دوشنبه، دی ۰۱، ۱۳۹۳

نتایج سیاست "حل مسئله ملی" ادعایی محفل "راه کارگر"!


صحنه ای از شرایط زندگی دهها هزار مردم فراری از شهر شنگال در کوههای اطراف این شهر

اکبر تک دهقان
1 دی 1393- 22 دسامبر 2014

در روز 3 اوت- 12 مرداد سال جاری، فرماندهان و پیشمرگان "اقلیم کردستان" عراق، بدون کوچکترین مقاومتی، حتی پیش از اتمام اولتیماتوم گله داعش، شهر شنگال (سنجار) واقع در شمال عراق را تخلیه کرده، به کوههای اطراف گریخته، و دهها هزار زن و بچه و پیر را به حال خود رها کردند. دسته جات وحشی گله داعش در پی آن، شهر 40 هزار نفری فوق را بسادگی اشغال کرده، بر طبق گزارشهای تاکنونی، هزاران نفر را به قتل رسانده و هزاران نفر از زنان شهر را نیز به بردگی گرفته و با خود برده اند. پیش از آن هم، دومین شهر بزرگ عراق، شهر موصل، مستقیماً هم مرز با اقلیم کردستان، توسط دسته جات بالا تصرف شده بود. شهر موصل، مرکز استان نینوا، دارای بیش از 2 میلیون و 880 هزار نفر جمعیت، و ساکنین آن، کرد، آشوری و عرب و ترکمن هستند. موصل یک شهر تاریخی و دارای ابنیه های ارزشمند و قدیمی بسیاری بود، که تماماً توسط مهاجمین وحشی ویران شدند.

رئیس دولت جریان "استقلال" طلب حاکم بر این بخش از کشور عراق، بعدها در توجیه عمل ننگین خود و تحویل دهها هزار مردم غیرنظامی به دسته جات آدمخوار نظیر طعمه ای برای بلعیدن، از عدم تقدم حفظ شهر شنگال برای این دولت، و اولویت تصرف شهر کرکوک در پی عقب نشینی نیروهای ارتش عراق، سخن گفت!


موقعیت دو شهر موصل و سنجار در شمال عراق

این، همه محتوای میزان اعتقاد جریانات قومی از هر نوع آن، در عراق و همچنین ایران، به حفظ و دفاع از حقوق شهروندان است. آنها جهان را از زاویه تنگ و احمقانه قومی و مناسبات ماقبل سرمایه داری می بینند، و توده مردم را در بهترین حالت، بعنوان "رعیت" و برده خود بحساب می آورند.


در این میان اما، محفل دو بهم زن و ورشکسته "راه کارگر"، برای سیاستهای جریان قومی دیگری از همین نوع، یعنی جریان پ.ک.ک-پژاک (PKK/PJAK)، آنهم در جامعه ایران، گلو پاره میکند.*1 از نظر "راه کارگر"، جریان (PKK/PJAK) در حال "حل مسئله ملی کرد" در خاورمیانه بوده، و پروژه سیاسی آن، الگویی برای "حل مسئله ملی" ادعایی "راه کارگر" و حاشیه ضد مردمی و بیرحم آن، یعنی جریان اینترنتی "اتحاد فداییان کمونیست" (باند یدی شیشوانی) هم محسوب میگردد- گروه اخیر، حتی بتازگی با تبلیغ احتمال بروز "جنگ داخلی" در ایران و در روند "حل مسئله ملی" کذایی آن، عادی سازی فکر "جنگ داخلی" و عادت دادن مردم به مفاهیمی از این نوع را آغاز کرده است! این صحنه گردان سایت اصلاح طلب و مواجب بگیر "پیک ایران" و مبلغ قساوت گله های داعش، در آخرین تبلیغات ارتجاعی خود تحت عنوان "ریگای گل 76"، وقاحت را به اوج خود رسانده، از "حق جدایی" استانهای ایران و "تشکیل دولتهای مستقل ملی" نوشته است!

آقای محمدرضا شالگونی بجای "نَقِل گویی" های ملانصرالدینی در "رادیو سپهر" خود، و "جا انداختن" مسئله "حق تعیین سرنوشت" و "حق جدایی" استانها بشیوه "خودمانی"، باید نظیر یک فرد سیاسی جدی و بزرگسال، در سمینارها و تماسهای نزدیک با انسانهای زنده و سایر جریانات اپوزیسیون، حداقل در خارج از کشور، طرحهای ضد دموکراتیک و ضد کشوری خود را توضیح داده، دیگران را از این طریق، قانع و یا حداقل مطلع کند. پنهان شدن در پس یک رادیوی اینترنتی و اطلاعیه های مجازی و دفاع از استراتژی سیاسی جریان پ.ک.ک (PKK)، نشان دهنده آگاهی خود او به ماهیت خانمان برانداز طرحهای مورد اشاره و روشهای توطئه گرانه پیشبرد چنین سیاستهایی است- سیاستهایی که تحقق آنها، برای میلیونها نفر مردم ایران، جز مرگ و ویرانی و آوارگی، هیچ نتیجه دیگری بدنبال نخواهد داشت.
--------------------
توضیحات

*1- به آخرین اطلاعیه مضحک جریان سرکوبگر پ.ک.ک- پژاک (PKK/PJAK) در موضوع اعتصاب غذای زندانیان سیاسی زندان ارومیه، توجه کنید. این الگوی سیاسی کنونی "راه کارگر"، مردم اسیر و درمانده ایران را در روز روشن و نظیر یک گپ ساده، به "جنگ داخلی" تهدید میکند: 

هشدار تند پژاک به ایران: حضور نظامی در برابر زندان اورمیه منجر به بروز جنگ داخلی می‌شود

فرات  21.12.2014 19:31:31


- محفل "راه کارگر" در آخرین اطلاعیه آن پیرامون اعتصاب غذای زندانیان سیاسی در زندان ارومیه، در داخل متن، از "استان اورمیه" نام برده است- البته طوری که بتوان آن را تحت عنوان یک اشتباه و اقدام سهوی هم، ماست مالی کرد! اما اگر در سیاست تبلیغاتی این جریان بنفع "پ.ک.ک" و "پژاک" دقت شود، و اینکه جریانات قومی فوق و برخی دیگر در ایران، نه از "استان آذربایجان غربی" و نه از "ارومیه"، بلکه جریانات قومی ترکی از "اورمیه" و جریانات قومی کردی از "استان ارومیه" مینویسند، در اینصورت نحوه نگارش اطلاعیه راه کارگر، معنای سیاسی واقعی خود را بروز میدهد.

با "اورمیه" نامیدن شهر "ارومیه"، "راه کارگر" گوشه چشمی به قوم گرایان ترک در آذربایجان نشان میدهد. در همان حال، با نفی تقسیم بندی کشوری "استان آذربایجان غربی"، به قوم گرایان کرد چراغ سبز نشان میدهد! از آنجایی که اما قوم گرایان کرد، هم اکنون از نظر محمدرضا شالگونی نیروی قوی تری هستند، پس آنها در دریافت علامت چراغ سبز در تقدم قرار میگیرند- حتماً بعدها که مسئله رفراندوم برای جدایی آذربایجان از ایران مطرح شود، میتوان با "کردها" در این استان، به یک راه حل سازشکارانه دست پیدا کرد!

در این اطلاعیه و عبارت "شورای تأمین استان اورمیه":


در موضوع "تغییر نام استان آذربایجان غربی"، به این نشانی سری بزنید. این افراد از موضع قوم گرایان متعصب کرد، خواهان تبدیل نام این استان به "استان ارومیه" هستند:

"اگر استان ارومیه با وجود 5 شهرستان 100 درصد کورد زبان(سردشت مهاباد بوکان اشنویه پیرانشهر) و درصد بالای کورد زبانهای دیگر شهرستانهای این استان اسم آن نباید مختص به کوردها باشد,پس چطور باید اسم استان مختص به اقلیت ترک زبانها باشد,ترک زبانهایی که به گفته همه تاریخ شناسان و تاریخ نگاران جهان,تاریخی چند صد ساله بیشتر در این مناطق ندارند.
این استان و این مناطق به گواه تاریخ و پیشینه,خواستگاه و اسکان اولیه کوردها بوده و میماند".
خبری مربوط به بهره برداری از یک معدن طلا در تکاب؛ شیوه انعکاس آن در یک سایت قومی آذربایجانی:
انعکاس خبری در سایت کردستان مدیا متعلق به حزب دموکرات کردستان ایران، پیرامون کار در معادن طلا در تکاب در "استان ارومیه"!
در موضوع "ارومیه" و یا "اورمیه" به این منبع نگاه کنید:

"استان اورمیه" آقای شالگونی، فعلاً ایجاد نوعی سازش بین دو جریان قومی کردی و ترکی را بنمایش میگذارد، تا بعد!

- پیش از این در رابطه با موضوع فوق:



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر