شنبه، اردیبهشت ۲۳، ۱۴۰۲

رسانه های فارسی خارج؛ سیستمی از دروغ و تحریف و تبهکاری!


سایت سلطنت طلب خارج از کشوری بنام "خبرنامه گویا"، همان سایتی که فرصت طلبان و میانه بازانی نظیر تقی روزبه، بهزاد کریمی و علی کشتگر هم آن را تغذیه و تقویت میکنند، در روز 12 مه 2023/ 22 اردیبهشت 1402 تحت عنوان زیر مطلبی منتشر میکند:


"فیلم تمسخر 500 چشم نابینا شده جوانان، از سوی روس‌های مقیم ایران"


https://news.gooya.com/2023/05/post-75963.php


 با خواندن این عنوان، هر بازدید کننده بی خبر این تاریکخانه راست افراطی از سنت فاشیسم پهلوی این تصور را کسب میکند، که گویا:

1- در ایران یک قشر بزرگ از شهروندان کشور روسیه، با تابعیت روسی، ساکن هستند. حتماً مثلاً در صنایع اتمی و دفاعی و صنعتی و دستگاه سرکوب رژیم اسلامی!!

2- این طیف خبیث "روس های مقیم ایران" بشدت طرفدار رژیم اسلامی بوده، و با وقاحت و بیشرمی علنی از سیاستهای سرکوبگرانه آن علیه جنبش اعتراضی اخیر حمایت کرده اند.

3- "روس های مقیم ایران" از موضع حمایت از سرکوبگران دست به تحقیر مردم مبارز و جانباختگان و "جوانان" مجروح اعتراضات اخیر میزنند. بویژه اینکه گویا "روس های مقیم ایران" بطور خاص دست به "تمسخر 500 چشم نابینا شده جوانان" زده اند.

حال اما باید اندکی بخود زحمت داد و این لجن نامه ساواک ساخته را خواند که موضوع اساساً چیست؟

موضوع بر سر یک هنرپیشه تازه کار و نسبتاً مشهور ایرانی است که فیلیپ ساپرکین نام دارد. او اما کیست و اساساً چه رابطه ای با فدراسیون روسیه و یا فرضاً "روس های مقیم ایران" دارد؟!

نگارنده در اینجا اصلاً و اساساً کاری به کم و کیف زندگی شخصی و فعالیت و نظرات سیاسی هنرپیشه نامبرده ندارد! نه او را بطور جدی میشناسد و نه فیلمی و یا کاری از او دیده است- بویژه اینکه اصلاً زیاد هم اهل فیلم دیدن نیست! همچنین اینکه هنرپیشه مذکور تاکنون چه مواضعی در ارتباط با مسائل سیاسی اخیر اتخاذ کرده هم، اصلاً موضوع بحث در اینجا نیست. فرد مزبور یک فرد فعال سیاسی نیست و اظهارات شخصی او هم به خود او، خانواده و اطرافیان و یا هم صنف های او مربوط بوده، نمیتواند موضوعی برای یک نقد سیاسی و آنهم از طریق خارج از کشور محسوب گردد. مدعیان سیاست در خارج از کشور، خود صدها وظیفه بر زمین مانده دارند و حتی به یکی از آنها هم در طی 44 سال گذشته عمل نکرده اند.

اما ببینیم برای بررسی ادعای مسئولین تحریفگر و دروغگوی "خبرنامه گویا" که اخیراً هم طی زهرنامه ای از زبان یک جانی قلم بدست بنام عرفان قانعی راد، یک ساواک پرست افراطی، میگویند: "یک کمونیست خوب یک کمونیست مرده است" تیتر خبر و ادعای آنها چه رابطه ای با دنیای واقعی دارد. پس به یک مطلب کوتاه و ساده پیرامون هنرپیشه مزبور، از موضع فردی از صنف هنرمندان/رسانه های لیبرال راست داخل کشور، و به انتخاب این نگارنده، دقت کنید:

توضیح پیشاپیش:

 نگارنده در اینجا، اکثریت صنف هنرمندان در داخل کشور را، که به طیف لیبرال راست و یا حتی راست افراطی نوع اسلامی و پهلوی تعلق دارند، در درجه ای از نزدیکی، هم آهنگی و یا "همزیستی" خواسته و یا ناخواسته با رژیم اسلامی میشناسد و هیچ نسخه ای هم که برای این طیف بهتر از این باشد، برای آنها ندارد! هر چه که باشد، موضوع بر سر زندگی شغلی، معیشتی، خانواده گی و اجتماعی است و کسی از خارج از کشور نمیتواند و نباید برای دیگران و در وضعیت جهنمی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی داخل، نسخه زندگی شغلی و شخصی بپیچد. سیاسیون و احزاب سیاسی در بهترین حالت میتوانند برای مبارزین فعال حرفه ای/نیمه حرفه ای در داخل کشور تحلیل و طرح و نقشه آلترناتیو احتمالی خود را توضیح دهند- اگر داشتند و عقلشان پارسنگ برنمی داشت!!

***

بیوگرافی فیلیپ ساپرکین

"فیلیپ ساپرکین متولد 12 آذر 1353 در تهران، سخنران و بازیگر است. او فارغ التحصیل رشته مدیریت ارشد کسب و کار [همان مدیریت اقتصادی و نظایر آن] از آلمان می باشد و فعالیت خود را با سخنرانی انگیزشی کسب و کار شروع کرد و حالا تهیه کننده و بازیگر هم می باشد." (پس فیلیپ ساپرکین نه تابعیت روسی دارد و نه در روسیه حتی متولد شده است! محل تحصیل او هم که به روسیه مربوط نیست!).

"فیلیپ از پدری روس و مادر ایرانی بدنیا آمده است. در سال 1363 وقتی 10 ساله بود به همراه خانواده به کشور آلمان مهاجرت کردند که همانجا درس و دانشگاه خود را ادامه داد." (دهها هزار شهروند ایرانی از پدر و مادری ایرانی/غیر ایرانی بدنیا آمده اند. تابعیت ایرانی دارند و در ایران و یا خارج از ایران زندگی میکنند. هیچکدام از آنها اما "آمریکایی های مقیم ایران"، "آلمانی های مقیم ایران"، "عراقی های مقیم ایران"، "پاکستانی های مقیم ایران" و "افغانستانی های مقیم ایران" محسوب نمی شوند و هرگز هم با این عنوان خوانده نمی شوند).

"در کنار تحصیل به مدت 12 سال در رشته غواصی نجات غریق در آلمان فعالیت داشت."(بخش اعظم زندگی شغلی او در کشور آلمان و در محیط سیاسی لیبرال راست گذشته است که هیچ ربطی هم به این دلیل به روسیه ندارد! در ضمن، او در دوران موجودیت اتحاد شوروی و نه روسیه، در ایران بدنیا آمده و تازه در 15 سالگی او و زندگی او در کشور آلمان، انحلال اتحاد شوروی بوقوع پیوسته و کشور کنونی روسیه تشکیل شده است).

"در سال 1376 وقتی 23 ساله بود از آلمان به آمریکا رفت و همانجا اولین بار ازدواج کرد که ثمره این زندگی یک پسر و یک دختر می باشد، اما این زندگی در سال 1390 به طلاق ختم شد."(محل زندگی بعدی او هم که روسیه نیست و هیچ شباهت تاریخی، سیاسی و فرهنگی هم به روسیه ندارد، بلکه همان کعبه آمال "خبرنامه گویا" یعنی ایالات متحده است!!).

"آقای ساپرکین بعد از 31 سال زندگی در خارج از کشور تصمیم گرفت سال 1394 به ایران باز گردد، او در کشورش دوباره ازدواج کرده و حالا ساکن اکباتان تهران می باشد."(پس بازهم این "روس مقیم ایران" سایت "خبرنامه گویا" بعد از 31 سال زندگی فعال شغلی بمعنای کامل لیبرال راست در آلمان و آمریکا، به "کشورش" ایران و نه به روسیه بازگشته است!).

"فیلیپ ساپرکین که تحصیل کرده رشته کسب و کار می باشد حالا بعنوان سخنران انگیزشی و آنطور که خود از آن بعنوان کوچ (Coach)  نام می برد در ایران فعالیت خود را شروع کرده است."

"[دارنده گان شغل] کوچ (Coach) نه معلم هستند نه روان شناس و نه مشاور، آنها در حقیقت تسهیل گرانی هستند که به شما کمک می کنند به آگاهی برسید و مسائلی را خودتان کشف کنید و یاد بگیرید."

"مادر آقای ساپرکین با خانواده مسعود کیمیایی دوست خانوادگی هستند؛ این رفت و آمد در کودکی و حالا بعد از بازگشت به ایران موجب دعوت آقای کیمیایی از او برای بازی در فیلم جدیدش شد." (پس این هنرپیشه در محیط و صنف خود در "کشورش" هم چهره ناشناسی نیست و با کسانی سروکار دارد که بزبان عامیانه: سرشان به تنشان می ارزد و آنها هم که هیچ رابطه ای با روسیه و "روس های مقیم ایران" ندارند!).

"به این ترتیب اولین بار سال 1395 در نقش کوتاهی در فیلم "قاتل اهلی" بازی کرد." (پس او برای اولین بار در 7 سال پیش از این وارد صنف بازیگران سینما شده، هنوز در تنظیم مناسبات خود با سیاست و قدرت تازه کار بوده و یک تیپ نمونه برای موضوع رابطه هنرمندان با حکومت نیست. برای نمونه، محمود دولت آبادی یک تیپ کارکشته و وارد در تنظیم مناسبات یک هنرمند لیبرال راست/لیبرال راست سنتی با رژیم حاکم و حل و فصل زندگی شغلی، اجتماعی و سیاسی خود تحت چنین شرایطی است.)

"بعد از اولین تجربه خود به علت تیپ متفاوت و خارجی اش در همان سال 1395 دومین تجربه خود را در فیلم "اکسیدان" بدست آورد و سپس در فیلم سینمایی "تله" هم ایفای نقش کرد." ("تیپ خارجی اش" را باید همان ظاهر او و زندگی 31 ساله او در آلمان و آمریکا فرض گرفت که بازهم  رابطه ای با روسیه ندارند.)

"دی ماه 1397 با سریال "خط تماس" اولین تجربه خود را در قالب تلویزیون بدست آورد و سال 1398 نیز با سریال "گاندو" به کارگردانی جواد افشار دوباره به تلویزیون بازگشت.

این بازیگر در مدت کوتاه حضور خود در ایران توانست اولین و بزرگترین فان پارک برفی در دیزین از جمله اسنو پارک، اسنو مبیل را طراحی و تاسیس کند." (اینکه خوب است! حداقل کاری انجام داده است که بنوعی برای زندگی تفریحی مردم در شرایط حکومت مسجد و گریه و حسینیه مفید است!)

***

حال با ذکر زندگی نامه بالا از فیلیپ ساپرکین چگونه میتوان عنوان خبری "فیلم تمسخر 500 چشم نابینا شده جوانان، از سوی روس‌های مقیم ایران" را به روسیه و شهروندان روس زبان چسباند؟! این اصلاً عملی نیست. بلکه فقط تحریف افسارگسیخته اطلاعات و تهاجم سیاسی روزمره به "روس" و روسیه در چهارچوب منافع پیمان آدمکشی "ناتو" قادر است چنین شیوه برخوردی از سوی "خبرنامه گویا" و همجنسان آن نظیر "بی بی سی"، "رادیو فردا"، "یورو نیوز"، تلویزیون "من و تو"، "دویچه وله"، "ایران پرس نیوز"، "پیک ایران" و "ایران امروز" را توضیح دهد. سیاست "خبرنامه گویا" و بویژه لنگه نحس جیره خوار آن "پیک ایران"، فقط و فقط بر نفرت پراکنی چندش آور از موضع راسیسم تاریخی و ایدوئولوژی داروینیسم تجربه شده کشورهای غربی علیه مردم روس زبان در جنگهای اول و دوم جهانی استوار است.

اکثریت مردم ایران در سال 1357 بدلیل 58 سال دیکتاتوری فاشیستی پهلوی و توقف رشد ملی جامعه از این طریق و نیز فقدان یک رهبری شایسته، ناچار شدند، از دست مار حکومت پهلوی به دامن افعی حکومت اسلامی پناه ببرند. تجارب تاکنونی، از جمله تبهکاری قلم بدستانی از جنس مأموران ساواک در "خبرنامه گویا" و "پیک ایران"، سندی است بر اینکه اکثریت شهروندان کشور یعنی اکثریت خاموش، بازهم بر سر تصمیم خود خواهند ایستاد و هر تلاش حامیان سیستم توحش قومگرایی آریایی را برای بازگشت دوباره به قدرت ناکام خواهند گذاشت.

توده های مردم از تجربه سیاسی شخصی و زندگی روزمره خود می آموزند، نه از اطلاعیه های احزاب و "شخصیت" های فرضی، و درست بدلیل همین تجارب، مردم ایران جهنم بحران سازی مداوم خارجی و اینبار چه بسا شرکت در جنگی بزرگ علیه فدراسیون روسیه را که ژورنالیسم دارودسته پهلوی برایشان ترسیم میکند قطعاً دوباره آزمایش نخواهند کرد.

***

مبارزه برای سرنگونی رژیم ترور اسلامی از مقابله عملی و فعالانه با دارودسته جنایتکار پهلوی جدا نیست!

***

اکبر تک دهقان

23 اردیبهشت 1402- 13 مه 2023

فصل های منتشر شده "یک برنامه سیاسی برای جمهوری دموکراتیک ایران" (انتشار سوم):  

http://radikaldemokratik.blogspot.com/2023/01/blog-post.html

"برنامه سیاسی" در بلاگفا:

http://radikaldemokrat.blogfa.com

ــــــــــــــــــــ


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر