هر تلاش و مبارزه مؤثر در تاریخ معاصر ایران، در پیوند با مبارزه انقلابی، و این یعنی، مبارزه مسلحانه به سرانجام رسیده است. طوری که میتوان با اندکی چشم پوشی از یک مورد استثنایی و تحت شرایط ویژه اشغال کشور در دهه 20 شمسی، اعلام کرد: هیچ مبارزه رفرمیستی و اصلاح طلبانه ای، نه بطور جدی به جریان افتاده، نه از حزبیت توده ای برخوردار شده، و نه در دوره خود، به نتیجه رسیده است.
برعکس و در مقابل آن، انقلاب مشروطیت در وجه غالب آن، از طریق مبارزه مسلحانه نیروی پیشتاز و حتی کشیده شدن بخشی از طبقات حاکمه به آن، به پیروزی نیم بند دست یافت. وقتی که نیروی انقلابی و مسلح، از سوی طبقات سلطه گر و قدرتهای امپریالیستی تضعیت و نابود شد، این انقلاب بزرگ هم راه زوال در پیش گرفت. این قاعده در مورد همه جنبشهای انقلابی دموکراتیک بعدی تا انتهای سال 60 و تاکنون هم صادق بوده است. نسل پیشرو جوان کشور، که درنده خویی اخیر رژیم اسلامی را که از مقطع خرداد 1388 آغاز شد، به چشم دید و با پوست و گوشت و استخوان خود لمس کرد، باید در پاسخ به سوال مشهور " چه باید کرد؟"، بر اهمیت و جایگاه این شکل غالب مبارزه در تاریخ معاصر ایران تعمق کند.
----------------------
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر