سه‌شنبه، مرداد ۰۷، ۱۳۹۳

تغییر نام وبلاگ به "بازسازی" -1

اکبر تک دهقان
7 مرداد 1393- 29 ژوئیه 2014
 
همانگونه که پیش از این در یادداشتی اعلام گردید، نام وبلاگ "جمهوری شورایی"، به عنوان "بازسازی" تغییر می یابد. این تغییر نه دارای دلائل ایدوئولوژیک و فرصت طلبانه رایج در میان عناصر سابقاً چپ، بلکه دارای دلایل سیاسی مشخص، همچنین، شخصی است.   
 
عنوان "جمهوری شورایی"، تداعی کننده این تصور است، که گویا در کشور تحت سلطه نظام برده داری "ولایت مطلقه فقیه" و بدون وجود هیچگونه زمینه های اقتصادی، تولیدی، تکنولوژیک، مدیریت و رهبری، سطح نزدیک به صفر سازمانیافتگی سیاسی- اقتصادی طبقه کارگر، و فقدان فرهنگ سیاسی عمومی در این رابطه، تأسیس یک دولت شورایی از نوع کلاسیک اروپایی، یعنی در جوامع امپراطوری روسیه و مستعمرات آن در اوائل قرن بیستم، امکانپذیر است. نگارنده این سطور خود هرگز دچار چنین تصوری از محتوای بیش از یک قرن مبارزات سوسیالیستی در ایران نبوده و نیست، اما واکنش فوری یک بازدید کننده این وبلاگ در این زمینه، همان است که در بالا ذکر شد. تغییر نام وبلاگ باید در وحله اول، به ایجاد تشتت در ذهنیت بازدیدکننده خاتمه دهد.
 
یک هدف سیاسی انقلابی- دموکراتیک، بمعنای ملی و قابل حصول، باید:
 
1- بر ظرفیتها و توانایی های سیاسی- تشکیلاتی عناصر و نیروهای انقلابی- دموکراتیک بطور کلی،
2- بر قدرت عمل سیاسی- تشکیلاتی و تأثیرگذاری قابل محاسبه چپ انقلابی بطور مشخص،
3- بر توازن قوای سیاسی میان طبقات اجتماعی،
4- بر سطح سازمانیافتگی عمومی جامعه،
5- بر درجه رشدیافتگی اقتصاد تولیدی،
6- بر سطح توسعه یافتگی علمی- تکنولوژیک کشور،
7- بر نقش تجارب سیاسی تاریخ اخیر در محتوای خود-آگاهی ملی توده مردم،
8- بر نقش و سطح دوستی و رابطه های انسانی در جامعه، شور زندگی، اعتماد، همیاری و پتانسیل فداکاری،
9- و بر درک صحیح از موقعیت کشور در میان کشورهای همسایه، منطقه خاورمیانه و قدرتهای بزرگ جهانی، همچنین بر توازن قوای سیاسی بین المللی بطور عینی، متکی شود.
 
اگر یک شعار سیاسی استراتژیک، بویژه شکل حکومت و نوع ساختارهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی جامعه، بر واقعیت و کمیت و کیفیت عناصر برشمرده متکی نگردد، در اینصورت یک شعار ذهنی و غیرجدی محسوب شده، براساس تجارت غیرقابل انکار سالهای 1358 تا 1360، موجب ترساندن اکثریت مردم از شرکت در مبارزه عملی برای سرنگونی رژیم ترور اسلامی خواهد گشت. اعلام هدف تأسیس یک نظام شورایی از "نوع کمون" و دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در سال 1921، دارای چنین مختصاتی است. کسی که خود را به تاریخ چپ انقلابی ایران و چهره های ماندگار آن: حیدر عمواغلی، تقی ارانی، جعفر پیشه وری و بیژن جزنی، متعلق میداند، نمیتواند و نباید به دام چنین شعارهای ذهنی و غیرواقعی نسبت به مجموعه شرایط حاکم بر ایران و جهان کنونی بغلطد. نگارنده نمیخواهد، با عنوان "جمهوری شورایی" بعنوان نام وبلاگ، به ذهنی گرایی و شعارپردازیهای بدون زمینه های عملی، دامن بزند.
 
امروزه برخی از عناصرغیردموکراتیک، با دیدگاههای سیاسی خصمانه علیه توده مردم و با فرهنگ کار تشکیلاتی بشدت تبهکارانه، نظیر گروه توکل (تحت عنوانی غیرسیاسی، خنثی و بی معنا: "سازمان فداییان-اقلیت؟!!") و شعبات نزدیک به آن، که تعداد اعضاء آنها بعضاً به تعداد انگشتان  یک دست هم نمیرسند، از عنوان "جمهوری شورایی"، "حکومت شورایی" و یا "جمهوری فدراتیو شورایی"، استفاده میکنند. روشن است، چنین عناوینی برای افراد فوق، جز سوء استفاده افراطی، چپ نمایی بدوی و فریب مردم از یک طرف، و کمک به حفظ وضع موجود و ترساندن جامعه از توسل به عمل سرنگونی رژیم ترور اسلامی از طرف دیگر، هدف دیگری دنبال نمیکنند. برای چنین دسته جاتی، طرح شعار "حکومت شورایی"، تلاشی آگاهانه و حساب شده برای بالابردن "نرخ" سرنگونی رژیم ترور در ایران است. مردم فرسوده و پراکنده و بی چشم انداز، باید از عاقبت استقرار "حکومت شورایی" از نوع "دیکتاتوری پرولتاریا"ی این افراد، وحشت کرده، از متشکل شدن و اتخاذ تصمیم جدی برای تعیین تکلیف با رژیم اسلامی منصرف شوند. به این طریق، ادامه زندگی شبه سیاسی و گیاهی چنین افراد مدعی "حکومت شورایی" در خارج از کشور، که بقدر کافی هم بار خود را از هر نظر بسته اند، تضمین خواهد شد. نگارنده نمیخواهد با چنین افرادی و شعارهای مجازی توخالی آنها در محیط اینترت، مبنی بر باور و مبارزه برای تأسیس بلاواسطه یک "حکومت شورایی" در کشور کنونی ایران، یکسان شمرده شود.   
 
یک فعالیت سیاسی- ترویجی فردی در محیط اینترنت و در شرایط ملی و بین المللی کنونی را نمیتوان با فعالیت مبارزاتی متشکل نظیر "سازمان چریکهای فدایی خلق ایران" در دوران سلطه دیکتاتوری تروریستی رژیم پهلوی مقایسه کرد. فعالیت سازمان فدایی در دوران خود، تا به امروز نیز منحصر بفرد و غیرقابل مقایسه باقی مانده است. اما این به این معنی نیست، که فعالیت تبلیغی- ترویجی فردی در محیط اینترنت، دارای هیچ ارزشی نبوده، و رعایت معیارهای سیاسی و اخلاقی معینی در این رابطه ضروری نیست. باور به معیارهای اخلاقی و پرنسیپ حفظ سلامت محیط سیاست حکم میکند، که تحت نام و تاریخ سازمان چریکهای فدایی خلق ایران، از طرح دیدگاهها و یا آلترناتیوهای سیاسی ناروشن و یا غیرعملی پرهیز گردد.
 
دیدگاه این نگارنده پیرامون محتوای نظام "جمهوری شورایی"، همان است، که در "برنامه سیاسی"، بویژه در دو بخش "9 - مردم و قدرت سیاسی" و "11- مالکیت، اقتصاد، سیاست اقتصادی" بیان شده است.
"برنامه سیاسی"، همچنین کوششی برای ارائه یک تعریف مشخص از مختصات یک نظام سیاسی دموکراتیک-شورایی، دقیقتر: یک نظام رادیکال-دموکراتیک در شرایط کنونی و آتی ایران است- نظامی که کارکرد کنونی جمهوری پارلمانی دموکراتیک در جهان با نقش شوراها و سازمانهای اجتماعی مردم بعنوان بخشی از ساختار سیاسی قدرت، یک مجموعه بهم پیوسته ارگانیک، کارآ، کم هزینه تر، قابل کنترل، و دموکراتیک همچنین بمعنای اقتصادی را میسازند.
 
عنوان جدید وبلاگ، "بازسازی"، باید برای مشخص ساختن تلاشی فردی، سیاسی و اجتماعی، بکار برود. هم فرد مبارز در این روند یعنی "بازسازی" قرار دارد و هم چپ انقلابی از تاریخ سازمان چریکهای فدایی خلق ایران و هم بخش پیشرو جامعه در مسیر آگاهی به وضعیت خود و مبارزه برای متشکل شدن. عنوان "بازسازی"، همچنین به تاریخ جدید و آتی ایران، که روندی اجتناب ناپذیر در مفهوم بازسازی دموکراتیک همه عرصه های جامعه است، اشاره میکند.
 
--------------------


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر