مردم ایران، سالمند و جوان و کودک، بیکباره با انفجار مهیب بمب ها و موشکهای اسرائیلی در خانه و خیابان و همسایه کنار خود غافلگیر شدند. مردمی که هزاران سال با کار و تلاش و خلاقیت، و مغرور، از خود تصوری مثبت و آفریننده داشتند حال باید در قرن بیست و یکم از پایتخت ۱۰ میلیون نفری کشور خود با سرشکستگی و شرمندگی فرار کنند، چون حتی یک سیستم ساده دفاع ضد هوایی وجود ندارد تا از زندگی آنها حفاظت کند. باید اعتراف کنم آنچه که به تصور من از غرور ملی شهروند ایرانی شکل میداد یکشبه درهم شکست و خرد شد، و فقط اندوهی عمیق از همه دوران زندگی با این احساس در من بجا ماند: تلخ و غم انگیز و غیرقابل تحمل و تحقیرآمیز!
کشور مردم ایران با ۱۶۴۸۰۰۰ کیلومتر مربع بعنوان ۱۸ امین کشور بزرگ دنیا، با ۹۲ میلیون نفر بعنوان ۱۷ امین بلحاظ جمعیت، توسط باندی مهاجم و مشتی راهزن و آدمکش راسیست صهیونیست از خراب شدهای با ۲۲ هزار کیلومتر مربع بعنوان ۱۵۳ امین قطعه غارت شده دنیا با۹ میلیون نفر جمعیت و۹۷ امین بلحاظ جمعیت، تمام ۲۴ ساعت شخم زده میشود و از دست مردم کاری ساخته نیست. تهران، شهری که اینهمه خاطرات از دوران نوجوانی و جوانی خود در آن دارم؛ با خیابانهای طولانی و کوچههای بن بست و خانه های قدیمی آن، با دربند و توچال و دماوند آن، با صدای خاطره انگیز مرضیه، رمانهای جک لندن و غلامحسین ساعدی و قصه های صمد بهرنگی آن!
اعلام نفرت از تبهکاران و خیانتکاران و بیشخصیت های پلیدی نظیر عبدالله مهتدی، مصطفی هجری، مصطفی مدنی، محمدرضا شالگونی، علی دماوندی («یوسف راه کارگر»)، ابراهیم علیزاده، فرخ نگهدار، علی کشتگر، مسعود فتحی و عباس توکل که به کار و اعتماد شهروندان ساده لگد زدند تنها کاری است که فعلا از من ساخته است. خردشده و اشکبار و درهم پیچیده، و شاهد صحنههایی که «زخم عمیق و کاری» بر روان شهروندان ساده این کشور شیار میکنند؛ و در کنار آن تحمل نعره های مشمئزکننده هر روزه شیفته گان درنده خویی مهاجمان بد طینت!
اکبر تک دهقان
۲۰ ژوئن ۲۰۲۵- ۳۰ خرداد ۱۴۰۴
ـــــــــــــــــــــــــ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر