جنبش مسلحانه پیشتاز و شرایط ملی و بینالمللی آن
جنبش
انقلابی مسلحانه ای که آتش سیاهکل را
برافروخت در فضای ملی-بینالمللی
معینی نضج گرفت که با شرایط کنونی تفاوت
های کیفی آشکاری داشت.
علاوه
بر این، از مقطع کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲
تا انقلاب بهمن ۱۳۵۷ قشر دانشجو بعنوان
یک نیروی بزرگ اجتماعی جدید و گسترش یافته، دارای یک هسته انقلابی و مستعد ایفای نقشی
تاریخی-انقلابی
بود.
این
آن عوامل تعیین کننده ای هستند که چرا
فعالیتها و مبارزاتی که به تاسیس سازمان
چریکهای فدایی خلق منجر شدند دیگر تکرار
نشدند.
امپریالیسم
و جنگهای امپریالیستی
قرن
بیستم با ظهور امپریالیسم بمثابه مرحله
جدید توسعه سرمایه داری و وقوع جنگهای
امپریالیستی برای تقسیم مجدد جهان مشخص
میشود.
بنا
به توصیف لنین:
امپریالیسم،
سرمایه داری در سطحی از توسعه آن است که
سلطه انحصارات و سرمایه مالی شکل میگیرد.
صدور
سرمایه نقش مهمی در مقایسه با صدور سنتی
کالا کسب میکند.
تقسیم
جهان توسط تراست های بینالمللی شروع
شده، و تقسیم کل اراضی کره زمین
توسط بزرگترین کشورهای سرمایه داری به
سرانجام میرسد.
در
اوائل قرن بیستم هنوز دو سوم جمعیت جهان
در مستعمرات زندگی میکردند.
از
هر سه انسان، دو نفر صاحب حقوق انسان آزاد
نبودند و با این توده صدها میلیونی بعنوان
مردم بی حقوق و غالبا نظیر برده گان رفتار
میشد.
با
شروع جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ توسط
امپریالیست های تازه نفس آلمان و
اتریش-مجارستان،
ائتلاف امپراطوری عثمانی با آنان و مقابله
استعمارگران کهن با اتحاد فوق، صدها
میلیون مردم جهان به درون رقابتهای خونین
امپریالیستی کشیده شدند.
اما
همه کشورهای استعمارگر و امپریالیست
دارای وزن سیاسی-نظامی
و قدرت اقتصادی-مالی
یکسان در برابر یکدیگر نبودند.
بهمین
دلیل در ضعیف ترین حلقه قدرتهای
امپریالیستی درحال جنگ یعنی روسیه تزاری،
طبقه کارگر متشکل تحت رهبری حزب سوسیال
دموکرات انقلابی و لنین قادر به توسل به یک انقلاب
گشته و از این طریق موفق به پایان یکجانبه
جنگ با آلمان مهاجم، و به این وسیله خاتمه
جنگ جهانی اول گردید.
در
این جنگ هولناک از سال ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ حدود
۴۰ کشور با ۷۰ میلیون نفر نیروی مسلح وارد
یک جنگ بزرگ گشتند که با خوشبینانه ترین
تخمین حداقل ۱۷ میلیون نفر کشته و دهها
میلیون مجروح و معلول و آواره جنگی برجای
گذاشتند.
این
رقم هنوز شامل مرگ بیش از ۵۰ میلیون نفر
ناشی از شیوع بیماریهای مسری در طی جنگ،
کشتار میلیون ها نفر از مردم غیرنظامی و
یا مرگ میلیون ها نفر ناشی از قحطی و گرسنگی
در طی جنگ از جمله در کشورهای بیطرفی نظیر
ایران نمیشود.
جنگ
جهانی امپریالیستی اول به ویرانی بخش
اعظم ساختهها و کار و تلاش بشری در دوران
معاصر تا انعقاد قرارداد صلح پاریس در
سال ۱۹۱۹منجرشد.
جهان
پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷
از
مقطع انقلاب اکتبر در سال ۱۹۱۷ به بعد،
تحت تأثیر آن و در پرتو تئوری انقلابی
قدرتمند مارکسیسم-
لنینیسم،
جهان وارد مبارزات گسترده ضد استعماری و
ضد امپریالیستی شد و این به خصلت نما و
ویژه گی اصلی قرن بیستم فرا رویید.
این
آن شرایط سیاسی بینالمللی است که مبارزات
مردم ایران علیه رژیم کودتایی پهلوی و
قدرت حامی ایجاد و حفظ آن، امپریالیسم
آمریکا، در آن جریان پیدا کرد.
عناصر
مختلفی از رویدادهای بزرگ جهان قرن بیستم
تأثیرات آشکار در پیدایش سازمان چریکهای
فدایی خلق و ادامه حیات آن نقش
ایفا کردند:
۱- مبارزات
ملی-ضد
امپریالیستی خلق ویتنام از سال ۱۳۱۹/۱۹۴۱
و سپس با ایجاد جمهوری سوسیالیستی ویتنام
(ویتنام
شمالی)
در
سال۱۳۲۳/۱۹۴۵
وارد دوره تازهای گشت.
مردم
ویتنام و ارتش خلق این کشور پس از درهم
کوبیدن قدرت نظامی استعماری فرانسه در
دین بی فو (۱۹۵۴)،
در مراحل بعدی نیز از سال ۱۳۳۳/۱۹۵۵
تا ۱۳۵۳/۱۹۷۵
قدرت جهنمی ارتش آمریکا را به مصاف طلبیدند
و با پیروزی نظامی بر آن، عاقبت بخش جنوبی کشور خود را از سلطه امپریالیسم آمریکا
خارج ساختند.
۲-
انقلاب توده ای و تاسیس جمهوری خلق چین در سال ۱۳۲۷/۱۹۴۹
و بقدرت رسیدن حزب کمونیست در این کشور
نیروی موثری در تشدید مبارزات ضد امپریالیستی
قرن بیستم گشته و تأثیرات مثبت در تشدید
مبارزات ضد دیکتاتوری-ضد
امپریالیستی در دوره پهلوی برجای
گذاشت.
این
نقش اما با نزدیکی چین به غرب، اتخاذ سیاست
ضد شوروی از سوی دولت چین، علم شدن تئوری
ضد کمونیستی «سوسیال
امپریالیسم» علیه شوروی، و
عدم حمایت چین از جنبش های انقلابی بتدریج
زائل گشت.
بويژه
اینکه مدافعین ایرانی تئوری های ظاهرا
متکی بر انقلاب چین در خارج از کشور، باوری
به تسلط مناسبات سرمایه داری در ایران
نداشته و بطور مصنوعی بدنبال براه انداختن
«جنگ
دهقانی طولانی مدت» با الگوی چینی در
مبارزه با دیکتاتوری پهلوی افتادند.
این
افراد حتی پس از سرنگونی رژیم پهلوی هم
با همین عناصر سطحی تحلیلی، پیرامون شرایط
اقتصادی-اجتماعی
ایران بحث میکردند!
۳-
پیروزی
انقلاب کوبا در سال۱۳۳۷/۱۹۵۹
به قدرت مبارزه مسلحانه کمونیست ها و
دموکراتهای انقلابی و فضای
جهانی پس از آن، نقش بینالمللی بسیار
بزرگی در قطعیت تعقیب شیوه مبارزه مسلحانه
و سهم کلیدی در وحدت دو «گروه
جزنی-
ضیاء
ظریفی»
و
«گروه
احمدزاده-
پویان»
بازی
کرد.
نه
فقط در ایران بلکه در کشورهای آمریکای
لاتین، ترکیه و حتی اروپا و ژاپن نیز
گروه های چریکی متعددی با تکیه بر دستاوردهای
عملی و نظری انقلاب کوبا وارد عرصه مبارزه
مسلحانه شهری شدند.
انقلاب
کوبا با بسیج کارگران، دهقانان و نیروهای ترقی خواه این کشور، به آزادی کشور کوبا از تسلط
باندهای نظامی سرسپرده امپریالیسم آمریکا
و مافیای مواد مخدر آمریکای لاتین منجر گردید. این کشور واقع در کنار مرزهای آبی قدرت سهمگین امپریالیسم، و حتی امروز فقط با ۱۰ میلیون نفر جمعیت، در
گسترش مقاومت در آمریکای لاتین، حتی در
آزادی مردم آفریقای جنوبی از تسلط آپارتاید
و با اعزام هزاران نفر سرباز و انبوه
تجهیزات نظامی در پیروزی خلق های آنگولا
و موزامبیک و نامیبیا و نیز اتیوپی سهم
بسزایی ایفا کرد!
اوضاع
مساعد بینالمللی بالا، شرایط مبارزه ضد
امپریالیستی در جهان و از این رو: وضعیت
تسهیل کننده پیدایش سازمان چریکهای فدایی
خلق محسوب میشوند.
شرایط
ملی اما عنصر تعیین کننده ای بود که بطور
مشخص و عینی و روزمره عمل میکرد و موجب
روی آوری نسل جدیدی ازانقلابیون به عرصه
مبارزات ضد دیکتاتوری گشت.
سلطه رژیم
پهلوی و مبارزه با اختناق پلیسی آن
از مقطع انقلاب مشروطیت در سال ۱۹۰۶/۱۲۸۵
تا سقوط رضاخان در شهریور ۱۹۴۱/۱۳۲۰
و سپس مبارزات دوره ۱۳۲۰ تا ۱۹۵۳/۱۳۳۲،
مقاومت علیه استعمار انگلستان و مبارزه
علیه دربار پهلوی فضای عمومی کشور را
تشکیل داده، روانشناسی سیاسی جامعه را
تعیین میکرد.
در
این میان سرنگونی دولت ملی محمد مصدق،
نابودی حزب توده ایران و وابستگی به آمریکا
و فعال مایشایی ساواک، عناصر اصلی هر نوع
قضاوتی را پیرامون رژیم پهلوی تشکیل
میدادند.
رژیم
محمدرضا پهلوی با ساواک شکنجه گر و آدمکش آن قادر نبود به هیچ صورتی از ننگ استقرار
دوباره حکومت خود از طریق یک کودتای نظامی
توسط قدرت های امپریالیستی خلاص شود.
هرنوع
برخوردی به حکومت پهلوی در عمل برخورد به حکومت
مستقیم سازمان سیا و پنتاگون در ایران
محسوب میشد.
این
میزان از عدم مشروعیت ملی بجز حکومت
نظامیان ویتنام جنوبی در مورد هیچ دولت
دیگری در جهان سابقه نداشت.
در
طول حکومت پهلوی، صحبت و بحث سیاسی در
زندگی روزمره مردم، حتی در خانه های مردم، مطلقا غایب بود که عامل
آن فقط تهدید ساواک به دستگیری و شکنجه بود.
اما
اقشار روشنفکری و دانشجویان مبارز مداومأ تلاش میکردند بر این فضای سکوت و ترس غلبه
کنند.
سه
گروه:
نویسندگان/هنرمندان،
دانشجویان/معلمان
و کارگران کمونیست بیشترین نقش را در
افشاگری علنی علیه وضعیت حاکم و کشاندن
جامعه به محیط انتقاد و اعتراض ایفا
میکردند.
معلمان
در محیط های آموزشی نقش اصلی را در افشاگری
علنی علیه رژیم پهلوی در سطح جامعه بازی میکردند.
معلمان
کشور به چهرههای الگو و مبارزی نظیر صمد
بهرنگی، بهروز دهقانی و کرامت دانشیان
متکی بودند که برای همه معلمان ترقیخواه
چهرههایی آشنا و شیوه کار حرفهای و
نوع رابطه آنان با توده های فقیر مورد
تأیید اکثر معلمان مبارز بود.
فرمانده
عملیات حماسی سیاهکل، علی اکبر صفایی
فراهانی، یک معلم هنرستان از ساری بود.
در
دی ماه سال ۱۹۶۹/۱۳۴۸
و درست یکسال پیش از عملیات سیاهکل، فیلم
سینمایی «قیصر»
بر
پرده سینماهای کشور ظاهر شد (مسعود
کیمیایی،اسفندیار منفردزاده، عباس
کیارستمی).
فیلم
فوق در دور اول نمایش توجه زیادی بخود جلب
نکرد، اما وقتی جامعه از محتوای ضد رژیمی
آن مطلع شد صف های طولانی برای تماشای آن
بوجود آمدند!
هنرمند
ملی گرای دهه پس از کودتا، در اولین صحنه
ها با نمایش تصویر شاهنامه فردوسی و کشاندن
همه بحث به «غیرت»
و
«شرف»
و«انتقام»،
به نسل جوان نزدیک به
بورژوازی ملی نهیب میزند که باید انتقام
شکست تحقیرآمیز ملت را در کودتای ۲۸ مرداد
بگیرد.
امیرپرویز پویان از نظریه پردازان و بنیانگذاران اصلی سازمان فدایی به طیف نویسنده گان و مترجمین در رسانههای علنی تعلق داشت. سعید سلطان پور شاعر و هنرمند تأتر و نیز حامی ثابت قدم سازمان غلامحسین ساعدی به طیف هنرمندان/نویسنده گان تعلق داشتند. فروغ
فرخزاد شاعر و هنرمندی از دهه ۴۰ شمسی به طیف لیبرال مخالف رژیم پهلوی نزدیک
بود.
او
هم در شعر «ایمان
بیاوریم به آغاز فصل سرد»
از
«مرگ
باغچه»
میگوید
و غیر مستقیم به نیاز به مبارزه
مسلحانه اشاره میکند.
سیر
دخالت هنرمندان در شرایط سیاسی کشور در
دهه ۵۰ شمسی بازهم شکل آشکارتر و حتی علنی بخود میگیرد.
اشعار
و ترانه ها و فیلم های بسیاری «سیاسی»
میشوند
و «گوزن»
و
«جنگل»
به
نشانه سیاهکل به شعر و ترانه و سینما راه
پیدا میکنند.
نقطه
اوج این موج گسترش یابنده، در محاکمه شاعر
و روزنامهنگار کمونیست خسرو گلسرخی و
معلم کمونیست کرامت دانشیان تبلور پیدا
میکند.
از
قتل جنایتکارانه هر دو روشنفکر انقلابی تا سرنگونی
حکومت پهلوی فقط ۵ سال فاصله است.
کارگران
کمونیست بویژه از صنایع نفت کشور گروه
دیگری از پایه اجتماعی پیدایش مبارزه
مسلحانه در جامعه دهه ۴۰ و ۵۰ شمسی را
تشکیل میدادند.
درموارد
متعددی اعلامیه های سازمان چریکهای فدایی
خلق، جزوات افشاگرانه و یا آثار جنبش
کمونیستی در چاپخانه های شرکت ها تکثیر
میشدند.
چندین
نفر از کارگران سندیکالیست و کمونیست
نظیر اسکندر صادقی نژاد به بنیانگذاران اولیه سازمان چریکهای فدایی خلق تعلق دارند.
قشر
دانشجو نیروی پرشمار و فعال در مبارزات
سیاسی روزمره بود.
این
قشر بزرگ شهری طی دهه
های ۳۰، ۴۰ و ۵۰ شمسی با گسترش مناسبات
سرمایه داری و افزایش شمار دانشگاههای
جدید بوجود آمده بود.
دانشجویان
نه در کوچه و خیابان بلکه در محیط دانشگاه
ها، مرتبا وبویژه در مناسبت روز دانشجو
در۱۶ آذر هر سال، دستگاه سرکوب پهلوی را
به مصاف می طلبیدند.
دانشجویان
در تشکیل محافل مبارزی که به ایجاد سازمان
فدایی منجر شد، نقش بسیار فعال و تعیین
کننده ای ایفا کردند، و بعبارتی، دانشگاه
کانون اولیه پیدایش سازمان فدایی محسوب
میگردد.
پخش
اعلامیه های ضد رژیمی عمدتا به فعالیت
های دانشجویان مبارز تعلق داشت.
تقریباً
همه گروه های کوهنوردی و یا محافل کمک
به مردم تحت سوانح طبیعی و مردم فقیر
و حاشیه نشینان شهرها، یا برگزاری راهپیمایی، جزء فعالیتهای
دانشجویان مبارز بود.
دانشجویان
همچنین ایجاد اولین گروه های پژوهشی پیرامون
شرایط اقتصادی-
اجتماعی بویژه در روستاهای کشور را بعهده داشتند. چهره های بنیانگذار اصلی سازمان نظیر بیژن جزنی، مسعود احمدزاده، حمید اشرف و امیرپرویز پویان در محیط های دانشگاهی مرحله تعیین کننده کسب خودآگاهی سیاسی-تشکیلاتی خود را پشت سر گذاشتند. نیروی
سیاسی درگیر هر روزه علیه دستگاه سرکوب رژیم پهلوی را
بخش پیش آهنگ از دانشجویان سراسر کشور
تشکیل میداد.
شرایط
سیاسی جامعه ایران در آستانه عملیات
سیاهکل در سال ۱۹۷۱/۱۳۴۹
حامل بار بسیار قدرتمند مبارزه و مقابله
با رژیم ساواک و پاسخ نسل جوان به کودتای
۲۸ مرداد است؛ و این فضا از طریق نقش
نیرومند جنبش بینالمللی کمونیستی و
جنبش های آزادی ملی در مستعمرات و کشورهای
تحت سلطه امپریالیسم تقویت میشود.
این
همان بستر ملی بسیار مهم است که جامعه
ایران در دوران پس از شکست انقلاب بهمن
در سال ۱۳۶۰ از آن محروم گشت.
روند
شکست انقلاب بهمن
رژیم
اسلامی و حاکمان جدید هرگز تعدد احزاب
سیاسی، نظام پارلمانی در مفهوم رایج در
جهان و فعالیت قانونی سازمان چریکهای
فدایی خلق را برسمیت نشناختند.
از
فردای استقرار حکومت اسلامی توسط لیبرال
های نهضت آزادی و جبهه ملی، بازاریان،
دستگاه روحانیت شیعه، سازمان «مجاهدین
انقلاب اسلامی»
و سلطنت طلبان ادغام شده در شرایط جدید،
سیاست سرکوب و بازداشت فعالین سازمان
فدایی آغاز شد.
اما
همه نیروهای فروپاشی سازمان فدایی از
قدرت مسلط جدید لیبرال ها و دستگاه روحانیت
شیعه ناشی نشدند.
بلکه
دشمنان سازمان فدایی از دوره تشکیل آن از
دهه ۴۰ و ۵۰ شمسی نیز فعالانه، ایجاد انشعاب، تخریب و نابودی
این سازمان را به محتوای اصلی فعالیت
سیاسی-تبلیغی خود مبدل ساختند.
اضمحلال
سازمان چریکهای فدایی خلق در نتیجه ایلغار
حزب توده و باند همدست آن «اکثریت»،
تهاجم بی وققه شبه چپ صنفی، نهیلیست-آنارشیست
و ضد مبارزه متشکل در شرایط دیکتاتوری، نظیر «سازمان
پیکار»،
محفل توطئه گر «راه
کارگر»،
بویژه تهاجم تبلیغاتی ضدکمونیستی ازسوی
جریان قومگرا و جدایی طلب «کومله»
(با
عنوان فریبکارانه «حزب
کمونیست ایران»)
و
گروه وسیعی از دشمنان کینه توز سازمان
فدایی، سرفصل بسیار مهمی از روند فروپاشی
انقلاب بهمن طی سال های ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰ بود.
شکست
انقلاب بهمن دراستقرار یک نظام دموکراتیک
و عادلانه در سال ۱۹۸۱/۱۳۶۰،
نابودی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی
و پیوستن روسیه و متحدین شوروی در اروپای
شرقی به اردوی امپریالیسم در سال ۱۹۹۰/۱۳۷۰،
باعث حذف هر دو عامل ملی و بینالمللی در
پیدایش یک جریان مبارزاتی تاریخساز نظیر
سازمان چریکهای فدایی خلق از دهه های۴۰ و ۵۰
شمسی گشتند.
اکبر
تک دهقان
۴
اسفند ۱۴۰۳-22
فوریه
۲۰۲۵
ــــــــــــــــــــ