دوشنبه، آذر ۰۷، ۱۴۰۱

چه خطراتی مردم و جنبش اعتراضی را تهدید میکنند؟


یادداشت های روزهای اعتراضات- 9

 

تشدید سرکوب بمثابه خطر فوری

1- هم اینک برخی از بازداشت شده گان در معرض خطر اعدام فوری قرار دارند. خطر توسل رژیم اسلامی به اعدام برخی و یا گروهی از زندانیان بازداشت شده و هراس افکنی در صفوف جنبش اعتراضی از این طریق. احتمال ناتوانی جنبش اعتراضی به برخورد فعال و خونسرد به این رویداد احتمالی. رواج ترس و محافظه کاری در میان بخشی از جنبش اعتراضی به این دلیل.

2- خطر سرکوب های شدید و "نهایی" در چندین شهر توأمان. بازداشت های وسیع سازماندهان و قتل هر چه بیشتر فعالین در ضمن تظاهرات.

 

نقش مخرب "اصلاح طلبان" حکومتی

3- خطر توسل رژیم اسلامی به سیاست "چماق و نان شیرینی": سرکوب شدید و پی در پی در چندین شهر و همزمان و یا مدت کوتاهی پس از آن، آغاز مذاکره با "اصلاح طلبان" برای دادن شبه "امتیازاتی" ناچیز نظیر کاهش تعداد گشت های ارشاد، تخفیف تفکیک جنسیتی در سلف سرویس های دانشگاه ها و نظایر آن.

4- خطر سازش بخش هایی از فعالین با رژیم اسلامی از طریق دخالت اصلاح طلبان و ایجاد شکاف در صفوف نیروهای خیابانی جنبش اعتراضی به این ترتیب.

5- خطر ایجاد امید کاذب در جنبش اعتراضی نسبت به احتمال به قدرت رسیدن احتمالی "اصلاح طلبان" در "انتخابات" بعدی و کاهش نیروهای معترض به این ترتیب.

6- خطر شروع تدریجی موج فرار فعالین جنبش اعتراضی به خارج از کشور.

 

بحران سازی با عراق توسط رژیم اسلامی

7- خطر گسترده شدن تهاجمات نظامی رژیم اسلامی به اقلیم کردستان عراق و الحاق این سیاست به سرنوشت جنبش اعتراضی در داخل کشور. محمل سازی از این طریق برای سرکوب بیشتر جنبش اعتراضی.

 

تشدید بحران هسته ای و جنگ احتمالی ناشی از آن

8- خطر توسل رژیم اسلامی به یک ماجراجویی نظامی با غرب و اسرائیل.

9- خطر اعلام رژیم مبنی بر قصد آن به تولید بمب هسته ای با هدف ایجاد گویا امکان "مشروع" بازدارنده گی هسته ای بر علیه خطر فرضی حمله اسرائیل و سپس اعلام نقشه قصد انجام آزمایش هسته ای؛ توسل رژیم به انجام یک آزمایش هسته ای و معرفی رسمی خود بعنوان یک قدرت هسته ای (نظیر مورد جمهوری دموکراتیک خلق کره در ماههای اخیر، که البته به یکدیگر مربوط نیستند).

10- خطر تهاجم نظامی قدرت های خارجی به کشور برای نمونه از سوی اسرائیل و جناح های افراطی در پیمان ناتو. امکان وجود محاسبات جناح جو بایدن برای چنین عملیاتی، تا احتمالاً از این طریق به یک پوئن مثبت در مقابل جناح دونالد ترامپ در انتخابات 2024 دست یابد.

11- خطر لیبرال های راست افراطی و قوم گرایان مدعی نمایندگی مردم "کرد" زبان در تشویق مداوم غرب بویژه هم اکنون به انجام یک تهاجم نظامی به کشور:

https://news.gooya.com/2022/11/post-70669.php

https://www.akhbar-rooz.com/181903/1401/09/06/

 

اشتباهات قوم گرایان و استفاده رژیم ترور از آنها

12- خطر دامن زدن به هراس از "تجزیه طلبی" توسط مسئولان رژیم اسلامی، که گویا چنین خطر ادعایی از سوی قوم گرایان "کرد" و "بلوچ" افزایش یافته است. این خطر از سوی رژیم ترور اما بدلیل برخی اشتباهات دو جریان "حزب دموکرات" و "حزب کومله" در فراخوان های فرصت طلبانه به جنبش اعتراضی و همزمان نیز: جنایات هولناک روزمره مأموران رژیم اسلامی در غرب کشور و بلوچستان تشدید شده است.

13- خطر تشدید فشار احزاب قومی "کردی" در عراق و خارج نظیر PKK برای وادار ساختن مردم به توسل به قیام مسلحانه زودرس در شهرهای غرب و شرق کشور.

14- خطر بروز درگیری های قومی میان افراطیون "ترک" زبان و "کرد" زبان در استان آذربایجان غربی در میانه مبارزات ضد رژیمی در سراسر کشور.

15- خطرات دخالت قوم گرایان در استان های غرب کشور و ایفای نقش در اقدامات افراطی و کشاندن غرب کشور به درگیریهای زودرس با هدف تسهیل دخالت نظامی غرب.

16- خطر اعمال فشار حکومت "اقلیم کردستان عراق" به تبعید شده گان ایرانی و قوم گرا در این اقلیم و از این طریق کشاندن آنان با انجام اقدامات افراطی در شهرهای استان های غرب کشور.

17- خطر انفعال مردم تبریز و ارومیه و از این طریق شهرهای آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی بدلیل وحشت از تقویت قوم گرایان "کرد" و PKK در آذربایجان غربی. اگر در این کشور، مردم تبریز فعالانه در یک جنبش اعتراضی شرکت نکنند، مردم رشت و مشهد و اصفهان و شیراز هم بتدریج متزلزل خواهند شد. وزنه سنگین تاریخ انقلاب مشروطیت و ملی گرایی ایرانی در آذربایجان و اهمیت کمتر این موضوع در میان احزاب قوم گرای "کرد" ایرانی در اقلیم کردستان عراق یک تفاوت سیاسی واقعی است. بدبینی شدید به نقش قدرت های بین المللی در میان مردم تبریز و خوش بینی و امید نسبی به این نقش در میان جریانات قوم گرای "کرد" ایرانی مستقر در اقلیم کردستان عراق بمثابه یک عامل منفی بطور محسوس تأثیر گذار است.

18- خطر نقش افراطی جریان ترکیه ای "حزب کارگران کردستان" PKK در غرب کشور و تصادمات زیانبار آن با شهروندان غیر "کرد" زبان ایرانی. توسل آن به عملیات ترور عوامل رژیم، که ممکن است عمدتاً به بخش غیر "کرد" زبان شهرهای این منطقه تعلق داشته باشند.

19- خطر افزایش تبلیغات و نقش قوم گرایان افراطی تحت عنوان "مرکز همکاری احزاب کردستان ایران"، که براساس سیاست اعلام شده دو حزب اصلی این جریان یعنی "حزب دموکرات" و "حزب کومله" آنها از سپردن سرنوشت مردم به دخالت سیاسی و یا نظامی قدرت های غربی ابائی ندارند. این سیاست در میان توده های ساده مردم، یعنی اکثریت قاطع جامعه، بشدت خطرناک و ضد کشوری محسوب شده و بازتابی شدیداً منفی بدنبال دارد.

 

نقش مخرب سلطنت طلبان

20- خطر افرایش نقش گرایش راست در میان زنان لیبرال شریک در جنبش اعتراضی بدلیل حمایت فعالانه رسانه های غربی از آنها، و تضعیف نقش زنان متعلق به گرایش چپ در این جنبش.

21- خطر رواج  تبلیغ شبح "خطر کمونیسم" از سوی لیبرال های راست داخلی و تکه پاره کردن صفوف جنبش اعتراضی.

22- خطر افرایش دخالت و تأثیرات سلطنت طلبان، بدلیل صدور فرامین و "مصاحبه" های آنها در خارج از کشور و ترساندن مردم از این طریق، که گویا سلطنت طلبان به نیابت از غرب در صدد قبضه قدرت و بازگرداندن دوباره نظام ضد مردمی پهلوی هستند.

 

رشد محافظه کاری و نقش بازدارنده گی "اکثریتی" ها

23- خطر رشد عافیت طلبی و منزه طلبی، دور شدن از خیابان و "لایک زدن" بجای "داد زدن" از سوی گرایش های روشنفکرانه، که ممکن است حتی مدعی تعلق خود به "چپ رادیکال" باشند.

24- عدم توجه به ایجاد روابط شخصی و واقعی میان مبارزین و غلبه کفایت به تماس های ناشناس و "بی خطر" از طریق شبکه های اجتماعی.

25- خطر شیوع دوباره تبلیغات "خشونت پرهیزی" از سوی "اکثریتی" ها (تحت عناوین مختلف "چپ" و "جمهوریخواه")، و از طرف نویسنده گان آنها در سایت های اینترنتی  خارج نظیر "اخبار روز" و "ایران امروز"، و پاشیدن گرد محافظه کاری و یأس و ناامیدی در میان معترضین.

 

 سیاست بین المللی زیانبار لیبرال های راست برای جنبش اعتراضی

26- خطر کشاندن مسئله جنبش اعتراضی در ایران به درون رقابت ها و کشمکش های غرب با فدراسیون روسیه و جمهوری خلق چین و الحاق آن به  موضوعات اوکراین و تایوان.

27- خطر کشاندن دوباره "پرونده" جنبش اعتراضی به شورای امنیت سازمان ملل متحد و افزایش نقش چهره های منتخب غرب نظیر شیرین عبادی از این طریق. تبدیل مردم ایران به عامل فشاری علیه جمهوری خلق چین و فدراسیون روسیه در موضوع اوکراین در سازمان ملل متحد. جنبش اعتراضی مردم ایران ربطی به وظایف و آئین نامه شورای امنیت سازمان ملل متحد ندارد.

28- خطرات تبدیل حمایت دولت ها و رسانه های خارجی به انجام دخالت سیاسی آنها در امور مبارزات مردم و وابسته ساختن نیروهای جنبش اعتراضی به رهنمودها و فرامین سیاستمداران خارجی.

 

احتمال تحکیم صفوف نیروهای سرکوب

29- خطر کاهش گسیختگی در صفوف سرکوبگران، وحدت هر چه بیشتر دستگاه های سرکوب علیه جنبش اعتراضی. این احتمال ویژه شرایط آغازین و خاص دوره عدم بلوغ کافی هر جنبش اعتراضی است.

30- خطر تشجیع هر چه بیشتر سرکوبگران از طریق افزایش حقوق ها و امتیازات مأموران سرکوبگر.


روانشناسی سیاسی جنبش اعتراضی و فعالین آن

31- خطر شیوع گرایش ضد مبارزه در میان بازداشت شده گان در زندان ها و انتقال این روحیه به جنبش اعتراضی.

32- خطر ترویج ناامیدی و روحیه شکست از طریق مصاحبه های تلویزیونی "توابین"، نظیر نقش فوق العاده منفی همین سیاست رژیم ترور در سال 1360.

33- عدم پیشرفت محسوس بعدی جنبش اعتراضی برای برخی و خطر شیوع گرایش به آنارشیسم و روی آوری به شورش های کور و بی هدف.

34- خطر خسته شدن مردم شریک در اعتراضات از طولانی شدن اعتراضات.

35- خطر افزایش فشار خانواده ها بر فرزندان خود برای عدم شرکت در تظاهرات با افزایش کشته ها و مجروحین و معلولین و ایجاد دودلی و تردید در میان خانواده ها.

36- خطر محدود ماندن جنبش اعتراضی به جوانان و عدم دخالت بزرگسالان، شاغلین، مالیات دهندگان و والدین. خطر ناتوانی نسل جوان از قانع کردن بزرگسالان و والدین و بستگان خود به شرکت در این جنبش رهایی بخش.

37- خطر غلبه ساده سازی فکر انقلاب و سرنگونی رژیم در میان عناصر کم تجربه، و غلبه خستگی و سرخورده گی بر آنها پس از ماههای سخت و پراضطراب تاکنونی. انقلاب در یک جامعه مشکل ترین و پیچیده ترین فعالیت انسانی است، و جز با کار سنگین و دلسوزانه و فداکاری و دقت و صبر و پیگیری میلیونها انسان علاقمند و "عاشق" به نتیجه نمی رسد. جنبش اعتراضی کنونی ممکن است چندین سال طول بکشد.

38- خطر تشدید وخامت وضعیت اقتصادی و استفاده رژیم از آن برای به زانو در آوردن جنبش اعتراضی. خطر گرایش مردم به کنار کشیدن از جنبش اعتراضی به این دلیل.

39- خطر فشار استادان دانشگاهها و مدیران مدارس به دانشجویان و دانش آموزان و تحت فشار گذاشتن آنها در موضوع امتحانات بمنظور وادار ساختن آنان به کنار کشیدن از جنبش اعتراضی.

 

فقدان رهبری در جنبش اعتراضی و گرایش به بی اعتمادی

40- خطر تضعیف اعتماد توده های ساده مردم به رهبران واقعی در میان خود. خطر اعتماد به "چهره های" خارج از کشوری، که رسانه های امپریالیستی بطور هماهنگ آنها را مطرح میکنند. خطر ایجاد دودستگی در جنبش اعتراضی به این دلیل.

41- خطر شیوع بی اعتمادی در میان معترضین خیابانی به اینکه: آیا اصلاً ممکن است که آنها یک رهبری از میان خود ایجاد کنند و یا خیر؟

42- خطر افزایش بدبینی مردم به نقش چهره های ایرانی مقیم خارج و احتمال وجود بند و بست های پشت پرده آنان با دولت های غربی. کنار کشیدن نیروها و عناصر چپ از جنبش اعتراضی بدلیل این بی اعتمادی، و آنچه که آنها ممکن است آن را بعنوان خطر امپریالیسم ارزیابی کنند.

 

نقش منفی فرصت طلبان مدعی رهبری جنبش اعتراضی

43- خطرات "تأسیس" و اعلام مداوم و افسار گسیخته "کمیته های محلات" غیر واقعی و مجازی؛ کشاندن "رهبری" و "رهنمود" و "سازماندهی" و "شعارها" به ابتذال و مسخره بازی. سردرگم کردن مردم درگیر در جنبش اعتراضی با صدور فرامین غیرواقعی به مناسبت های دلبخواهی برای برگزاری تجمعات خیابانی و تبلیغ برای اهداف سلطنت طلبان.

 

آثار زیانبار عدم پیدایش تشکل های مستقل مردم

44- کندی در پیدایش و یا عدم پیدایش تشکل های مستقل دانشجویان، زنان، کارگران و کارمندان و سایر اقشار و افزایش تأثیرات منفی ناشی از پراکنده گی در صفوف مردم که منجر به وفور اعتراضات پراکنده و غیر سازمان یافته، کم نتیجه و بی نتیجه خواهد شد.

45- افزایش ترس و نگرانی در جنبش اعتراضی از فقدان تشکل و رهبری و بی برنامه گی برای فردای سرنگونی رژیم اسلامی.

 

تجارب شکست های جنبش های اعتراضی در سال های اخیر

46- خطرات شناخته نشده ای که به توقف جنبشهای اعتراضی در تایلند و میانمار در سالهای اخیر منجر شدند.

 

اکبر تک دهقان

7 آذر 1401- 28 نوامبر 2022

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر