سه‌شنبه، مهر ۰۱، ۱۳۹۳

نگاهی به روش کار سیاسی یک قوم گرای چپ نما!

 
بچه ها در جزوه های خویش بنویسید: یک با یک برابر نیست ...
 
اطلاعیه بالا متعلق به جریانی به اصطلاح کمونیستی را، با مقالات یک سایت کاملاً بورژوایی و کم و بیش مبلغ ضد کمونیسم ارتجاعی، در موضوع آموزش و مناسبت روز اول ماه مهر سال 1393 مقایسه کنید:
 
۴ میلیون نفر به مدرسه نمی‌روند
 
هزینه تحصیل هر دانش‌آموز؛ «۷۰۰ هزار تا ۱۰ میلیون تومان»
 
در اطلاعیه سرهم بندی شده این به اصطلاح سازمان- توام با غلط نویسی، پراکنده گویی، پرت و پلا بافی و شعار پردازیهای بی روح-، فقط یک "چیز"، آنهم در انتهای داستان بچشم میخورد:
 
در ایران "مسئله ملی" وجود دارد و دانش آموزان "اقصی نقاط کردستان" تا این مسئله حل نشده، نمیتوانند و نباید چیزی یاد بگیرند. او از دانش آموز 6 ساله و 10 ساله فقیر سنندجی میخواهد، برای او، بازنشسته و شکم سیر و بیش از 30 سال ساکن اروپا، "مسئله ملی" حل کنند! ایشان البته یکبار در عمر خود در کردستان، فقط در کردستان عراق، و آنهم با هدف نابودی سازمان چریکهای فدایی خلق ایران - اقلیت حضور پیدا کرده است!
 
اطلاعیه را ارگانی مجازی بنام "کمیته ایالتی کردستان" از جریانی کاغذی بنام "اتحاد فداییان کمونیست" صادر کرده است. در اینجا، فقط اشاره به چند نکته ساده بد نیست:
 
1- در ایران، ایالت وجود ندارد و به تبع آن، کمیته "ایالتی"، مفهومی بویژه برای مردم معمولی ندارد.
 
2- تاکنون هیچ گزارش و خبری از استان کردستان ایران، برای نمونه از شهرهای سنندج و سردشت و مریوان، که چنین "کمیته" ای در این مناطق وجود دارد و فعالیت میکند، منتشر نشده است. حتی یک خبر نیم سطری!
 
3- اگر حقیقتاً یک چنین "کمیته" ای وجود دارد، چرا تاکنون نه یک کنگره و یا کنفرانسی برگزار کرده، نه یک نشست کمیته مرکزی ترتیب داده، و نه حتی یک گزارش ناچیز از فعالیتهای خود را منتشر نکرده است؟
 
4- اگر موضوع بر سر اول مهر است، که این فقط به ایران مربوط است. در اطلاعیه اما ظاهراً موضوع بر سر کل منطقه ای است، که قوم گرایان از آن تحت عنوان "کردستان" نام می برند. اول مهر به ترکیه و عراق و سوریه چه ربطی دارد؟
 
5- نویسنده اطلاعیه با توجه به نثر مضحک آن، همان یک نفر این "سازمان" است، که مدام پیرامون درد بی درمان "مسئله ملی" خود، آه و ناله کرده، و تحت عناوین گوناگون اطلاعیه صادر میکند.
 
6- اگر یک سازمان بنام "سازمان اتحاد فداییان کمونیست" وجود دارد، فرض کنیم باید اطلاعیه ای به مناسبت "پایان تابستان"؟!! و آغاز سال تحصیلی در ایران صادر میکرد. چرا ارگانی هوایی، بنام "کمیته ایالتی کردستان"، چنین اطلاعیه ای صادر میکند:
 
آیا فقط به این دلیل که "بچه ها" از موضوعی بنام "مسئله ملی" سر در آورند و با روح نفرت قومی تربیت شوند؟!
 
و آیا به این دلیل، و با تفسیر دروغین از روح حاکم بر شعر گلسرخی و شاملو، "بچه ها"ی کردستان باید یاد بگیرند، که در ایران، یک دانش آموز کرد زبان با یک دانش آموز فارس زبان "برابر" نیستند؟!   
  
مدارس ایران، عمدتاً یعنی دبستانها و دبیرستانها، برخلاف ادعای این اطلاعیه، "بمعنای واقعی کلمه سنگر علم و آگاهی و مبارزه" نبوده اند. این توصیف تنها شامل دانشگاههای کشور، آنهم پس از وقوع کودتای امپریالیستی 28 مرداد سال 1332 و بویژه طی دوران انقلاب بهمن، یعنی سالهای 1349 تا 1360 میگردد- همچنین دوره های کوتاهی در دهه 70 و 80 شمسی. توصیف نویسنده در اینجا، یک عبارت پردازی صرف و تهییج سیاسی برای برانگیختن احساسات قومی است. دانش آموزان، و بویژه در سنین زیر 10 سال، در موقعیتی نیستند که "جوش و خروش" مبارزه در سر داشته و یا از آن چیزی دستگیرشان بشود.
 
"صمد بهرنگی و گرجی بیانیها (یعنی گرجی بیانی ها!) و کمانگرها" هم، "محصول فرهنگ مبارزاتی و بستر و مکانهای" دانش آموزی نبودند! آنها در مبارزه سیاسی با رژیم های سلطنتی و اسلامی و بمثابه افرادی وابسته به سازمانهای سیاسی، رشد کرده اند. در کلاس ابتدایی، "فرهنگ مبارزاتی" چه میکند؟!
 
تصویر سیاسی، که نویسنده از مدارس ایران بدست میدهد، تا آن را پشتوانه "حل مسئله ملی" کذایی خود کند، کاملاً جعلی است. اول مهر متعلق به دانش آموزان و از لحاظ زمانی هم با ترم تحصیلی در "مراکز" دانشگاهی، همزمان نیست.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر