دوشنبه، خرداد ۲۵، ۱۳۸۸

پس از کودتای انتخاباتی؛ جامعه ایران به کدام سو میرود؟ - 4


اکبر تک دهقان
24 خرداد 1388- 14 ژوئن 2009


نتایج مثبت کودتای انتخاباتی!

زمانیکه از احتمال شروع جنگ جهانی اول در سال 1914 و از شرکت روسیه تزاری در این جنگ صحبت میشود، لنین میگوید: " من فکر نمیکنم که تزار روسیه اینهمه احمق باشد، که چنین هدیه بزرگی را به ما تقدیم کند!" اما تجربه نشان داد، که تزار روسیه، درست " اینهمه احمق" بود: از آنجا که بمثابه یک کشور امپریالیستی غوطه ور در بحرانهای بی پایان، راهی بجز شرکت در قتل عام تدارک دیده شده توسط قدرتهای " فائقه "، برای مقابله با جنبش کارگری اروپا و تقسیم جهان نداشت؛ به این دلیل که او علیرغم اطلاع از خطرات آغاز جنگ اما، بحکم شرایط سیاسی، اقتصادی و نظامی دوران توسعه امپریالیستی سرمایه داری، ناگزیر از پذیرش ضروریات عینی این جهت گیری بود. امروز برای رژیم اسلامی، در توسل آن به یک کودتای انتخاباتی علیه مردم از یک طرف و همزمان، انحصار طلبی افراطی به زیان حریفان درونی خود از سوی دیگر، درست همین قانونمندی و اجبار شرایط عینی حاکم است. انقلاب مردم ایران علیه رژیم فاشیستی اسلامی، به چه فرصت طلایی بجز اقدام سرکوبگرانه و آشکارا احمقانه کنونی، برای کشاندن توده های مردم به خیابان و تمرین مقابله قهرآمیز مردمی با قهر دولتی نیاز داشت؟ همان قهر دولتی، که طی 30 سال، حیات این ماشین کشتارجمعی را تضمین کرده است.

جناح مسلط رژیم اسلامی، به دلیل شرایط بن بستی که طی 4 سال اخیر بویژه، در آن گرفتار گشته، به اتخاذ این تصمیم و ارتکاب این حماقت بزرگ نیاز داشت. همانگونه که برای مردم، راهی بجز تشدید مبارزه نمانده، برای جانیان حاکم نیز در جهت عکس آن، وضع بر همین منوال است. استراتژی رژیم اسلامی در شرایط کنونی، تولید بمب هسته ای، و توسل به یک جنگ خارجی است: بهمان دلیل که در آغاز استقرار آن درسالهای 57 تا 59 درست به همین انتخاب نیاز پیدا کرد؛ جنگی که به اعلام موسوی اردبیلی در سالهای مذکور، یک " نعمت الهی" بوده، در صورت عدم حمله ارتش عراق، "ما " باید خود آن را شروع میکردیم. در پرتو جنگ جنایتکارانه 8 ساله و به بهانه آن، نابودی همه سازمانهای سیاسی و قتل عام دهها هزار مبارز سیاسی امکانپذیر گشته، نیروی سرکوب گسترده کنونی و حتی روانشناسی سیاسی یک جامعه " اسلامی " و متکی بر " شهادت"، شکل گرفت. اگر از دوران " توسعه" سرمایه داری ایران در طول سلطه حکومت اسلامی، جنگ 8 ساله را کسر کنید، تقریباً هیچ چیز دیگری باقی نمی ماند.

مردم به ناچار شرکت کننده در نمایش انتخاباتی رژیم، روزها پیش از موعد رأی گیری، در کوچه و خیابان بودند. تا از یکطرف، حضور و میزان قدرت خود را به نمایش بگذارند، از سوی دیگر، بمحض اطلاع از تقلب انتخاباتی گسترده، بی تعلل و بی وقفه، نظیر روزهای قبل در خیابانها حاضر شده، رژیم و دستگاه سرکوب آن را علناً به مصاف طلبند. این تاکتیک سیاسی نه لزوماً از مرکزی تعیین و هدایت شده، بلکه از انگیزه های بسیار نیرومند توده های معترض به رژیم، برای ایجاد تغییراتی سیاسی در همین دوره کنونی، ناشی گردیده است. خطرات سلطه مجدد جناح " رهبر" بر سرنوشت کشور، چنان است، که دیگر هیچ راهی، برای جلوگیری از سقوط کامل جامعه به قعر جنگ و فقر و فروپاشی کامل باقی نمانده است. نتیجه اینکه توده های مردم، خود ابتکار عمل را بدست گرفته، نارهبران اصلاح طلب را به دنبال خود کشیده، حتی آنها را مجبور ساختند، علیرغم " هشدار" های متعدد مبنی بر خودداری از اعمال " خشونت"، بتدریج و صریحاً از مردم بخواهند، به اعتراضات " مدنی " خود ادامه دهند!

اعتراضات مداوم کنونی، که بعضاً در تمام ساعات روز جریان دارند، قبل از همه، ابهت دستگاه سرکوب رژیم، موتورسواران، " لباس شخصی" ها، نیروی انتظامی تبهکار و دسته جات " ضد شورش" را در هم شکست. آنهایی که تا دیروز کسی جراًت عدم اطاعت از دستورات سرکوبگرانه خیابانی شان را نداشت، حال در روز روشن، بطور مستقیم مورد تهاجم مردم واقع شده، " برده گان" دیروزشان برای دستورات امروزشان، پشیزی ارزش قائل نمیشوند. چه کسی تصور چنین " موهبتی" را داشت؟ صحنه ای که یک دخترجوان و بی سلاح، چندین لگد به سوی مأمور تا دندان مسلح " رهبر" پرتاب میکند، باید هر تحلیلگر و فعال سیاسی را قانع کند: این جامعه نسبت به تحولات مربوط به اعتراضات اول ماه مه سال 1384 *1 باز هم یک گام اساسی به جلو برداشته است. لازم به تأکید است، همه صحنه های جنگ و گریز خیابانی، که از شمارش خارج شده اند، تنها طی 2 روز پس از انتخابات روی داده اند.

توازن قوای سیاسی در جامعه ایران از اوائل سال 1384، بنفع توده های مردم شروع به تغییر نمود، و مراسمهای روز کارگر در سراسر کشور در سال مزبور، آن را به نمایش گذاشت. این روند هم اینک نیز علیرغم گسترده گی سرکوب مردم طی 4 سال اخیر، با شدت بیسابقه ای در حال پیشروی است.
-----------------------

توضیحات
-----------------------

نقل این مطلب، در سایتهای خارج از کشور، با ذکر منبع آزاد است.

نقل این مطلب در سایتها و نشریات داخل کشور، بدون ذکر منبع، بدون نام نویسنده، و یا با نام مستعار، بشرط عدم تغییر در محتوای آن آزاد است. نگارنده این سطور، به این دلیل علیه فرد و یا مؤسسه ای، دست به اعتراض و افشاءگری نخواهد زد.
www.j-shoraie.blogspot.com pouyane50@yahoo.de
-------------------------------

سرنگونی رژیم ترور اسلامی - اعلام آزادیهای عمومی - فراخوان کنگره شوراها
کنگره شوراها یک کنگره عمومی است، که در لحظات سرنگونی رژیم اسلامی، از تجمع نماینده گان شوراها، سندیکاها و اتحادیه ها، کمیته ها، نهادها و ارگانهای صنفی و دموکراتیک همه اقشار و طبقات سهیم در سرنگونی رژیم اسلامی، در داخل کشور تشکیل میگردد. این کنگره، از قدرت گیری سازمان مجاهدین و مدافعین رژیم پهلوی، بمثابه جریانات ارتجاعی و سرکوبگر ممانعت بعمل آورده، راه سوء استفاده از خلاء قدرت برای شروع کشمکشهای قومی، توسل به تخریب و انتقام جویی را سد نموده، خطوط کلی نظام سیاسی آتی را روشن ساخته، و موعد انتخابات ارگانهای دائمی در کشور را معین میکند.
--------------------------------
طرح اولیه قطعنامه هایی برای ارائه به کنگره شوراهاwww.toumaj.blogfa.com

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر