جمعه، آبان ۰۹، ۱۴۰۴

بیانیه‌ی کانون نویسندگان ایران در پیوند با مردم ستمدیده‌ی غزه


راستی را که به دورانی سخت ظلمانی عمر می‌گذاریم

آنکه می‌خندد، خبر هولناک را هنوز نشنیده‌است…

با اینکه چندروزی بیشتر از آتش‌بس شکننده‌ی غزه نمی‌گذرد اما هنوز در اذهان آگاه و وجدان‌های بیدار بشری تردید‌هایی جدی نسبت به دوام و قوام آن و نیز سرنوشت مردمان بی‌پناه و رنجور غزه وجود دارد و تلاش‌های بی‌وقفه‌ی دولت‌های غربی و رسانه‌های پُرشمار وابسته به ایشان در انکار هدفمند و آگاهانه‌ی جنایات شنیع رژیم اسراییل در طی این نسل‌کشی آشکار قرن بیست و یکمی، از چشم بیداران دنیا پوشیده و پنهان نمانده است.

محاصره‌ی همه‌جانبه و ۱۷ساله‌ی نوار غزه، تحمیل ۵ جنگ تمام‌عیار به مردم آن سامان و کشتار ۱۱هزار نفر از باشندگان این باریکه پیش از آغاز جنگ، عملاً آنجا را به مخوف‌ترین و بزرگ‌ترین زندان که نه! بل قتلگاه عالم بدل کرده بود.

این جنگ سبعانه و تحمیلی از چند منظر قابل تامل و توجه است؛ محاصره‌ی همه‌جانبه‌ی غزه از زمین و دریا و آسمان به قصد کوچاندن مردمان آن سامان به جایی جز غزه، دریغ داشتن غذا ، دارو، سرپناه و نیازهای اولیه‌ی انسانی از ایشان در جهت ِ تضعیف ِ توش و توان و درنهایت کاستن از شمار جمعیت ایشان، نسل‌کشی سازمان‌یافته و هدفمند به‌مثابه‌ی “راه حل نهایی” (این درسی‌ست که در مکتب “هیتلر”، “هایدریش”، “هیملر” وامثالهم آموخته‌اند)؛ تنها نمونه‌هایی برجسته و چشم‌اندازی از نمای باز به آفاق خونبار ِ این ماجراست.

در مقام قیاس خوب است بدانیم مساحت باریکه‌ی غزه تقریباً یک‌پانزدهم مساحت کوچکترین استان ایران است و به گواهی آمار، تعداد و حجم بمب‌های ریخته شده بر سر و سامان مردمان غزه بیشتر از کل بمب‌های استفاده شده در جنگ جهانی دوم بوده‌است.

علیرغم کشتار مستقیم قریب به ۷۰هزار انسان بی‌دفاع و نیز قتل عام غیر مستقیم ۳۳۵هزار نفر که اکثریت قریب به اتفاقشان را غیرنظامیان، زنان و کودکان تشکیل می‌دادند و تخریب ۹۰درصد از خانه‌ها و زیرساخت‌ها و آوارگی ۳میلیون نفر از ساکنان این باریکه‌، نه تنها رژیم اسراییل به خواسته‌ها و وعده‌ها و اهداف تعیین‌شده‌اش نرسید که مردمان سربلند غزه با مقاومت بی‌بدیلشان، باطل‌السحر خودبرتربینی و عظمت‌طلبی شدند و ایستادگی و بی‌مرزی انسان را به‌بانگ بلند طنین‌انداز و جلوه‌گر کردند.

این فاجعه‌ی عظیم و عصب‌سوز که انسان ِ معاصر را شرمسار بود و وجود خویش کرده‌است علاوه براینکه یادآورمان شد که نوع بشر تا چه میزان مستعد ِ توحش و درنده‌خویی‌ست، از دیگر سو چهره‌ی بی‌پرده و هار سرمایه‌داری جهانی و نظام سلطه‌ی سود و ستم و ایضاً قامت بستن تمام دولت‌های نئولیبرال جهان را پشت سر اسراییل، به رُخمان کشید.

با اینهمه اما بارقه‌های امید نیز کم نبوده و نیست؛ برخاستن قاطبه‌ی مردمان جهان در میدان‌ها و خیابان‌ها به پشتداری و یاری مردم فلسطین، حرکت ناوگان جهانی صمود به سوی آب‌های اشغالی غزه و واکنش مفتضحانه‌ی رژیم اسراییل در برابر آن، همدلی و همصدایی ِ جمعی از رهبران جهان نظیر کلمبیا، اسپانیا، کوبا، مکزیک، بولیوی، شیلی، اندونزی، آفریقای جنوبی و…. با مردم غزه و واکنش نمادین هنرمندان و چهره‌های شهیر سینمای آمریکا و اروپا در حمایت از فلسطینیان و…. تنها نَمی از یَم ِ خشم و انزجار جهانی نسبت به سیاست‌های انحصارطلبانه و جداسرانه‌ی رژیم اسراییل است.

همگان به‌یاد دارند که سال گذشته چگونه گیلعاد اردان؛ سفیر اسراییل در سازمان ملل، منشور و میثاق ملل متحد را در منظر و مرآی جهانیان وقیحانه پاره کرد و امروز نیز سیاستمداران جهان غرب، چشم بسته بر این وهن آشکار، درحال بسط و ترویج نوعی «فراموشی سیاسی» به‌قصد فرونشاندن خیزش‌های مردمی درخصوص جنایات غزه‌ در کشورهای خویشند. از آن جمله فریدریش مرتس؛ صدراعظم آلمان اظهار کرده که پس از آتش‌بس «دلیلی برای ادامه‌ی تظاهرات علیه اسرائیل وجود ندارد» و برخی از مقام‌های بلندپایه‌ی اروپایی نیز از ادامه‌ی صادرات تسلیحات به اسرائیل سخن می‌گویند.

هم‌ از این روست که مقاومت مردم فلسطین و وجدان‌های بیدار جهان، معنایی مبرم می‌یابد و آن لَخت از شعر “احمد شوقی” را جاری بر زبان ِ قهرمان، در میانه‌ی میدان بر ویرانه‌های غزه تداعی میکند:

آزادی ِ سُرخ را دَری‌ست

که با دستانی خونین

نواخته می‌شود…

(وَ لِلحُرّیه الحمراء باب

بِکُلّ یَد مضرجه یُدَق)

در حالی که دولت‌های غربی، مردود در آزمون وجدان از بازسازی غزه سخن می‌گویند، نیمی از این سرزمین همچنان در اشغال اسرائیل است و نیمی دیگر در ویرانی مطلق. اما دو پرسش اصلی همچنان بر جای خود باقی‌ست: نخست اینکه آیا کشورهای جهان بار دیگر بدون عذر و عقوبت، آغوش بر اسباط ِ “بعل و نرگال” خواهد گشود؟

اگر چنین شود، این نه شکوه ِ صلح که شروع فراموشی‌ست؛ فراموشیِ تعمدی و آگاهانه‌ی قربانیان و انکار بود و وجود ایشان.

دودیگر اینکه آیا روشنفکری معاصر ایرانی همچنان شرمگین و محافظه‌کار و زبان در کام، ناتوان از موضع‌گیری روشن در قبال این مصیبت انسانی‌ست؟ اگر چنین باشد پُرواضح است که آیندگان این سکوت سنگی را قضاوتی سخت خواهند کرد.

“ایلان پاپه” استاد تاریخ اخراجی دانشگاه حیفا و فعال چپگرای اهل سرزمین‌های اشغال قولی تکان‌دهنده از زبان سربازی اسراییلی نقل می‌کند ازاین قرار که به آنها گفته شده باید تصور کنید کودکی خردسال و بازیگوش هستید که با ذره‌بین لانه‌ی مورچگان را می‌سوزاند! اینچنین است که این قساوت و ددمنشی سازمان‌یافته از اضمحلال اصول اخلاقی و انسانی می‌آغازد و به نسل‌کشی غزه می‌فرجامد و امروز دیگر آن چهره‌ی حقیقی و بدون روتوش نظام سلطه‌ی سرمایه، برهنه به جهانیان جلوه می‌فروشد و دیگر هیچ ابایی از فروپوشیدن ِ روی و خوی درنده، هار و وقیح خود نیز ندارد. به‌قول “نوام چامسکی” : آنان که چشمان خود را بر اصول دموکراسی لیبرال غربی کاملاً نبسته‌اند، به‌خوبی می‌دانند که سخن گفتن ِ رهبران دولت‌های غربی خاصه آمریکا از پایبندی به اصول اخلاقی و دموکراسی و حقوق بشر به‌مثابه‌ی گوش سپردن به لطیفه‌ای بی‌مزه و بارِد است.

کانون نویسندگان ایران ضمن محکوم کردن اکید نسل‌کشی آشکار غزه توسط رژیم ضد بشر و دژخوی اسراییل و حامیان آمریکایی و اروپایی‌اش و نیز ابراز همدردی و همصدایی با مردمان سربلند و ستمکش آن سامان ، آرزوی آن دارد که روزی نه‌چندان دور آرمان ِ انسانی و عادلانه‌ی فلسطین بر سریر تحقق بنشیند و محکومیت قاطع بین‌المللی برای تمامی ِ آمران، عاملان و مسببان این فاجعه‌ی جانگزای بشری فرادست آید.

ریشه‌های ما در زهدان این خاک روییده‌است

و مادام که پیراهن پوسیده و خونین ما

در بادهای آشوب و دلتنگی می‌تپد

بیرق بازگشت نیز

خواهد تپید…

(سمیح القاسم شاعر فقید و مبارز فلسطینی)


کانون نویسندگان ایران

۱۸ شهریور ۱۴۰۴ - [۳۱ اکتبر ۲۰۲۵]

------------

توضیحات

- منبع برداشت متن: https://akhbar-rooz.com/1404/08/08/32279/

- فونت درشت اشعار متن و ذکر تاریخ میلادی در اینجا از وبلاگ بازسازی است.

ــــــــــــــــــــ



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر