اکبر تک دهقان
18 آبان 1391- 8 نوامبر 2012
انتخابات ریاست جمهوری در ایالات
متحده آمریکا به پایان رسید. از اوائل بامداد 7 نوامبر 2012، ادامه ریاست جمهوری
باراک اوباما برای 4 سال دیگر مسلم شده، همچنین به این ترتیب، شرایط بین المللی
آتی مبارزات مردم ایران علیه رژیم ترور اسلامی نیز در خطوط کلی آن رقم خورد.
نتایج انتخابات آمریکا، احتمال
وقوع یک درگیری نظامی میان رژیم اسلامی و غرب، حتی اسرائیل را، بطور نسبی اما
واقعی کاهش خواهد داد- جنگی که خسارات فاجعه بار انسانی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی
آن، تنها و تنها متوجه مردم ایران گشته، پایه ریزی یک نظام دموکراتیک را دهه ها به
تأخیر انداخته، و موجودیت کشور را دچار مخاطرات غیرقابل جبران خواهد ساخت.
شرایط بین المللی کشور ایران در
ماههای اخیر، با عوامل معینی که خصلت سیاسی ویژه ای، یعنی ظرفیت دوگانه فرارویی به
یک برآمد توده ای و یا وقوع جنگ را بنمایش میگذارند، مشخص میگردد. این عوامل را
میتوان در موارد زیر خلاصه نمود:
1- تسریع روند سرنگونی رژیم شبه
فاشیستی سوریه، که تنها متحد جدی رژیم اسلامی در خاورمیانه است.
2- حدت گیری فشارهای علنی دولت
اسرائیل به متحدین بین المللی آن، که تعیین یک ضرب الاجل بمنظور خاتمه فعالیتهای
هسته ای رژیم اسلامی را هدف قرار داده است.
3- تحریکات جنگ طلبانه رژیم اسلامی
در تجاوز به محدوده هوایی کشور اسرائیل، که از طریق ارسال یک هواپیمای تجسسی بدون
سرنشین و بمنظور شناسایی مراکز هسته ای اسرائیل بازتاب پیدا کرد.
4- اعلام مخالفت صریح دولت آمریکا
با تعیین یک اولتیماتوم علیه فعالیتهای هسته ای رژیم اسلامی، همچنین بی اعتنایی به
فشارهای دولت بنیامین نتانیاهو و از این طریق، صراحت یافتن این حقیقت که دولت
اوباما در حرکت به سمت تقابل نظامی با رژیم اسلامی بمراتب محتاطانه تر از سابق عمل
میکند.
5- گرایش دولت باراک اوباما به
مقابله با نفوذ دسته جات اسلامی در درون جنبشهای بورژوا- دموکراتیک عربی، که این
بخودی خود، تمایل به دخالت نظامی این کشور و بطور کلی غرب در خاورمیانه و دامنه
آن را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
6- شکست سیاست عمدتاً اروپای متحد،
بمنظور کشاندن کشورهای چین و روسیه به تأیید دخالت نظامی در جنگ داخلی سوریه، که
بتدریج موجب تقویت مواضع حزب دموکرات آمریکا در برابر جمهوریخواهان در این زمینه
گردیده است.
7- خسارات مالی عظیم ناشی از بحران
مالی بین المللی و نیز توفان دریایی اخیر در سواحل شرقی آمریکا، که خود برای قدرت
اقتصادی بزرگی نظیر آمریکا نیز معضلاتی جدی محسوب میگردند. وقوع فاجعه طبیعی بالا
درست در لحظات انتخابات ریاست جمهوری، بر تمایل جامعه آمریکا در تمرکز بر معضلات
داخلی این کشور تأثیر خواهد گذارد.
8- پایان تدریجی حضور گسترده نظامی
غرب در افغانستان و عراق، با خسارات انسانی پیش بینی نشده آن برای آمریکا، که
غالباً ناشی از سیاستهای دولتهای جمهوریخواه بوده، طبقه متوسط آمریکا و غرب را
برای تحمل یک ماجراجویی نظامی دیگری از این نوع محتاط نموده است.
9- وقوع جنبشهای بورژوا-دموکراتیک
در کشورهای عربی، که در وجه غالب، بدون جنگ و دخالت نظامی به سرانجام رسیده، در
میان افکار عمومی کشورهای غربی، امکان تحولات سیاسی از همین نوع در ایران را نیز
قوت بخشیده است.
10- وجود احتمال واقعی بروز یک رکود
اقتصادی بین المللی؛ که هم اینک اقتصاد ژاپن را درنوردیده است. غلبه چنین وضعیتی،
الزام به هزینه منابع هنگفت دولتی برای مقابله با عواقب اجتماعی رکود اقتصادی توسط
دولت دموکراتها را اجتناب ناپذیر ساخته، زمینه های اختصاص منابع مالی برای یک جنگ
بشدت پرخسارت را تضعیف خواهد کرد.
عملکرد بخش مهمی از عوامل ذکر شده
در بالا تحت وضعیت جدید، امکانات بین المللی توسعه مبارزات مردم ایران برای
سرنگونی رژیم ترور اسلامی را، بدون نقش خطر فوری جنگ، تقویت خواهند کرد، اما بخودی
خود، امکان بروز جنگ را کاملاً نفی نکرده، و منجر به تغییرات سیاسی محسوسی در
ایران نخواهند شد.
ادامه ریاست جمهوری باراک اوباما،
حداقل بمدت 4 سال موجب کنترل و یا حتی تضعیف موقعیت جریانات ضددموکراتیک و
غیردموکراتیک در جنبش آزادیخواهی مردم ایران خواهد گشت. این به ویژه به محافل ضد کمونیست
افراطی و شبه فاشیستی نظیر لیبرالهای راست در داخل و سلطنت طلبان در خارج، همچنین
سازمان مجاهدین و گروههای قومی مربوط میگردد. یعنی نیروهایی که قادر به قدرتگیری
از طریق جنبشهای اعتراضی و حضور توده میلیونی مردم در عرصه مبارزه نیستند.
حلقه گمشده اصلی در مبارزه برای
سرنگونی رژیم فاشیستی اسلامی، همانا عدم وجود یک حزب انقلابی توده ای متکی بر
جنبشهای پیشرو در تاریخ معاصر ایران در داخل کشور است. چنین حزبی که نه فقط بمثابه
سازمانده مبارزات مردم، بلکه باید نظیر رشته ای ارتباطی و پیوند ملی سراسری عمل
کند، حتی در نطفه های اولیه آن نیز وجود ندارد. علیرغم خود-آگاهی بخشهای روشنفکر
غیر وابسته به اصلاح طلبان حکومتی به این معضل اساسی، تاکنون هیچ اقدام عملی برای
خروج از این بن بست بعمل نیامده است. خروج گسترده اکثریت مبارزان خیابانی اعتراضات
سال 1388 از کشور، امکانات بازسازی یک نیروی سازمانگر توده ای را بازهم به عقب
انداخت. بدلیل نسل کشی دهه 60 شمسی و تسلط اصلاح طلبان حکومتی و لیبرالهای ضد
مبارزه انقلابی در داخل و خارج بر افکار عمومی و تحرکات نسل جوان، جامعه ایران قادر
به عمل مستقل برای تعیین سرنوشت خویش نیست.
اوضاع بین المللی کشور در مقطع
فعلی، در صورت دخالتگری سازمانیافته فعالین بخشهای پیشرو جامعه، زمینه های مناسبی
را برای رشد جنبش دموکراتیک در ایران فراهم خواهد ساخت. این چشم انداز مساعد، با
سرنگونی آتی رژیم سرکوبگر سوریه و تضعیف توانایی رژیم اسلامی در استفاده از
درآمدهای نفتی بمنظور ادامه سلطه گری خود، میتواند امکانات پیدایش یک جبهه سیاسی
دموکراتیک بمنظور ایفای حداقل نقشی در داخل کشور را افزایش دهد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در صورت امکان، شما
میتوانید از تداوم این فعالیت با کیفیت بهتر و کمیت بیشتر، حمایت مالی کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر