دوشنبه، اسفند ۲۹، ۱۴۰۱

بهاران خجسته باد!

 


سال نو خورشیدی 1402 زمانی فرا میرسد، که امواج یک جنبش اعتراضی با خواسته هایی انقلابی و نه خواسته هایی برای اصلاحات سطحی، بخشهایی از جامعه ایران بویژه زنان پیشرو را فراگرفته است. این جنبش انقلابی هنوز در آغاز گسترش قرار داشته، و کاملاً قابل انتظار است که در موقعیتی نباشد تا رژیم درنده خوی اسلامی را بطور جدی بمصاف بطلبد. دلیل آن قبل از همه، غیبت نیروهای بزرگ اجتماعی تشکیل دهنده ملت یعنی توده های کارگر و زحمتکش در این اعتراضات است. همچنین هنوز یک نیروی اجتماعی سازمانیافته و قابل توجه از اقشار متوسط شهری بدلیل انبوه منافع شکل گرفته برای آن طی 44 سال، از هرگونه نزدیکی به شورشهای خیابانی پرهیز میکند. در کنار عوامل فوق، ماشین اداری و نظامی رژیم اسلامی نیز هنوز علائمی قابل ذکر از تحلیل رفتن عملکرد منضبط و یا ضعف جدی را بروز نمی دهند.  

تجلیل و توصیف حماسی از جنبش اعتراضی کنونی اما بتنهایی کمکی به روند رشد و بویژه پالایش آن از انبوه تصورات بعضاً بشدت ارتجاعی در آن نمیکند. شناخت ضعف های جنبش اعتراضی نیز به بخش بسیار مهمی از فعالیت مبارزاتی کنونی تعلق دارد.

اکثریت توده های مردم، یعنی با اطمینان: "اکثریت خاموش"، کماکان رغبتی برای ورود به اعتراضات از خود نشان نمی دهند. اعتراضات هنوز به تظاهرات شورش گونه در برخی مناطق شهرها و یا مناطق نسبتاً امن مسکونی محدود مانده، معترضین، نیرویی را که مسلح به سطحی از سازمانیافتگی و یک برنامه سیاسی دموکراتیک باشند، تشکیل نمی دهند. اما هرکس که تاریخ 44 سال وحشیگری این رژیم جنایتکار و نابودی هر فرد و نیروی مستعد سازمانگری را بشناسد، در درک چگونگی و چرایی مرحله جنینی اوضاع سیاسی و انقلابی کنونی مشکلی نخواهد داشت.

شرایط سیاسی کنونی، هم آبستن تحولاتی رو به پیش و دموکراتیک- انقلابی است و هم بدلیل آنارشی حاکم بر آن و فقدان درک نقش آفرینان این جنبش از نظام سیاسی- اقتصادی جایگزین و بی اعتنایی به استقلال سیاسی جنبش انقلابی، آبستن بروز جهنمی هولناک نظیر عراق و افغانستان و سوریه نیز هست. حتی نقش و تبلیغات و بند و بست های جریان باند سیاهی و درنده خوی پهلوی با قدرتهای امپریالیستی، امکان تحقق جهتگیری دوم را به موضوعی کاملاً جدی مبدل ساخته است. این جریان آشکارا فاشیستی از سنت نازی ها، که پس از 44 سال کشتار زندانیان سیاسی، هنوز در خارج از کشور نیز با شعار "مرگ بر مجاهد" و "مرگ بر کمونیست" به خیابان می آید، و نیروی چپ ایران را به "ویروس" تشبیه کرده، و "یک کمونیست خوب را یک کمونیست مرده" می نامد، خود خطری بمراتب ضد انسانی تر و سیاه تر از رژیم اسلامی است.

عناصر اصلی تشکیل دهنده یک جنبش انقلابی- دموکراتیک رشد یافته که از سوی اکثریت جامعه جدی گرفته شود، هنوز در حال تکوین و تکامل هستند. تا چنین کیفیتی از رشد مبارزات انقلابی محقق نشود، بحرانهای اقتصادی، هر میزان هم شدیدتر از سطح فعلی، بخودی خود سرنگونی رژیم اسلامی را موجب نخواهند گشت. بحران اقتصادی در شرایط کنونی ایران، هنوز از بحرانهای اقتصادی در کشورهایی نظیر ونزوئلا، و پیش از آن: آرژانتین و زیمبابوه و بسیاری دیگر شدیدتر نیست. یک انقلاب در کشوری بزرگ و پرجمعیت و با تاریخ سیاسی معاصر پیچیده ای نظیر ایران، مسئله ای مطلقاً سیاسی و ناشی از انفجار کل ساختارهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، مذهبی، اداری و نظامی موجود است. تورم و افزایش قیمت ها حتی بدتر از حالا، قادر نیستند بتنهایی و بلاواسطه منجر به این تحول بزرگ در چنین ابعاد کلانی گردند.

در همانحال اما، این نیز بهیچوجه قابل انکار نیست، که حوادث غیرقابل پیش بینی، نظیر مرگ سردسته رژیم و یا یک حمله نظامی خارجی مؤثر، میتواند موجب تسریع برخی رویدادهای سیاسی و یا بهم ریختگی ساختارهای تصمیم گیری و بروز سطحی از "اختلال" موقت در اعمال سیاست سرکوب رژیم علیه اعتراضات گردد.

سرنگونی رژیم ترور اسلامی، موضوع سازماندهی مشخص نیرو و وجود تشکیلاتی مستقل، قدرتمند و مؤثر، گسترش یافته، دموکراتیک، قابل اعتماد، ملی و سراسری در داخل کشور است. در خارج از کشور، نه چنین علائق و افرادی وجود دارند و نه هرگز چنین تشکیلاتی و یا نطفه های آن میتواند شکل بگیرد. توسل به قدرتهای تبهکار و جنگ طلب غربی به این منظور، تنها میتواند منجر به ایجاد مفری برای ادامه حیات هرچه بیشتر رژیم اسلامی و تشدید مصائب مردم ایران گردد. این آن واقعیت سختی است که باید بیان صریح آن، طلایه دار آغاز سال نو خورشیدی برای مردم عاصی از سلطه گری رژیم جنایتکار اسلامی گردد.

 

اکبر تک دهقان

29 اسفند 1401- 20 مارس 2023

فصول منتشر شده "یک برنامه سیاسی برای جمهوری دموکراتیک ایران" (انتشار سوم):   

http://radikaldemokratik.blogspot.com/2023/01/blog-post.htm

ــــــــــــــــــــ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر