جمعه، تیر ۰۶، ۱۴۰۴

کانون نویسندگان ایران: یادِ سعید سلطان‌پور!

 

«سلام، شکستگان سال‌های سیاه، تشنگان آزادی، خواهران و برادرانم، سلام

این بانگ مسیحایی سعید سلطان‌پور در آغاز شعرخوانی پرشور او در پنجمین شب از شب‌های شعر و داستان کانون نویسندگان ایران در سال ۱۳۵۶ بود که دل از جمعیت جوان ربود و غوغایی از فریادهای شوق‌آمیز به پا کرد.

بگو چگونه بسوزم

چگونه آتش قلبم را

به یاد آن‌همه خون‌شعله‌ی خیابانی

به یاد این‌همه گل‌های سرخ زندانی

به چار جانب این دشت خون برافروزم؟

نام سعید سلطان‌پور با انتشار دفتر ‌شعر «صدای میرا» (۱۳۴۷) در پهنه‌ی ادبیات معاصر طنین‌افکن شد، کتابی که پس از چندی توقیف و ممنوع‌الانتشار شد. شعرهای او بیان دغدغه‌های نویسنده‌ای آزادی‌خواه و عدالت‌‌جو بود که چاره‌ی فقر و حرمان و تبعیض را خیزش انقلابی مردم محروم در برابر استبداد و خفقان فراگیر رژیم محمدرضاشاهی می‌دانست.

انسان دردمند

می‌روید از چکاد

مغرور و سربلند

آغوش می‌گشاید در قلب آسمان

تا مثل یک درخت

پُر گردد از شکوفه‌‌ی سرخ ستارگان.

شعر سلطان‌پور آمیزه‌ای از خون و باروت و زرنیخ و خروشِ توفنده‌ترین طوفان‌ها بود که، بیش از تمهیدات ادبی و شگردهای زبانی، به بیان اندیشه‌ی سیاسی و اجتماعی به قصد دمیدن شور انقلابی در مردم اهمیت می‌داد. او به گفته‌ی خودش مبانی زیباشناسیِ دیگری را جست‌وجو می‌کرد چراکه معتقد بود هنر راستین باید تجلی آرمان‌های مردم باشد. شعر سلطان‌پور را می‌توان شعر اعتراض، شعر انقلاب، شعر مبارز، شعر شورش رنجبران برضد شرارت استبداد و هجوم به سدِّ سدید سانسور دانست.

پیش از سعید سلطان‌پور سویه‌های اجتماعی و اندیشه‌های سیاسی در شعر معاصر پدیدار شده بودند اما بیان خشم انقلابی با لحن شورانگیز و بی‌پروای شعر او سبب شد بسیاری او را یگانه نماینده و بانی شعر «چریکی ایران» بدانند. شاید اهمیت شعر سلطان‌پور در شعر معاصر ایران به این دلیل باشد که در زمانه‌ی خود میان دو جبهه‌ و جریان شعریِ متضاد خطی فاروق ترسیم می‌کند

اکنون از قله‌های خون می‌خوانم.

سعید سلطان‌پور در ۱۵ خرداد ۱۳۱۹ در سبزوار دیده به جهان گشود و از نوجوانی سرودن شعر را آغاز کرد. در میانه‌ی دهه‌ی چهل دانشجوی دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود و هم‌زمان با سرایش شعر فعالیت‌های هنری خود را با نوشتن نمایش‌نامه و بازیگری و کارگردانی تئاتر پی می‌گرفت. سلطان‌پور از پایه‌گذاران «انجمن تئاتر ایران» در سال ۱۳۴۷ بود و همان سال نمایش‌نامه‌های «چهره‌های سیمون‌ ماشار» اثر برشت و «خرده‌ بورژواها» اثر گورکی را به روی صحنه برد. در سال ۱۳۴۸ نمایش‌نامه‌ی «دشمن مردم» اثر هنریک ایبسن را با تغییراتی هوشمندانه‌ که بازتاب دغدغه‌های اجتماعی او بود کارگردانی کرد که خشم ساواک را برانگیخت و پس از ۱۱ شب اجرای آن را متوقف کرد. به گفته‌ی خودش نمایش‌نامه‌های او با وجود داشتن مجوز اجرا «غضب پاسداران سکوت و سانسور را همواره برانگیخته‌اند». انتشار خبر توقف اجرای نمایش‌نامه‌‌ی «دشمن مردم» سلطان‌پور را به یکی از پرآوازه‌ترین هنرمندان تئاتر ایران بدل کرد و بر محبوبیت «صدای میرا» میان مردم افزود.

سلطان‌پور در سال ۱۳۴۹ باورهای خود را درباره‌ی هنر متعهد به انسان، تأثیر ضرورت‌های اجتماعی بر هنر، هنر مبتذل بازاری و دولتی، رمانتیسم تخدیری، و وظایف هنرمند در برابر دردمندان و فرودستان در جزوه‌ای به نام «نوعی از هنر، نوعی از اندیشه» در تیراژی معدود مخفیانه به چاپ ‌رساند. او در جایی از آن می‌گوید: «دیکتاتوری و سانسور در قلمرو هنر و اندیشه چنان وسعت یافته که بررسیِ همواره‌ی آن وظیفه‌ی هر هنرمند و ادیبی است که وجدان سیاسی خود را در جهتِ نجاتِ حقیقت بیدار می‌داند. «من می‌گویم نباید سکوت کنیم». در همان سال همکاری در اجرای نمایش «آموزگاران» اثر محسن یلفانی به دستگیری او و بخشی از دست‌اندرکاران نمایش انجامید.

در فقدان آزادیِ اندیشه و بیان و استیلای مخوف سانسور بر ابعاد گوناگون زندگی اجتماعی ایرانیان در دهه‌ی پنجاه، بسیاری از آثار سلطان‌پور اجازه‌ی اجرا یا انتشار نیافتند که از آن جمله می‌توان به نمایش‌نامه‌ی «حسنک» اشاره کرد. بازچاپ کتاب «نوعی از هنر، نوعی از اندیشه» در سال ۱۳۵۱ سبب شد یک‌ماه را در زندان بگذراند و سرانجام نیز به جرم سرودن «آوازهای بند» (۱۳۵۳) به ۳ سال زندان محکوم شد.

سعید سلطان‌پور پس از انقلاب به فعالیت‌های ادبی و هنری‌اش ادامه داد. در سال ۱۳۵۷ دفتر شعر «کشتارگاه» را به چاپ رساند، و در سال ۱۳۵۸ تئاتر «عباس‌آقا، کارگر ایران‌ ناسیونال» را به‌شکلی خلاقانه و به دور از چارچوب‌های مألوف در دانشکده‌ها و خیابان‌ها و پارک‌ها به اجرا گذاشت که درنهایت با هجوم وحشیانه‌ی چماق‌دارانِ نوخاسته‌ی سانسور و سرکوب به بازیگران و تماشاگران نمایش به تعطیلی انجامید.

سلطان‌پور روشنفکری عمل‌گرا و هنرمندی انقلابی بود که در مسیر آرمان خود، رهایی تمامی مردم از تبعیض و بی‌عدالتی، هرگز سر تسلیم و سازش نداشت. در میان فعالیت‌های فرهنگی او، گذشته از حضور در کانون نویسندگان ایران، باید از سرودن ترانه‌هایی ‌چون «پرنیان شفق»، «سر اومد زمستون»، «خون ارغوان‌ها»، «گل مینای جوان» و «آیینه‌ی رود» یاد کرد که همواره زبانزد آزادی‌خواهان بوده‌اند و هم‌چنان ماندگار. او در سال‌ ۱۳۵۹ هم‌چنین در سال ۱۳۶۰ (که در بند بود) به عضویت در هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران انتخاب شد تا نماد رهروان آزادیِ اندیشه و بیان بی‌هیچ حصر و استثنا باشد.

در ۲۷ فروردین ۱۳۶۰، روزی که بنا بود سعید در میانه‌ی میدان جشن عروسی‌اش در کنار یار و میهمانان شادمانه شب را به پایان برساند، به دست مزدورانِ ارتجاع و استبداد ربوده شد. دو ماه شکنجه‌های توان‌فرسا و جان‌سوز را تاب آورد و به شکست و اعتراف اجباری تن نداد، تا در ۳۱ خردادماه با تنی کبود و پای ورم‌کرده در برابر چوخه‌ی آتش سر برافراخت و جسم خونین‌اش به خاوران پیوست.

تیرباران سعید سلطان‌پور به دست حکومت ارتجاعی جمهوری اسلامی جراحتی ابدی و ستمی فراموش‌نشدنی در تاریخ مبارزات آزادی‌خواهانه‌ی مردم ایران استیاد و یادگاران این مبارز نستوه جاودانه!

کانون نویسندگان ایران، ۶ تیر ۱۴۰۴- [۲۷ ژوئن ۲۰۲۵]

https://www.instagram.com/p/DLZUkwdKx5D/?igsh=MW03bmxzZHF1a3JxeQ%3D%3D  

--------------- 

توضیحات

- مطلبی پیرامون سعید سلطان پور در وبلاگ بازسازی:

https://j-shoraie.blogspot.com/2013/06/blog- post_22.html  

- فونت درشت و بازتنظیم دو شعر سعید سلطان پور از داخل متن پیام و قراردادن آن بصورت شعر جدا  از متن پیام از وبلاگ بازسازی است.

- نگارنده در اینجا در روز تیرباران سعید سلطان پور در بند دو عمومی زندان اوین زندانی بودم. برای بزرگداشت سعید سلطان پور و جواد فاضل زندانیان در حیات بند ضمن حرکت همیشگی به دور حیات، بمدت یک دقیقه ایستادند و سکوت کردند. بسیاری از این زندانیان به احتمال زیاد در سالهای سیاه دهه ۶۰ به جوخه اعدام سپرده شدند.

- سعید سلطانپور قربانی ددمنشی رژیم اسلامی و بویژه اصلاح طلبانی نظیر محسن سازگارا و بهزاد نبوی شد که بعنوان عناصر کابینه رژیم، مبتکر طرح دادستانی انقلاب برای صدور حکم اعدام علیه مسئولین سازمانهای سیاسی بودند.

- در روز جشن عروسی سعید سلطان پور تعدادی از اعضاء و چه بسا اعضاء کمیته مرکزی سازمان چریکهای فدایی خلق ایران- اقلیت هم حضور داشتند!! آنها نه فقط هیچ تلاشی برای ایجاد امکان فرار سعید سلطانپور به عمل نیاوردند بلکه حتی سعید را تشویق به همراه رفتن با پاسداران کردند! یکی از این افراد بنا به اعلام خود، یدی شیشوانی بود که در همان حال باجناق سعید سلطان پور بود. او خود طی مطلبی برای مجله «آرش» در پاریس اعلام میکند:

که بعد از صحبت با پاسداران که بعنوان همسایه انجام دادم از محل بیرون آمدم و در سر راه چند نفر از اعضاء سازمان را دیدم و گفتم: برگردید و آنها برگشتند!!

یدی شیشوانی خیلی ساده رفیق سازمان را تنها میگذارد و به دیگران هم میگوید که نروند!!

ــــــــــــــــــــــــ

جمعه، خرداد ۳۰، ۱۴۰۴

زخم عمیق و کاری بر روان ایرانی!

 

مردم ایران، سالمند و جوان و کودک، بیکباره با انفجار مهیب بمب ها و موشکهای اسرائیلی در خانه و خیابان و همسایه کنار خود غافلگیر شدند. مردمی که هزاران سال با کار و تلاش و خلاقیت، و مغرور، از خود تصوری مثبت و آفریننده داشتند حال باید در قرن بیست و یکم از پایتخت ۱۰ میلیون نفری کشور خود با سرشکستگی و شرمندگی فرار کنند، چون حتی یک سیستم ساده دفاع ضد هوایی وجود ندارد تا از زندگی آن‌ها حفاظت کند. باید اعتراف کنم آنچه که به تصور من از غرور ملی شهروند ایرانی شکل میداد یکشبه درهم شکست و خرد شد، و فقط اندوهی عمیق از همه دوران زندگی با این احساس در من بجا ماند: تلخ و غم انگیز و غیرقابل تحمل و تحقیرآمیز!

کشور مردم ایران با ۱۶۴۸۰۰۰ کیلومتر مربع بعنوان ۱۸ امین کشور بزرگ دنیا، با ۹۲ میلیون نفر بعنوان ۱۷ امین بلحاظ جمعیت، توسط باندی مهاجم و مشتی راهزن و آدمکش راسیست صهیونیست از خراب شده‌ای با ۲۲ هزار کیلومتر مربع بعنوان ۱۵۳ امین قطعه غارت شده دنیا با۹ میلیون نفر جمعیت و۹۷ امین بلحاظ جمعیت، تمام ۲۴ ساعت شخم زده میشود و از دست مردم کاری ساخته نیست. تهران، شهری که اینهمه خاطرات از دوران نوجوانی و جوانی خود در آن دارم؛ با خیابانهای طولانی و کوچه‌های بن بست و خانه های قدیمی آن، با دربند و توچال و دماوند آن، با صدای خاطره انگیز مرضیه، رمانهای جک لندن و غلامحسین ساعدی و قصه های صمد بهرنگی آن!

اعلام نفرت از تبهکاران و خیانتکاران و بی‌شخصیت های پلیدی نظیر عبدالله مهتدی، مصطفی هجری، مصطفی مدنی، محمدرضا شالگونی، علی دماوندی یوسف راه کارگر»)، ابراهیم علیزاده، فرخ نگهدار، علی کشتگر، مسعود فتحی و عباس توکل که به کار و اعتماد شهروندان ساده لگد زدند تنها کاری است که فعلا از من ساخته است. خردشده و اشکبار و درهم پیچیده، و شاهد صحنه‌هایی که «زخم عمیق و کاری» بر روان شهروندان ساده این کشور شیار میکنند؛ و در کنار آن تحمل نعره های مشمئزکننده هر روزه شیفته گان درنده خویی مهاجمان بد طینت!


https://youtu.be/NpaWUbBuOyQ


اکبر تک دهقان

۲۰ ژوئن ۲۰۲۵- ۳۰ خرداد ۱۴۰۴

ـــــــــــــــــــــــــ


سه‌شنبه، خرداد ۲۷، ۱۴۰۴

فرار از جهنم تهران!

 

تهران زیر شلیک های ممتد بمب ها و موشک ها و پهپادهای ارتش رژیم جانی اسرائیل که جز شریک ترور و آدمکشی حکومت اسلامی نیست به لرزه درآمده است. کشتارهای گروهی مردم ایران که بیکباره با شرایطی نظیر غزه مواجه شدند ابعاد بیسابقه ای پیدا کرده و فکر کردن به آن و دیدن تصاویر کشته شده گان را به عذابی کشنده تبدیل کرده است. جنایتکاران بیرحم حاکم در اسرائیل و آمریکا، دو کشوری که مسئول مستقیم وحشیگری کنونی هستند، مردم را به فرار فوری از جهنم تهران فرا میخوانند. چطور ۱۰ میلیون انسان شبانه از این شهر بزرگ فرار کنند و به کجا پناه ببرند؟ سازمان ملل متحد باید فوراً این تراژدی تحمیل شده به مردم ایران بویژه هم اینک در تهران را محکوم کند و بدنبال راه چاره‌ای برای حمایت از جان غیرنظامیان باشد.

باند جنایی پهلوی که در محیط رفاه و امتیازات در آمریکا و اروپا به زندگی پر ریخت و پاش و انگلی خود مشغولند در جنایات هولناک کنونی بدون تردید سهیم اند. آنها طی سالهای اخیر و همین امروز هم رژیم فاشیستی اسرائیل را به کشتارهای گروهی مردم در غزه و تهران تشویق میکنند.

این امری انسانی و بسیار ضروری است که هرکس که دارای حداقلی از امکانات است فرد و یا افرادی را در محیط امن خارج از تهران پناه میداد. زندگی مردم ایران از سال ‍‍۱۳۵۸ تا به امروز یک تراژدی توصیف ناپذیر است و با قدرت گیری باند آدمکش بنیامین نتانیاهو در فلسطین اشغالی و جریان راست افراطی، راسیست و نئوفاشیست دونالد ترامپ در آمریکا، به وضعیتی غیرقابل تحمل‌تر از گذشته مبدل شده است.


اکبر تک دهقان

۲۷ خرداد ۱۴۰۴- ۱۷ ژوئن ۲۰۲۵

ـــــــــــــــــــــــــ

احتمال پیدایش قدرت دوگانه در کشور

 

توانایی رژیم اسلامی برای حکومت کردن مداوما تحلیل میرود. این واقعیتی است که هر ساعت در مقابل چشمان مردم اتفاق می افتد. اگر حملات نظامی ارتش اسرائیل علیه مراکز سازمانهای دستگاه رهبری، قضایی، انتظامی و زندانها متمرکز شود کار حکومت بسیار سخت میشود و امکان پیدایش ارگان های قدرت خارج از رژیم حاکم افزایش می یابد

اصرار شدید و توأم با التماس عباس عراقچی به ادامه مذاکرات و درخواست کمک از آمریکا برای توقف عملیات های نظامی اسرائیل، چیزی جز بیان وحشت رژیم اسلامی از تهی شدن قدرت دستگاه سرکوب برای حکومت کردن نیست. روز گذشته اولین شورش در زندان کرمانشاه نشان داد که جامعه به تغییر اوضاع و ضعف حکومت پی می برد و امکان گسترش نافرمانی یک واقعیت است.


نمونه عراق و لیبی و سوریه

وضعیت سیاسی ایران روز به روز به شرایط عراق و لیبی و سوریه در اواخر حیات رژیم های سابق آنها شبیه تر میشود. مشخصه چنین شرایطی، بی اعتبار شدن سیاسی رژیم و ناتوانی آن از حکومت کردن و فروپاشی است. هرچه مراکز ارگان های اصلی قدرت یعنی سپاه پاسداران/نیروی انتظامی/دستگاه قضایی بیرحم، موسسات متعلق به رهبری و خود نهاد رهبری مورد حمله قرار بگیرند وضعیت برای رژیم اسلامی غیرقابل تحمل میشود.


افزایش توقعات اسرائیل و آمریکا

محتوای تبلیغات دولت اسرائیل نیز تغییر کرده و حال صریحا از تغییر رژیم اسلامی سخن میرود. همچنین اسرائیل قصد توقف عملیات های نظامی خود را ندارد و بی‌وقفه و در روز روشن مراکزی در تهران و شهرهای دوردست را بمباران میکند.


احتمالا اسرائیل و آمریکا دیگر توقف کامل غنی سازی اورانیوم را هم نخواهند پذیرفت. بلکه برچیدن هر نوع برنامه موشکی، انحلال سپاه پاسداران، انحلال همه ارگانهای متعلق به رهبری، حذف خود رهبری و آخوندها از قدرت و آزادی زندانیان را از رژیم اسلامی طلب خواهند کرد. بحث جدید دولت اسرائیل مبنی برای تغییر رژیم اسلامی، چشم انداز طرح همین موضوعات را شامل میشوند.


تخریب اعتبار سیاسی پایتخت

ضربات هوایی و موشکی اسرائیل در تهران بی دفاع ادامه دارد. تهران با جمعیت ۹ میلیون نفری بیش از ۲۱٪ از تولید ناخالص داخلی کشور و بیش از نیمی از بخش صنعت ایران را به خود اختصاص داده و شهر تهران همچنین پرجمعیت ترین شهر غرب آسیا است. ارتش اسرائیل مداوما در این شهر پادگان های سپاه پاسداران را مورد حمله قرار میدهد و روز به روز ناتوانی رژیم در اعمال قدرت در پایتخت کشور عریان تر میشود. حمله به ساختمان اصلی صدا و سیما و ارگانهای نظیر آن، حکومتگری را مشکل خواهد کرد. تحت شرایط تضعیف اتوریته سیاسی پایتخت، احتمال پیدایش قدرت دوگانه در کشور بعید نیست.


در چنین وضعیتی، فرسایشی شدن جنگ به نفع اسرائیل است و دولت نتانیاهو بدنبال آن است تا از اینطریق اوضاعی نظیر عراق و لیبی و سوریه بوجود آید. یعنی حکومت کردن برای رژیم سخت تر شود تا اینکه ارگانهای قدرت محلی و شهری خارج از حکومت شکل بگیرند.


تضعیف استراتژیک

رژیم اسلامی دریک چشم به هم زدن نسل اول سپاه پاسداران و توانایی برنامه ریزی، سازماندهی، تصمیم گیری و هماهنگی در سطح کلان را از دست داد. این خسارت بسیار سنگین بطور مشهود دستگاه سرکوب تحت نظر رهبری را بطور ساختاری تضعیف کرده است. در این رابطه، اعلام آمادگی گروه فاطمیون، ربطی به جنگ با اسرائیل ندارد، چون جبهه زمینی جنگ وجود ندارداین یک فعالیت تبلیغی و نمایشی برای نجات رژیم از شورشها و نافرمانی های احتمالی است، از آنجا که دستگاه سرکوب تاکنونی بتدریج دیگر در برابر مردم عصیان زده کارآیی نخواهد داشت.


اکبر تک دهقان

۲۵ خرداد ۲۰۲۵- ۱۵ ژوئن ۱۴۰۴

ــــــــــــــــــــــــــــ

دوشنبه، خرداد ۲۶، ۱۴۰۴

بیانیه‌ی کانون نویسندگان ایران درباره‌ی حمله تجاوزکارانه‌ی اسرائیل به ایران

 

اکنون شمار کشته‌ها به صدها تن رسیده و از جای‌جای تهران و شهرهای دیگر ایران دود جنگ برخاسته است

اسرائیل که ماه‌هاست مردم غزه را به خاک و خون می‌کشد و بازماندگان را در قحطی و گرسنگی به کام مرگ می‌کشاند، اکنون دامنه‌ی جنگ‌افروزی و تجاوزکاری‌اش را با طرح «خاورمیانه‌ی جدید» به خاک مردم ایران کشانده استمردمی که سال‌ها در برابر سرکوب و جنایات جمهوری اسلامی ایستاده‌اند، زیباترین فرزندانشان را در کشتارهای خیابانی و اعدام‌ها و زندان‌ها و بازداشتگاه‌ها از دست داده‌اند و همزمان فقر و فساد و تبعیض سازمان‌یافته را تاب آورده‌اند، اکنون رد چکمه‌های دشمن خارجی را نیز بر گلوی خود احساس می‌کنند.

جنگ رژیمی فاشیستی که بنایش بر اشغال و نسل‌کشی است با حکومتی که پایه‌های خود را بر ریختن خون مخالفان و آزادیخواهان بنا نهاده است، تنها جان و زندگی مردم را تباه نمی‌کند بلکه سال‌ها مبارزه برای تحقق آزادی و برابری را نیز متوقف می‌سازد و چه بسا به عقب می‌رانداکنون بیم آن می‌رود که دستاوردهای جنبش آزادی‌خواهی ۱۴۰۱ که خود از پس خیزش‌های متعدد پیشین برآمده بود، در هنگامه‌ی این تجاوز محو شود و در زمین سوخته‌ی پس از آن ناسیونالیسم افراطی، راسا افراطی و فاشیسم نو برویدخاصه این که برای هر دو طرف، اسرائیل و جمهوری اسلامی، جنگ «نعمت» است و از آن ارتزاق می‌کننداسرائیل که به تأسی از رهبرانش می‌تواند هر جنبنده‌ای را هدف مشروع خود بداند، اکنون به مدد رسانه‌های جریان اصلی، موج عمومی شکل گرفته علیه نسل‌کشی در غزه را واپس می‌راند و جمهوری اسلامی نیز با تکیه بر ایده‌ی بنیانگذار خود، «بریزید خون‌ها را زندگی ما دوام می‌یابد»، دست‌به‌کار بسترسازی برای بازداشت و کشتار مخالفان خود شده است و گماشتگان‌اش در فضای مجازی وعده‌ی خلق «۶۷»ای دیگر را می‌دهند

این همه زیر چشم جهانی رخ می‌دهد که در آن دو قطب رسانه‌ای از دو سو صداهای مستقل را می‌بلعندقطبی که از تجاوز آشکار نظامی حکومتی شهره به کودک‌کشی تصویری منجی‌گونه می‌سازد و قطبی دیگر که چهره‌ی سرکوبگر جمهوری اسلامی را زیر برچسب دفاع از وطن پنهان می‌کندشادی مردم از دیدن مرگ قاتلان‌شان، هرگز به معنای آغوش گشودن به روی تجاوز به خاک و زندگی‌شان نیستاما مردم چگونه در شرایط فیلترینگ حکومتی، ناامنی و اضطراب جنگ و بمباران رسانه‌ای، صدا و موضع راستین خود را بیابند؟ چگونه همبستگی و نیروی عظیم خود را برای حمایت از یکدیگر به جریان بیندازند؟ چگونه برای توقف این ماشین کشتار چاره‌ای بیندیشد؟

نه نیروی متجاوز خارجی و نه نیروی سرکوبگر داخلی، هیچ یک حق ندارند عاملیت و اراده‌ی مردم را در تعیین سرنوشت خویش غصب کنندحق هر ملتی است که مقابل تجاوز به خاک خود بایستد، همانگونه که حق هر ملتی است که در برابر حاکمیت آزادی‌کش سر تسلیم فرود نیاورد

سکوت جهان در برابر این تجاوز، به بهانه‌ی ماجراجویی و ستم‌پیشگی حاکمیت ایران، تنها ابعاد فاجعه را عظیم‌تر خواهد کردکانون نویسندگان ایران تجاوز آشکار اسرائیل به خاک ایران را محکوم می‌کند و از نویسندگان آزادیخواه، روشنفکران و نهادهای همسو در ایران و جهان می‌خواهد که در نقش راستین و آگاهی‌بخش خود ظاهر شوند و دوقطبی حاکم بر رسانه‌ها را به نفع شنیده شدن صدای مستقل مردم و تقویت جنبش‌های آزادیخواهانه‌ی آنان بشکنند.


کانون نویسندگان ایران 

۲۶ خرداد ۱۴۰۴[۱۶ ژوئن ۲۰۲۵]

ـــــــــــــــــــــــــ


جمعه، خرداد ۲۳، ۱۴۰۴

محکومیت حملات جنایتکارانه ارتش اسرائیل به کشور ایران!

براساس گزارشهای رسانه‌های بزرگ جهانی و رسانه‌های تحت سانسور از داخل کشور، نیروی هوایی ارتش اسرائیل طی ساعات آغازین بامداد امروز جمعه ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵- ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ اقدام به یک تهاجم گسترده هوایی علیه اهدافی در ۱۲ استان ایران نموده است. این وحشیگری جنایتکارانه باند آدمکش بنیامین نتانیاهو، بدلیل مغایرت آشکار آن با بدیهیات روابط بین‌المللی شایسته محکومیت فوری است.

شروع یک جنگ علنی میان دو قدرت نظامی بزرگ غرب آسیا/خاورمیانه هرچه که باشد نتایج آن بدبختی و فلاکت بیشتر مردم ایران، همچنین تضعیف هرچه بیشتر صلح دوستان اسرائيل را بدنبال خواهد داشت. جنگ میان دو قدرت فوق بسادگی پایان نخواهد گرفت و رژیم اسلامی نیز هنوز از سوی نیروی متشکل یک جنبش انقلابی- دموکراتیک تهدید نمیشود.


اکبر تک دهقان

۲۳ خرداد  ۲۰۲۵- ۱۳ ژوئن ۱۴۰۴

ــــــــــــــــــــ

چهارشنبه، خرداد ۱۴، ۱۴۰۴

تاکید کامیونداران و رانندگان بر ادامه اعتصاب!


در آستانه‌ی چهلم شهیدان بندرعباس، ما کامیونداران و رانندگان سراسر ایران، در کنار تمام مردم شریف، با افتخار اعلام می‌کنیم که “ایستادیم، شنیده شدیم، متحد می‌مانیم”.


مردم شریف ایران، همکاران عزیز، وجدان‌های بیدار!

پس از ۱۱ روز اعتصاب سراسری، ایستادگی، همدلی و فریاد عدالت‌خواهی در بیش از ۱۶۳ شهر کشور، اعتصاب کامیونداران و رانندگان سراسر ایران به نقطه‌ای رسید که  می توان گفت؛ صدای ما، نه فقط در دفترهای بسته مسئولان، بلکه در قلب جامعه و در رسانه‌های داخلی و جهانی طنین‌انداز شده است.

ما با اتحاد خود، نشان دادیم که کامیون‌داران، فقط چرخ اقتصاد را نمی‌چرخانند؛ بلکه از ستون‌داران کرامت، شرافت، و غیرت این سرزمین‌اند.

دستاوردهای ما قابل انکار نیست:

•  هدایت پیروزمند اعتصاب واعتراض حول یک اتحادیه متشکل و قوی از کامیونداران.

• پیوستن گروه‌هایی همچون نیسان‌داران، مینی‌بوس‌داران، اتوبوس‌داران و اقشار مختلف میهن.

• حمایت‌های تاریخی از سوی فرهنگیان، بازنشستگان، پرستاران، کارگران نفت، فعالان حقوق کودک، زنان و مردم آزاده  ایران.

•  عقب‌راندن مسئولین حمل و نقل جاده‌ای و اعتراف به حقوق قانونی و قدرت کامیونداران و لغو تنها بخشی از اجرای قوانین ظالمانه علیه آنها.

این دستاوردها هرچند که خواسته اصلی ما را برآورده نکرده است ولی حاصل  فداکاری و از خودگذشتگی رانندگانی بود که در صحنه باقی مانده و ایستادند و سرخم نکردند و با تحمل فشار و دستگیری های  گسترده این پیروزی را رقم زدند.

ما، کامیونداران ایران، اعلام می‌کنیم:

با قدرت و آگاهی، همه وعده‌ها و عملکرد مسئولین را رصد می‌کنیم.

ما بدنبال تحقق خواسته‌هایمان و در راس همه آنها آزاد شدن رانندگان دستگیر شده هستیم.

ما امروز رانندگانی متحد و قوی و صدای واحدِ یک خانواده بزرگ حمل و نقل جاده‌ای هستیم.

ما از همه اقشار مختلف و هموطنان عزیز در ایران و خارج کشور و ارگان‌های بین‌المللی که از این اعتصاب حمایت کردند؛ بسیار سپاسگزاریم و امیدواریم که شایسته این همه محبت و همدلی آنها باشیم.

با امید و ایمان؛ ادامه خواهیم داد تا عدالت برقرار شود!

پیروزی از آن رانندگان متحد است.

اتحادیه تشکل‌های کامیونداران و رانندگان سراسر ایران
۱۲خرداد ۱۴۰۴[۲ ژوئن ۲۰۲۵]
---------- 
تاکیدات از طریق فونت درشت از وبلاگ بازسازی است.
ــــــــــــــــ