسیار شدید در غرب کشور شده و رژیم
اسلامی و یا دولت مستقر در شرایط سرنگونی
نیز به طرف های لشکر کشی قومگرایان خواهند
پیوست.
اگر
قومگرایان «کرد»
اقدام
به انتقال نفرات و تجهیزات نظامی از اقلیم
کردستان عراق، کردستان ترکیه و یا سوریه
کنند، شهروندان ترک زبان/قومگرایان «ترک»
نیز
به همین ترتیب قادر به بسیج نیرو و کشاندن
نفرات و تجهیزات نظامی از مناطق دیگر کشور
و یا کشورهای همسایه هستند.
اشاره
پیشاپیش به این حقیقت ضروری است تا
قومگرایان «کرد»،
بموقع از بی حسی ناشی از فانتازی بافی های
احتمالی بکمک شریکان اسرائیلی و غربی خود
بیدار شوند!!
فعالیت
های مسلحانه حزب دموکرات کردستان و
کومله از فردای انقلاب بهمن و در دهه های
اخیر نیز توسط «پژاک/پ
ک ک»،
برخلاف تصور نسل سیاسی گذشته (از
جمله این نگارنده)،
تأثیرات منفی هم در آذربایجان غربی باقی
گذاشتهاند و این تأثیرات منفی مداوما
بدتر شده اند، به هر میزان که نقش اصلی
در آن بر عهده پژاک/پ
ک ک قرار گرفته است.
هم
اینک در این منطقه حساسیت بشدت منفی علیه
احزاب قومگرای «کردی»
وجود
دارد و هیچگونه حماسه سرایی های قومگرایان
«کرد»
قادر
به کاهش آن نخواهند بود.
نباید
پنهان کرد که ترس و نگرانی از افزایش نفوذ
قومگرایان «کرد»
در
آذربایجان غربی، در غیاب تأثیرات مثبت یک جنبش دموکراتیک، به این منجر شده که
بخشی از شهروندان این منطقه نیز امید خود
را به دستگاه نظامی-
امنیتی
رژیم اسلامی بسته اند.
بویژه
اینکه جریان «پارسی-
آریایی»
و
«جبهه
ملی»
در
داخل کشور با تبلیغات تکراری «تمامیت
ارضی»
خود،
خواستار اقدامهای سرکوبگرانه رژیم
اسلامی در این منطقه بوده اند.
حزب
دموکرات کردستان، روزها پس از پایان قیام
مسلحانه بهمن ۱۳۵۷ بطور ناگهانی و سرخود
دست به حمله مسلحانه به پادگان ارتش در مهاباد
زد.
این
اقدام البته موفقیتی بدنبال نداشت.
اما
روال فعالیت های کنونی این حزب و تکیه
کردن آن به قومگرایان «کرد» در ترکیه و عراق
میتواند به علامت وجود چنین نقشه هایی در
جریان سرنگونی رژیم اسلامی نیز فهمیده
شود.
شهروندان
دوراندیش آذربایجان غربی باید بدور از
قوم و قومگرایی، نگاهی به این موضوع داشته
باشند و پیشاپیش برای خنثی کردن چنین نقشه
های ماجراجویانه ای آماده باشند.
به
این دلیل ساده که چنین نقشه های احتمالی
در آینده فرضی، قبل از آنکه به رژیم اسلامی
و یا به استقرار دموکراسی در ایران مربوط
باشند، بر علیه زندگی صلح آمیز شهروندان
ترک زبان کشور در استان آذربایجان غربی
جهت گیری شده است.
----------
اسنادی
از تبلیغات افراطی قومگرایان «کرد»
و
تحریف و دروغپردازی عناصر آنها در موضوع
نوروز/
ارومیه:
برخورد
راسیستی-آریایی
یک قومگرای «کرد»
و
نامیدن ترک زبانان ارومیه با عنوان «خر»!!
https://x.com/xemrevenoke/status/1904918192612323571
«پیام
حزب دمکرات کوردستان ایران در خصوص هیاهوی
پانترکیستها و تحریکات نهادهای امنیتی
جمهوری اسلامی علیە مردم کورد در شهر
ارومیە».
سرتاپا
دروغ و تحریف و خودستایی و هوچیگری!
https://x.com/PDKIfarsi/status/1903903422191173842
حزب
دموکرات کردستان و «نوروز
کوردی 2725
کوردی
در ارومیە با حضور هزاران نفر».
نوروز
کردی و سال ۲۷۲۵ کردی!
و
خبری از کشور ایران و تقویم آن نیست!!
https://x.com/PDKIfarsi/status/1903716392911634729
حزب
دموکرات کردستان و «مراسم
نوروز 2725
کوردی
در شهرستان گیەڵانی غەرب»!
موضوع
اصلاً به کشور ایران و مردم
ایران و نوروز ۱۴۰۴ مربوط نیست!
https://x.com/PDKIfarsi/status/1904189694490919043
قومگرای
افراطی کرد و«ارومیه
نه تنها روی نقشه
در قلب کوردها همیشه کوردستان است.
کوردها
مهمان نیستن ارومیه خاک خودشان است سرزمینی
با ریشه های عمیق کوردی است.
برخی
کوردها را در این شهر"مهمان"یا
"مهاجر"
نشان
میدهند تاریخ وفرهنگ این منطقه نشان
میدهد این
خاک از ابتدا خانه کوردها بوده وهست.»
قومگرای
«ترک»
با
شدتی بمراتب بیش از شما عکس این نظر را
دارد!
https://x.com/Fatemehdavand/status/1903819504037003550
قومگرای
افراطی کرد و«کوردها
هرگز در ورمی
(ارومیه)
مهاجر
نبودهاند و این شهر
بخشی از روژهلات کوردستان است...»!!
هم
جعل نام جدیدی برای ارومیه و هم خبری از کشور
ایران نیست و موضوع بر سر «کردستان
بزرگ»
است!
https://x.com/Nathan_Nazeri/status/1903845900113363100
قومگرای
افراطی، جدایی طلب و دانشگاهی «کرد»
در
اروپا و «واکنش
هیجانی و تفرقەانگیز حکومت در ارومیە
قابل پیش بینی بود.».
حکومت
«واکنش»
مهمی
به جشن نوروز قومگرایان «کرد»
نشان
نداد، بجز تظاهراتی که نمیتوانست بیش از ۳۰۰ نفر را شامل شود.
ضمنا:
«حکومت»
برای
جشن نوروز قومگرایان «کرد»
حتی
مجوز قانونی هم صادر کرده بود!!
https://x.com/Dr_FeyziAdel/status/1903416088014024736
سند
سازی اینترنتی برای اثبات تعلق مالکیت
ارومیه به قومگرایان «کرد»:
https://x.com/AvaAvishan/status/1903903465236992319
«وقتی
می گویم تمام اذری ها بلقوه در خدمت
نکبت جمهوری اسلامی اند ازچه حرف می زنیم.»! مرتجع
نئوفاشیست مدعی کرد و روشنفکر دانشگاهی
خارج از کشوری و «
زر»
های
بزرگتر از دهان خود:
https://x.com/eisabazyar1/status/1904137044676215144
قومگرای
وابسته به کومله (مهتدی)
و:«
ارومیه
رکورد بقیه شهرهای کوردستان
رو زد»!
معترضین
در ارومیه عمدتا به همین تبلیغات شما
واکنش نشان دادند.
https://x.com/ArianArian00/status/1901990280082891106
ببینید
قومگرای جدایی طلب افراطی کبود وند با چه
شدتی دروغ میگوید و تحریف و هوچیگری میکند.
او
همان کسی است که نیروهای سیاسی و بویژه
چپ علیه بازداشت او مدتها تلاش و تبلیغ
کرده بودند:
«در
ارومیه چند روز پیش ١٠٠ تا ٢٠٠ هزار زن و
مرد کرد در آرامش و همبستگی، نوروز کورده
واری
را
با رقص و آواز و شادی گرامی داشتند دیروز
اما جمعی ترک
ها
در لوای عزاداری مذهبی با چوب و چماق و
شعارهای تحریک آمیز کوردها را به کشتار
و احیای دریاچه ارومیه با خون کورد، تهدید
میکردند!»
https://x.com/KaboudvandMs/status/1903772711165243586
پرویز
جباری، کارشناس سیاسی (وابسته
به حزب دموکرات کردستان):
"کوردها
با گذار از نوروز بعنوان مناسبتی صرفا
سنتی و فرهنگی، توانستەاند بنا بە ضرورت
تاریخی و در راستای دفاع از هویت خویش،
کارکرد سیاسی و ملی بە نوروز ببخشند و
آنرا با مبارزە، هویتخواهی و خاک کوردستان
عجین و پیوند دهند".
جشن
نوروز قومگرایان «کرد»
رابطه
ای با جشن نوروز مردم ایران ندارد و موضوعی
صرفاً سیاسی-
قومی
است و قبل از همه هم نوعی لشکرکشی علیه
شهروندان ترک زبان در استان آذربایجان
غربی:
https://x.com/PDKIfarsi/status/1896823755915264203
-----------------
ضمیمه
خون
مشترک
16
شهریور
1398
(7 سپتامبر
۲۰۱۹)
کریم
پرویزی
(عضو
دفتر سیاسی حزب دموکرات کردستان و منتشر
شده در ارگان مرکزی حزب «کوردستان»
در
تاریخ فوق)
«خون
شبیه هم، یا به تعریف دیگر نوعی خون که
بهم نزدیک هستند، به سان هویت و معیاری
برای نزدیکی انسانها تعریف میشود،
برای مثال در فرهنگ کوردی وقتی شخصی از
شخص نزدیک به خانواده خویش سخن به میان
میاورد، از همخونی با وی میگوید یا
میگوید از خون خودم است، این لغت "از
خون خودم است"
یا
همخون خودم است، به معنای نزدیکی و روابط
اجتماعی خیلی نزدیک بین اشخاص بکار گرفته
میشود.
(این
به جوامع خانوادگی و قومی مربوط است و
ربطی به شهروند
و جامعه سرمایه داری ندارد.)
مبحث
همخونی بودن، اینک به معرف نژاد و ملیت
مبدل گشته است، تحقیقات و ریزبینی و
آزمایشات فراوان انجام شده،نشان میدهد
که همخونی چه تاثیری بر جسم و چهره و
اخلاق انسانها دارد و نژاد مختلف در چه
چیزهایی متفاوت هستند و در گروهها چه
شباهتهای خونی وجود دارد.
(درست!!
اما
این در ایدوئولوژی نازی های آلمان و فاشیست
های ایتالیایی اینگونه است، نه در نظام
دموکراتیک و جمهوری پارلمانی)
در
این ارتباط، تئوری مخصوص به ملیت و هویت
ملی به میان آمده است و یکی از فاکتورهای
ملی بودن جمعی از انسانها را به فاکتور
خون گره دادهاند که از لحاظ ژنتیک و گروه
خونی همسان و نزدیک به هم هستند.
(غیرواقعی
و این ارتباط فقط از سوی نازیهای آلمان
برقرار شد.)
یکی
دیگر از تئوریهای ملی بودن به مبارزات
و اراده ملت گره خورده است که هر ملتی که
اراده مشترک داشته باشد و در گروی این
اراده مشترک مبارزه نماید، در جریانی
تاریخی، هویتی ملی به خود میگیرد.
(تصوری
نادرست.
تئوری
ملت بودن جامعه
ایران فقط به توسعه سرمایه داری در قرن
نوزدهم، انقلاب مشروطیت و پیدایش کشور
ایران مربوط است.)
وقتی
به مسئله کورد میرسیم، هنگامیکه به
تاریخ کورد مینگریم و فاکتورهای مختلف
آن را قیاس میکنیم، به این نتیجه میرسیم
که براساس همه این فاکتورها، ملتی جدا از
همه ملتهای دیگر و جزئی از ملتی دیگر
نیست، بلکه خود ملتی متفاوت و با ویژگیهای
ملی مخصوص بخود است.
(یعنی
«ملت
کرد»
موضوع
بحث شما، دارای ویژه گی اصلی خون مشترک
براساس معیارهای فلسفی فاشیستی است.)
یکی
از فاکتورهای خیلی مهم که در این مورد،
ملی بودن کورد را اثبات میکند، فاکتور
خون است.
(ارتجاع
محض؛ و ضدیت با بدیهیترین اصول شناخت و
تجارب و زندگی بشری.)
اینک
اگر با ریزبینی به فاکتور نژاد ننگریم و
به عمق آن ورود نکنیم، در آنجا نیز کورد
دارای خون مخصوص بخود است که پارامترهای
ژنتیکی آن را معلوم میسازد، اما مهمتر
از آن فاکتور خون است مانند مبارزات و
اراده ملی.
کورد
نه تنها در گروی اراده ملی، مبارزات اطاله
دار و معناداری صورت داده است، بلکه بصورت
مکرر خون آن بر خاک کوردستان در هم آمیخته
شده است، در قتل و عام فراوانی که اشغالگران
بر ملت کورد تحمیل کردهاند، موشک و گلوله
اشغالگر، در بین نام و هویت فرد و گروه
قربانی تفاوت قائل نشده است، بلکه تنها
به سبب کورد بودن خون آنان را ریخته است.
از
فرمان جهاد خمینی گرفته تا کشتار در روستا
و شهرها و تا بمباران شهرهای کوردستان و
تا مسموم کردن کادر و پیشمرگههای کوردستان
و زن و بچههای آنان گرفته و تا اعدام
دسته جمعی جوانان کوردستان و تا موشکباران
مبارزین کورد و زن وبچههای آنان، در همه
این اقدامات، کورد به سان یک ملت خونشان
باهم درآمیخته و به دست یک دشمن، خونش بر
خاک کوردستان ریخته است.
این
خون مشترک است که همبستگی ملی را برپا
میسازد.»
(با
این تعریف، مقوله ای بنام «همبستگی
ملی»
برای
کشور ایران بی معناست، چون حکم فاشیستی
«خون
مشترک»
در
مورد ملت ایران صدق نمی کند!!)
(پرانتزها
و محتوای آبی رنگ از وبلاگ بازسازی است.)
نشانی
مقاله در سایت کوردستان مدیا (حزب
دموکرات
کردستان)
https://kurdistanmedia.com/fa/news/%D8%AE%D9%88%D9%86-%D9%85%D8%B4%D8%AA%D8%B1%DA%A9
کریم
پرویزی عضو دفتر سیاسی حزب دموکرات
کردستان پس از انتشار مقاله «خون
مشترک»
در
بالا، مقاله دیگری با عنوان «خاک
مشترک»
در
سایت و نشریه رسمی منتشر کرد که نگارنده
قادر به یافتن دوباره آن نشد.
بدون
هیچ تردیدی هر دو مقاله، با گرایش آشکارا
کلاسیک فاشیستی، از سوی مصطفی هجری و
کمیته رهبری این حزب درخواست، تایید و
منتشر شده اند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ