سه‌شنبه، خرداد ۰۱، ۱۴۰۳

شادی از هلاکت جلاد زندانیان و مبارزین!

ابراهیم رئیسی، دژخیم تابستان سال ۱۳۶۷، قاتل هزاران زندانی سیاسی بی دفاع و رئیس جمهور دسته جات آدمکش و درنده خو در خیابانهای شهرهای کشور در جنبش زن-زندگی-آزادی به هلاکت رسید. رویدادی مهم و تآثیرگذار که باید حتما در میانه سرکوب هولناک مبارزات نسل جوان بوقوع می پیوست تا در ایجاد فضای رکود سیاسی ناشی از سرکوب گسترده خلل ایجاد کند.

مسئولان و رسانه های حکومتی، بدون تردید از همان لحظات اول از سقوط هلی کوپتر حامل دسته جانیان اسلامی مطلع بودند. آنها اما به شیوه رایج در ۴۵ سال سلطه گری بیرحمانه خود، راه دروغ و فریب مردم را در پیش گرفتند. آنها نه از «سقوط» بلکه از «فرود سخت» و حتی وجود تماس های «نصفه نیمه» با گروه قاتلان سخن گفتند. جانیان حاکم از این طریق برای خود وقت خریدند تا مانع از وحشت و شوکه شدن نیروی اجتماعی خیابانی خود گشته، و گروههای سرکوبگر را برای مقابله با شادی علنی و تظاهرات سیاسی احتمالی مردم آماده و «توجیه» کنند.


رژیم اسلامی در عرصه داخلی درگیر مبارزات خیابانی طولانی مدت بخشی از زنان و جوانان است. هرچند سرکوب شدید باعث اختلال در ادامه این مبارزات خیابانی گشت، اما مرگ ابراهیم رئیسی در ایجاد یک رکود سیاسی ادامه دار، خلل وارد ساخته، به کوتاه تر شدن دوره آن کمک خواهد کرد.


رئیس جمهور رژیم زمانی به درک واصل میشود، که جامعه هر لحطه منتظر مرگ سردسته اصلی حکومت علی خامنه ای است. مرگ ولی فقیه که بهمراه خمینی، بهشتی و رفسنجانی یکی از بنیانگذاران اصلی این ماشین آدمکشی است، موجب ایجاد خلاء جدی رهبری در سرتاپای رژیم اسلامی خواهد گشت، که نمیتوان آن را با روشهای کنونی فریبکاری از نوع «فرود سخت» به سرانجام رساند.


نسل جوان عاصی از این رژیم پلید اما نباید دچار این خوش باوری زیانبار گردد، که مرگ رئیسی و پس از آن خامنه ای، به خودی خود باعث «شلوغی» کشور شده و رژیم اسلامی به این ترتیب سرنگون میشود!! انقلابات تابع حوادث پراکنده و ناگهانی نیستند، بلکه اگر یک نیروی اجتماعی مصمم و نسبتا متشکل در داخل که به مبارزات عناصر خود و مردم ناراضی سمت و سو میدهد وجود داشته باشد، در اینصورت حوادث ناگهانی بیرونی به روند این مبارزات مشخص سرعت می بخشند. در تحلیل نهایی، این تغییر توازن قوای سیاسی ناشی از میزان سازمانیافتگی و یا پراکنده گی نیروهای درگیر عرصه نبرد است که بمثابه عاملی مادی برای جابجایی شرایط عینی حاکم عمل میکند.


موانع تغییر توازن قوای سیاسی به نفع مردم مبارز اما فقط رژیم حاکم و آدمکشان هار سرکوب خیابانی آن نیستند. بلکه سلطنت طلبان نیز بمثابه دارودسته ای باند سیاهی برای انتقام گیری از مردم، نیروی چپ و مجاهدین بدلیل نقش آنان در سرنگونی رژیم پهلوی، از موانع اصلی هرگونه پیشروی مردم محسوب میگردند. 


سلطنت طلبان در خارج از کشور به لایه ای از نیروی بشدت ارتجاعی از طبقه متوسط شهری و عمدتا از تهران تعلق دارند. باند پهلوی بدلیل همراهی با جنایات دهه ۶۰ علیه کمونیستها، مجاهدین و دموکراتها، و از شریک شدن سرمایه داران و اقشار مرفه در نتایج اقتصادی - سیاسی وحشیگری اسلامی در این مقطع، تغذیه میشوند. آنها در تبلیغات ضد چپ/ضد مجاهدین و ضد نیروهای سیاسی کردستان ایران در شبکه های اجتماعی، تنها برای آماده سازی جریان فاشیسم پهلوی در جامعه، برای تسویه حسابهای خونین در شرایط پس از رژیم اسلامی فعالیت میکنند.

***

 مبارزه برای سرنگونی رژیم ترور اسلامی از مقابله عملی و فعالانه با دارودسته جنایتکار پهلوی جدا نیست!

***


اکبر تک دهقان

۲۱ مای ۲۰۲۴- ۱ خرداد ۱۴۰۳

ــــــــــــــــــــ


شنبه، اردیبهشت ۲۹، ۱۴۰۳

سلطنت طلبان؛ جعلیات و تبلیغات «کثیف» علیه چپ ایران!



منبع موضوع نقد:

Thursday, May 16, 2024

 خبرنامه گویا

https://news.gooya.com

صفحه نخست» لیسیدن کاسه توالت عمومی توسط سیاستمدار آلمانی

https://news.gooya.com/2024/05/post-86942.php 

«[شبکه] منوتو - ویدئویی از یک سیاستمدار چپ‌گرای آلمانی به نام مارتین نویمایر که در حال لیسیدن کاسه و فرچه توالت است در شبکه‌های اجتماعی واکنش‌برانگیز شده است.

او علت این کارش را «تنبیه» خود اعلام کرده اما توضیح بیشتری نداده است

برخلاف این دروغ بزرگ دو منبع گستاخ بالا، «سیاستمدار» نامبرده Martin Neumaier، نه یک فرد «چپ» بلکه یک نئولیبرال راست و متعلق به خط مشی سیاسی «من و تو» و «خبرنامه گویا» است که حزب او هم جزء ائتلاف دولتی آلمان است و او کاملا دقیق «توضیح» داده، که چرا متوسل به این حرکت چندش آور شده است!! او ۴۵ ساله و سالها است که عضو حزب نئولیبرال آلمان FDP است.

و اصل خبر از منبعی جدی و از برلین، روزنامه بزرگ برلین: برلینر چایتونگ: 

https://www.berliner-zeitung.de/news/fdp-politiker-sorgt-mit-verstoerenden-

bildern-fuer-entsetzen-li.2215877 

«سیاستمدار حزب لیبرال آلمان مارتین نوی مایر (Martin Neumaier) با انتشار ویدوئوی آزاردهنده توالت، باعث چندش میشود. سیاستمدار لیبرال قصد داشت در انتخابات شهری در ایالت بادن وورتمبرگ کاندید شود، اما چون ویدوئوی مشمئز کننده ای منتشر کرد، حذف شد»

سیاستمدار حزب لیبرال شریک دردولت کنونی آلمان، در ویدوئویی که از او در اینترنت پخش شده و باقی مانده، در حالیکه سرش را در توالت فرومیبرد میگوید:‌ «بعنوان یک مجازات کوچک برای یک برده بازنده (شاید اصطلاحا: طرف رابطه جنسی که تحت عذاب دیگری است، حدودا: مازوخیست، [ بدلیل باختی] که [من آن را] برای شما ببار آوردم، امروز در توالت عمومی ایستگاه راه آهن شهر هستم [تا خودم را مجازات کنم].» او سپس بعد از لیسیدن همه حاشیه های توالت و فرچه توالت، میگوید: این اتفاق [یعنی باخت] دیگر رخ نخواهد داد»!! و شبکه من و تو و خبرنامه گویا همه این صحنه های چندش آور و استدلال عجیب پشت آن را به حساب «چپ» ایران مینویسد تا در میانه مبارزات زن-زندگی-آزادی تصویری زشت و «کثیف» از فعال ترین نیروی اپوزیسیون طی ۱۰۰ سال گذشته کشور ارائه دهند!!

سیاستمدار بالا در لیست انتخابات شورای شهر متوسط (Aalen) با ۶۹ هزار نفر جمعیت در شمال ایالت بادن وورتمبرگ (Baden-Württemberg) وارد شده بود که پس از افتضاح بالا از لیست کاندیداهای این حزب حذف شده است. شاید او در یک جلسه حزبی، پرت و پلا گفته و قادر نشده همکارانش را برای کاندیداتوری خود قانع کند و حال برای جبران این اشتباه و یا خلاف، خود را مجازات میکند!!! ممکن است، همین بازی چندش آور در او یک علاقه و یا گرایش جنسی (!!!) از سابق بوده باشد و او بیکباره و بی مقدمه دست به آن نزده است. به هرحال، کم و کیف این گرایش «مدرن» جنسی، ارزانی سبا خویی (شبکه من و تو)، و همکار او فرشاد بیان (بلژیک) در باند نئوفاشیستی خبرنامه گویا و نئولیبرال های بقدر کافی رسوای آلمانی در حزب FDP!!

خبری که در بالا و تاریخ همراه آن خواندید از سایت خبرنامه گویا نقل شده است. این همان سایتی است که چندی پیش و برای دومین بار طی سالهای اخیر، اسدالله لاجوردی سردسته آدمکشان اسلامی در دهه ۶۰ را از «قربانیان تروریسم» معرفی کرد، و در مقاله ای از زبان یک سلطنت طلب جانی صفت و کلاهبردار رسوا بنام «عرفان قانعی راد» ادعا کرد: «یک کمونیست خوب یک کمونیست مرده است». 

شبکه من و تو و خبرنامه گویا این به اصطلاح خبر را از یک اکانت توییتری آمریکایی نقل کرده اند و نه از یک روزنامه و یا رسانه عمومی. متن دوم از اکانت دیگری است که یک روز بعد از اولی در خبرنامه گویا درج شده است. در متن اول که فقط دو جمله بود، که شبکه من و تو و خبرنامه گویا کلمه لایک (یعنی اینطور) را به لینک (چپ) تبدیل کرده بودند! حتما برای اینکه بعدا از یک اشتباه در ترجمه بنویسند!!

«مارتین نویمایر، سیاستمدار و لیبرال آلمانی دیروز در حالی که از خود در حال لیسیدن یک توالت عمومی فیلم می گرفت، که در فضای مجازی [هم] پخش شد.

امروز این عکس از او منتشر شده است که در 💩 [مدفوع خودش] پوشیده شده است.

لیبرالیسم یک بیماری روانی است.»

طبق همین نشانی و توییت دوم، موضوع «چپ گرا» بودن این فرد در کجاست؟ این فرد عضو حزب لیبرال آلمان اف دی پی (FDP) است که حزبی ضد کمونیست افراطی و از نوع همان سلطنت طلبان، شبکه منحل شده من و تو و خبرنامه گویا است!

نگارنده در اینجا (وبلاگ بازسازی) برخلاف مفسر آمریکایی بالا در متن دوم منتشره، معتقد نیست که «لیبرالیسم یک بیماری روانی است». هر چند این قضاوت در مورد سلطنت طلبان ایرانی بلحاظ سیاسی/شخصیتی و در ارتباط با منش ضد اجتماعی و سادیستی آنها کاملا صدق میکند. با این تفاوت که آنها یک جریان بیرحم و جانی هم هستند و هنوز بدلیل جنایات خود برخلاف فرد آلمانی بالا «مجازت» نشده اند!

مارتین نوی مایر (Martin Neumaier) در اینجا نه فقط یک سیاستمدر حرفه ای است بلکه خود را برای شورای شهرآلن (Aalen) در ایالت بادن وورتمبرگ در جنوب آلمان هم کاندید کرده بود!! 

رئیس حزب او هم نه یک چهره ناشناس، بلکه همان کریستیان لیندنر (Christian Lindner) است که وزیر دارائی کابینه ائتلافی کنونی اولاف شولتز در این کشور است!!

آیا همین موقعیت این حزب در کابینه و آبروریزی بزرگ برای شبکه من و تو و خبرنامه گویا، باعث این جعل سخیف و انداختن بار این فضاحت به گردن «چپ» شده است؟ 

----------

خبرنامه گویا روز بعد یعنی جمعه ۱۷ مای، یک لینک جدید انگلیسی را بجای لینک انگلیسی اول نشانده، که نشان میدهد که فرد مزبور نه یک فرد سیاستمدار «چپ» بلکه یک لیبرال راست حزب حکومتی در آلمان است!! اما متن فارسی خبرنامه گویا را که در آن هنوز ادعا میشود این یک سیاستمدار «چپ» است در صفحه اول سایت باقی است؟چرا؟!

هدف شبکه منحل شده من و تو و خبرنامه گویا از انتشار این اطلاعات و تصویری از چهره و بدن به مدفوع کشیده شده از یک سیاستمدار لیبرال و تحت عنوان «چپ»، نمایش تصویری کثیف و مشمئز کننده از چپ ایران است و نه چپ غرب و یا به‌طور کلی. از این رو، علیرغم انتشار یک متن جدید انگلیسی، اما متن فارسی لجن پراکنی خود علیه «چپ» را همچنان حفظ میکند!! چرا؟ فردی نظیر سبا خویی از من و تو، از این طریق و در این شرایط اعتراضات در ایران، مشغول انجام فعالیت ضد چپ است و خبرنامه گویا هم آن را درک میکند و همراهی میکند. قبلا درست در آِغاز اعتراضات «زن-زندگی-آزادی» فرد دیگری از نوع سبا خویی یعنی یاسمین پهلوی هم با «مرگ بر چپی» و «مرگ بر مجاهد» و نشاندن هر دو کنار آخوند جنایتکار حاکم، به همین شیوه دست به فعالیت سیاسی ضد نیروی چپ ایران زده بود.


تصویر «کثیف» از چپ در همان حال نمایش فلسفه سیاسی راسیستی حاکم بر این دارودسته است که مردم بباور آنها «عقب مانده» و چپ «عقب مانده» فرضی بمعنای راسیستی و حیوانی آن را مسئول انقلاب بهمن ۵۷ معرفی کرده، و امروز در این شکل گستاخانه، همین تصویر را بازسازی میکنند.


----------

لینک زیر یک لینک آلمانی است  که در همان روز پنجشنبه قابل دسترس بوده و دارای تصاویر متعدد از سیاستمدار لیبرال مزبور و باید برای شناخت بهتر الگوی سیاسی شبکه من و تو و خبرنامه گویا هم بقدر کافی مفید باشند.


https://twitter.com/searchq=martin+neumaier&ref_src=twsrc%5Egoogle%7Ctwcamp%5Eserp%7Ctwgr%5Esearch


----------

برای باند فرشاد بیان نئوفاشیست و خبرنامه گویا مقاله ارسال نکنید!


افراد زیر که براساس اطلاعات منتشره و یا به اعلام خود به طیف چپ تعلق دارند، چرا مقاله و مطلب برای این سایت عصر حجری با تبلیغات چندش آور آن علیه نیروی چپ ایران ارسال میکنند؟!


علی کشتگر، حسن حسام، تقی روزبه، بهزاد کریمی، بهروز خلیق، شیدان وثیق، جعفر بهکیش، منصوره بهکیش … 


برای خبرنامه گویا که آگاهانه و با قصد و نیت، چنین تصویر «کثیف» و زشتی از چپ ایران ترسیم میکند و این در میانه مبارزات ضد رژیمی، مقاله ارسال نکنید! نشانی سایت خبرنامه گویا را از لیست «پیوندها» و لینک های خود بردارید! این حداقل خدمتی است که شما به جانباختگان و خانواده های طیف مبارزین چپ ایران و تاریخ آن انجام میدهید.

----------

مقاله ای از همین نگارنده در باره روش کار خبرنامه گویا در اردیبهشت ۱۴۰۲


!رسانه های فارسی خارج؛ سیستمی از دروغ و تحریف و تبهکاری


https://j-shoraie.blogspot.com/2023/05/blog-post.html

----------


ارسال این مقاله ومقاله سال قبل مربوط به تحریفات خبرنامه گویا برای سازمانهای طیف چپ در خارج از کشورو تشکل های دموکراتیک در داخل کشور


و برای گروهی از فعالین چپ/دموکراتیک در توییتر


ارسال برای رادیوهای فارسی خارج از کشور


ارسال برای موسسه «خانه آزادی» در واشینگتن دی سی، در صورتی که به خبرنامه گویا کمک مالی ارائه میدهد، کیفیت سیاسی ترحم انگیز آن را نیز در نظر بگیرد:

PRESS & MEDIA

press@freedomhouse.org



اکبر تک دهقان (وبلاگ نویس)

زندانی سیاسی سابق از طیف چپ، ساکن آلمان

۱۸ ماه مه ۲۰۲۴- ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

https://j-shoraie.blogspot.com

https://radikaldemokratik.blogspot.com

https://nirouye-kar.blogspot.com

https://bizhan-jazani.blogspot.com

ِــــــــــــــــــــــــــــــ


جمعه، اردیبهشت ۲۱، ۱۴۰۳

چه خطراتی مردم و جنبش اعتراضی را تهدید میکنند؟

 

بازدید کننده گرامی!


مطلب زیر در تاریخ 7 آذر 1401- 28 نوامبر 2022 در این وبلاگ درج شده است. با توجه به فروکش کردن جنبش اعتراضی زن- زندگی- آزادی که حوادث و عوامل معینی در آن نقش داشتند، انتشار دوباره مطلب زیر اهمیت یافته است. بندهای متعددی از این مقاله، بویژه در شرایطی فعلی بندهای ۷ تا ۱۰ میتوانند در توضیح تشبثات رژیم بقصد به محاق کشاندن اعتراضات روشنگر باشند.


چه خطراتی مردم و جنبش اعتراضی را تهدید میکنند؟


یادداشت های روزهای اعتراضات- 9

 

تشدید سرکوب بمثابه خطر فوری

1- هم اینک برخی از بازداشت شده گان در معرض خطر اعدام فوری قرار دارند. خطر توسل رژیم اسلامی به اعدام برخی و یا گروهی از زندانیان بازداشت شده و هراس افکنی در صفوف جنبش اعتراضی از این طریق. احتمال ناتوانی جنبش اعتراضی به برخورد فعال و خونسرد به این رویداد احتمالی. رواج ترس و محافظه کاری در میان بخشی از جنبش اعتراضی به این دلیل.

2- خطر سرکوب های شدید و "نهایی" در چندین شهر توأمان. بازداشت های وسیع سازماندهان و قتل هر چه بیشتر فعالین در ضمن تظاهرات.

 

نقش مخرب "اصلاح طلبان" حکومتی

3- خطر توسل رژیم اسلامی به سیاست "چماق و نان شیرینی": سرکوب شدید و پی در پی در چندین شهر و همزمان و یا مدت کوتاهی پس از آن، آغاز مذاکره با "اصلاح طلبان" برای دادن شبه "امتیازاتی" ناچیز نظیر کاهش تعداد گشت های ارشاد، تخفیف تفکیک جنسیتی در سلف سرویس های دانشگاه ها و نظایر آن.

4- خطر سازش بخش هایی از فعالین با رژیم اسلامی از طریق دخالت اصلاح طلبان و ایجاد شکاف در صفوف نیروهای خیابانی جنبش اعتراضی به این ترتیب.

5- خطر ایجاد امید کاذب در جنبش اعتراضی نسبت به احتمال به قدرت رسیدن احتمالی "اصلاح طلبان" در "انتخابات" بعدی و کاهش نیروهای معترض به این ترتیب.

6- خطر شروع تدریجی موج فرار فعالین جنبش اعتراضی به خارج از کشور.

 

بحران سازی با عراق توسط رژیم اسلامی

7- خطر گسترده شدن تهاجمات نظامی رژیم اسلامی به اقلیم کردستان عراق و الحاق این سیاست به سرنوشت جنبش اعتراضی در داخل کشور. محمل سازی از این طریق برای سرکوب بیشتر جنبش اعتراضی.

 

تشدید بحران هسته ای و جنگ احتمالی ناشی از آن

8- خطر توسل رژیم اسلامی به یک ماجراجویی نظامی با غرب و اسرائیل.

9- خطر اعلام رژیم مبنی بر قصد آن به تولید بمب هسته ای با هدف ایجاد گویا امکان "مشروع" بازدارنده گی هسته ای بر علیه خطر فرضی حمله اسرائیل و سپس اعلام نقشه قصد انجام آزمایش هسته ای؛ توسل رژیم به انجام یک آزمایش هسته ای و معرفی رسمی خود بعنوان یک قدرت هسته ای (نظیر مورد جمهوری دموکراتیک خلق کره در ماههای اخیر، که البته به یکدیگر مربوط نیستند).

10- خطر تهاجم نظامی قدرت های خارجی به کشور برای نمونه از سوی اسرائیل و جناح های افراطی در پیمان ناتو. امکان وجود محاسبات جناح جو بایدن برای چنین عملیاتی، تا احتمالاً از این طریق به یک پوئن مثبت در مقابل جناح دونالد ترامپ در انتخابات 2024 دست یابد.

11- خطر لیبرال های راست افراطی و قوم گرایان مدعی نمایندگی مردم "کرد" زبان در تشویق مداوم غرب بویژه هم اکنون به انجام یک تهاجم نظامی به کشور:

https://news.gooya.com/2022/11/post-70669.php

https://www.akhbar-rooz.com/181903/1401/09/06/

 

اشتباهات قوم گرایان و استفاده رژیم ترور از آنها

12- خطر دامن زدن به هراس از "تجزیه طلبی" توسط مسئولان رژیم اسلامی، که گویا چنین خطر ادعایی از سوی قوم گرایان "کرد" و "بلوچ" افزایش یافته است. این خطر از سوی رژیم ترور اما بدلیل برخی اشتباهات دو جریان "حزب دموکرات" و "حزب کومله" در فراخوان های فرصت طلبانه به جنبش اعتراضی و همزمان نیز: جنایات هولناک روزمره مأموران رژیم اسلامی در غرب کشور و بلوچستان تشدید شده است.

13- خطر تشدید فشار احزاب قومی "کردی" در عراق و خارج نظیر PKK برای وادار ساختن مردم به توسل به قیام مسلحانه زودرس در شهرهای غرب و شرق کشور.

14- خطر بروز درگیری های قومی میان افراطیون "ترک" زبان و "کرد" زبان در استان آذربایجان غربی در میانه مبارزات ضد رژیمی در سراسر کشور.

15- خطرات دخالت قوم گرایان در استان های غرب کشور و ایفای نقش در اقدامات افراطی و کشاندن غرب کشور به درگیریهای زودرس با هدف تسهیل دخالت نظامی غرب.

16- خطر اعمال فشار حکومت "اقلیم کردستان عراق" به تبعید شده گان ایرانی و قوم گرا در این اقلیم و از این طریق کشاندن آنان با انجام اقدامات افراطی در شهرهای استان های غرب کشور.

17- خطر انفعال مردم تبریز و ارومیه و از این طریق شهرهای آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی بدلیل وحشت از تقویت قوم گرایان "کرد" و PKK در آذربایجان غربی. اگر در این کشور، مردم تبریز فعالانه در یک جنبش اعتراضی شرکت نکنند، مردم رشت و مشهد و اصفهان و شیراز هم بتدریج متزلزل خواهند شد. وزنه سنگین تاریخ انقلاب مشروطیت و ملی گرایی ایرانی در آذربایجان و اهمیت کمتر این موضوع در میان احزاب قوم گرای "کرد" ایرانی در اقلیم کردستان عراق یک تفاوت سیاسی واقعی است. بدبینی شدید به نقش قدرت های بین المللی در میان مردم تبریز و خوش بینی و امید نسبی به این نقش در میان جریانات قوم گرای "کرد" ایرانی مستقر در اقلیم کردستان عراق بمثابه یک عامل منفی بطور محسوس تأثیر گذار است.

18- خطر نقش افراطی جریان ترکیه ای "حزب کارگران کردستان" PKK در غرب کشور و تصادمات زیانبار آن با شهروندان غیر "کرد" زبان ایرانی. توسل آن به عملیات ترور عوامل رژیم، که ممکن است عمدتاً به بخش غیر "کرد" زبان شهرهای این منطقه تعلق داشته باشند.

19- خطر افزایش تبلیغات و نقش قوم گرایان افراطی تحت عنوان "مرکز همکاری احزاب کردستان ایران"، که براساس سیاست اعلام شده دو حزب اصلی این جریان یعنی "حزب دموکرات" و "حزب کومله" آنها از سپردن سرنوشت مردم به دخالت سیاسی و یا نظامی قدرت های غربی ابائی ندارند. این سیاست در میان توده های ساده مردم، یعنی اکثریت قاطع جامعه، بشدت خطرناک و ضد کشوری محسوب شده و بازتابی شدیداً منفی بدنبال دارد.

 

نقش مخرب سلطنت طلبان

20- خطر افرایش نقش گرایش راست در میان زنان لیبرال شریک در جنبش اعتراضی بدلیل حمایت فعالانه رسانه های غربی از آنها، و تضعیف نقش زنان متعلق به گرایش چپ در این جنبش.

21- خطر رواج  تبلیغ شبح "خطر کمونیسم" از سوی لیبرال های راست داخلی و تکه پاره کردن صفوف جنبش اعتراضی.

22- خطر افرایش دخالت و تأثیرات سلطنت طلبان، بدلیل صدور فرامین و "مصاحبه" های آنها در خارج از کشور و ترساندن مردم از این طریق، که گویا سلطنت طلبان به نیابت از غرب در صدد قبضه قدرت و بازگرداندن دوباره نظام ضد مردمی پهلوی هستند.

 

رشد محافظه کاری و نقش بازدارنده گی "اکثریتی" ها

23- خطر رشد عافیت طلبی و منزه طلبی، دور شدن از خیابان و "لایک زدن" بجای "داد زدن" از سوی گرایش های روشنفکرانه، که ممکن است حتی مدعی تعلق خود به "چپ رادیکال" باشند.

24- عدم توجه به ایجاد روابط شخصی و واقعی میان مبارزین و غلبه کفایت به تماس های ناشناس و "بی خطر" از طریق شبکه های اجتماعی.

25- خطر شیوع دوباره تبلیغات "خشونت پرهیزی" از سوی "اکثریتی" ها (تحت عناوین مختلف "چپ" و "جمهوریخواه")، و از طرف نویسنده گان آنها در سایت های اینترنتی  خارج نظیر "اخبار روز" و "ایران امروز"، و پاشیدن گرد محافظه کاری و یأس و ناامیدی در میان معترضین.

 

 سیاست بین المللی زیانبار لیبرال های راست برای جنبش اعتراضی

26- خطر کشاندن مسئله جنبش اعتراضی در ایران به درون رقابت ها و کشمکش های غرب با فدراسیون روسیه و جمهوری خلق چین و الحاق آن به  موضوعات اوکراین و تایوان.

27- خطر کشاندن دوباره "پرونده" جنبش اعتراضی به شورای امنیت سازمان ملل متحد و افزایش نقش چهره های منتخب غرب نظیر شیرین عبادی از این طریق. تبدیل مردم ایران به عامل فشاری علیه جمهوری خلق چین و فدراسیون روسیه در موضوع اوکراین در سازمان ملل متحد. جنبش اعتراضی مردم ایران ربطی به وظایف و آئین نامه شورای امنیت سازمان ملل متحد ندارد.

28- خطرات تبدیل حمایت دولت ها و رسانه های خارجی به انجام دخالت سیاسی آنها در امور مبارزات مردم و وابسته ساختن نیروهای جنبش اعتراضی به رهنمودها و فرامین سیاستمداران خارجی.

 

احتمال تحکیم صفوف نیروهای سرکوب

29- خطر کاهش گسیختگی در صفوف سرکوبگران، وحدت هر چه بیشتر دستگاه های سرکوب علیه جنبش اعتراضی. این احتمال ویژه شرایط آغازین و خاص دوره عدم بلوغ کافی هر جنبش اعتراضی است.

30- خطر تشجیع هر چه بیشتر سرکوبگران از طریق افزایش حقوق ها و امتیازات مأموران سرکوبگر.


روانشناسی سیاسی جنبش اعتراضی و فعالین آن

31- خطر شیوع گرایش ضد مبارزه در میان بازداشت شده گان در زندان ها و انتقال این روحیه به جنبش اعتراضی.

32- خطر ترویج ناامیدی و روحیه شکست از طریق مصاحبه های تلویزیونی "توابین"، نظیر نقش فوق العاده منفی همین سیاست رژیم ترور در سال 1360.

33- عدم پیشرفت محسوس بعدی جنبش اعتراضی برای برخی و خطر شیوع گرایش به آنارشیسم و روی آوری به شورش های کور و بی هدف.

34- خطر خسته شدن مردم شریک در اعتراضات از طولانی شدن اعتراضات.

35- خطر افزایش فشار خانواده ها بر فرزندان خود برای عدم شرکت در تظاهرات با افزایش کشته ها و مجروحین و معلولین و ایجاد دودلی و تردید در میان خانواده ها.

36- خطر محدود ماندن جنبش اعتراضی به جوانان و عدم دخالت بزرگسالان، شاغلین، مالیات دهندگان و والدین. خطر ناتوانی نسل جوان از قانع کردن بزرگسالان و والدین و بستگان خود به شرکت در این جنبش رهایی بخش.

37- خطر غلبه ساده سازی فکر انقلاب و سرنگونی رژیم در میان عناصر کم تجربه، و غلبه خستگی و سرخورده گی بر آنها پس از ماههای سخت و پراضطراب تاکنونی. انقلاب در یک جامعه مشکل ترین و پیچیده ترین فعالیت انسانی است، و جز با کار سنگین و دلسوزانه و فداکاری و دقت و صبر و پیگیری میلیونها انسان علاقمند و "عاشق" به نتیجه نمی رسد. جنبش اعتراضی کنونی ممکن است چندین سال طول بکشد.

38- خطر تشدید وخامت وضعیت اقتصادی و استفاده رژیم از آن برای به زانو در آوردن جنبش اعتراضی. خطر گرایش مردم به کنار کشیدن از جنبش اعتراضی به این دلیل.

39- خطر فشار استادان دانشگاهها و مدیران مدارس به دانشجویان و دانش آموزان و تحت فشار گذاشتن آنها در موضوع امتحانات بمنظور وادار ساختن آنان به کنار کشیدن از جنبش اعتراضی.

 

فقدان رهبری در جنبش اعتراضی و گرایش به بی اعتمادی

40- خطر تضعیف اعتماد توده های ساده مردم به رهبران واقعی در میان خود. خطر اعتماد به "چهره های" خارج از کشوری، که رسانه های امپریالیستی بطور هماهنگ آنها را مطرح میکنند. خطر ایجاد دودستگی در جنبش اعتراضی به این دلیل.

41- خطر شیوع بی اعتمادی در میان معترضین خیابانی به اینکه: آیا اصلاً ممکن است که آنها یک رهبری از میان خود ایجاد کنند و یا خیر؟

42- خطر افزایش بدبینی مردم به نقش چهره های ایرانی مقیم خارج و احتمال وجود بند و بست های پشت پرده آنان با دولت های غربی. کنار کشیدن نیروها و عناصر چپ از جنبش اعتراضی بدلیل این بی اعتمادی، و آنچه که آنها ممکن است آن را بعنوان خطر امپریالیسم ارزیابی کنند.

 

نقش منفی فرصت طلبان مدعی رهبری جنبش اعتراضی

43- خطرات "تأسیس" و اعلام مداوم و افسار گسیخته "کمیته های محلات" غیر واقعی و مجازی؛ کشاندن "رهبری" و "رهنمود" و "سازماندهی" و "شعارها" به ابتذال و مسخره بازی. سردرگم کردن مردم درگیر در جنبش اعتراضی با صدور فرامین غیرواقعی به مناسبت های دلبخواهی برای برگزاری تجمعات خیابانی و تبلیغ برای اهداف سلطنت طلبان.

 

آثار زیانبار عدم پیدایش تشکل های مستقل مردم

44- کندی در پیدایش و یا عدم پیدایش تشکل های مستقل دانشجویان، زنان، کارگران و کارمندان و سایر اقشار و افزایش تأثیرات منفی ناشی از پراکنده گی در صفوف مردم که منجر به وفور اعتراضات پراکنده و غیر سازمان یافته، کم نتیجه و بی نتیجه خواهد شد.

45- افزایش ترس و نگرانی در جنبش اعتراضی از فقدان تشکل و رهبری و بی برنامه گی برای فردای سرنگونی رژیم اسلامی.

 

تجارب شکست های جنبش های اعتراضی در سال های اخیر

46- خطرات شناخته نشده ای که به توقف جنبشهای اعتراضی در تایلند و میانمار در سالهای اخیر منجر شدند.

 

اکبر تک دهقان

7 آذر 1401- 28 نوامبر 2022

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ